الزهاد و الصوفية و السلطة في الأندلس

    از ویکی‌نور
    الزهاد و الصوفية و السلطة في الأندلس
    الزهاد و الصوفية و السلطة في الأندلس
    پدیدآورانمرین، منویلا (نويسنده) بنسباع، مصطفی (مترجم)
    ناشرجامعة عبد المالک السعدي. کلیة الآداب و العلوم الانسانیة
    مکان نشرمغرب - تطوان
    سال نشر2010م
    چاپ1
    شابک-
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    الزهاد و الصوفیة و السلطة فی الاندلس نوشته منویلا مارین (معاصر) است که به قلم مصطفی بنسباع (معاصر) به عربی برگردان‌شده است. در این کتاب از اوضاع تصوف در اندلس در مقطع زمانی نزدیک به سه قرن و تأثیرات و موضع‌گیری ایشان نسبت به سلاطین سخن رفته است.

    این اثر مشتمل بر مباحثی پیرامون زهد، زهاد، صوفیه و ارتباط آن‌ها با مشایخ مشارقه و سلطه سیاسی در اندلس از انتهای دهه سوم قرن دوم (138ق) تا انتهای دهه دوم قرن پنجم هجری (420ق) است. منویلا مرین این مطالعات را در درس گروهی‌ها و اجلاس‌های سطح بالا و مجلات کشورهای مختلف منتشر کرده است؛ به‌عنوان‌مثال مقاله اول در مجله القنطرة در سال 1991م به‌عنوان زهاد اندلس (420-300ق) منتشرشده است.[۱]‏ مصطفی بنسباع این مقالات را به عربی برگردانده و در قالب فصل‌هایی ارائه کرده است. در فصل اول فارغ از اینکه تصوف اسلامی متأثر از رهبانیت مسیحی بوده یا نه، شیوه سلوکی زهاد اولیه در اندلس و جایگاه آن‌ها به هنگام شکل‌گیری اجتماع اندلسی موردمطالعه قرارگرفته است.[۲]

    در فصل دوم از نشاط زهاد اندلسی و دگرگونی حیات روحی ایشان در طول قرن چهارم و ابتدای قرن پنجم هجری از خلال مصادر کتاب‌های تراجم اندلس حکایت شده است. تعداد زهاد در این عصر افزایش فراوانی پیدا کرد و آثار ادبی بسیاری پیرامون موضوعات زهد و تصوف نوشته شد.[۳]

    ابوسعید بن اعرابی (340-246ق) ازجمله زهاد اندلس است که 76 تن از علمای اندلس بدون واسطه شاگرد او بوده‌اند.[۴]‏ به فصل سوم بخشی مشتمل بر اسامی 67 از زهاد صوفیه اضافه‌شده است.[۵]

    ورود اصطلاح «منقبض» یا «من اهل الانقباض» فراوان در کتاب‌های تراجم برای علمای اندلسی به اعتبار اینکه مردی زاهد و باتقوا بوده به‌کاررفته است. گاه این ویژگی خاص است به‌گونه‌ای که برخی از این علما به دوری کردن از سلطان و اهل او مشهور شده‌اند.[۶]‏ سوءظن به سلطه سیاسی در طول عصر اموی ادامه داشت، لکن در عصر حکومت عامریین بیشتر شد؛ چراکه منصور به شکل گسترده‌ای در شئون علما و فقها دخالت کرد و تعدادی از ایشان را از اندلس اخراج کرد.[۷]

    پانویس

    1. ر.ک: مقدمه، ص7
    2. ر.ک: متن کتاب، ص15-14
    3. ر.ک: همان، ص 90
    4. ر.ک: همان، ص 103-96
    5. ر.ک: همان، ص114
    6. ر.ک: همان، ص128-127
    7. ر.ک: همان، ص146

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.

    وابسته‌ها