السنة (خلال)

    از ویکی‌نور
    ‏السنة
    السنة (خلال)
    پدیدآورانخلال، احمد بن محمد (نويسنده) زهرانی، عطیه (محقق)
    ناشردار الراية
    مکان نشرعربستان - رياض
    سال نشرمجلد1: 1989م , 1410ق ,

    مجلد2: 1989م , 1410ق ,

    مجلد3: 1989م , 1410ق ,
    زبانعربی
    تعداد جلد7
    کد کنگره
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    السنة، اثر احمد بن هارون بن یزید خلال (متوفی 311ق)، کتابی است هفت‌‎جلدی در سه مجلد، به زبان عربی با موضوع، احادیث، کلام، علوم سیاسی، و تاریخ اسلام. سعی نویسنده در این اثر بر جمع آرای احمد بن حنبل از ائمه اهل سنت بوده است. این اثر رأی اهل سنت و جماعت را به نمایش می‌گذارد و نظر مخالفین آنان را رد می‌کند. کتاب، به تحقیق دکتر عطیه زهرانی رسیده و دارالرایة عربستان آن را چاپ کرده است.

    این کتاب برای شناخت آرا و عقاید اهل حدیث با توجه به قدمت آن اهمیت فراوانی دارد. ویژگی کتاب السنة نقل رساله مفصلی در نقد و رد آرای گروهی از پیروان جهم بن صفوان است که مشتمل برنامه ابوبکر خلال به مشایخ اهل حدیث در بغداد و پاسخ‎های آن‌ها به این نامه است.

    ساختار

    کتاب، هفت جلد دارد که در سه مجلد ارائه شده است؛ در جلد اول، مقدمه محقق ارائه شده (در مقدمه تحقیق، ترجمه مؤلف و معرفی کتاب و نسخه خطی، ارائه شده است.) و به دنبال آن محتوای مطالب آمده است.

    گزارش محتوا

    این کتاب برای شناخت آرا و عقاید اهل حدیث با توجه به قدمت آن اهمیت فراوانی دارد. ویژگی کتاب السنة نقل رساله مفصلی در نقد و رد آرای گروهی از پیروان جهم بن صفوان است که مشتمل برنامه ابوبکر خلال به مشایخ اهل حدیث در بغداد و پاسخ‎های آن‌ها به این نامه است. در این نامه بر تفسیر تشبیهی عبارت «مقام محمود» در آیه ۷۹ سوره اسراء برخلاف نظر تنزیهی جهم بن صفوان تأکید شده است. بخش اعظمی از این رساله، احادیثی به نقل از ابوبکر مروزی است.[۱]

    محقق در مقدمه در سبب اختیار این کتاب به جهت تحقیق موارد زیر را ذکر می‌کند:

    1. موافقت آن با کتاب و سنت و شیوه سلف صالح در بیان عقیده صحیح.
    2. بر اساس رأی احمد بن حنبل از ائمه اهل سنت نوشته شده است.
    3. مؤلف این اثر، خلال، از علمای سلف است و پیش از وی کسی بر وی پیشی نگرفته است.
    4. ارزش علمی این اثر نزد علمای سلف، مانند ابن تیمیه.[۲]

    درباره موضوعات این کتاب باید گفت: این اثر رأی اهل سنت و جماعت را به نمایش می‌گذارد و نظر مخالفین آنان را رد می‌کند. محقق مدعی است از موضوعاتی که در آن مطرح شده روشن می‌شود که روش سلف، همان روش حق است زیرا عمده مطالبی که مطرح می‌کنند، از کتاب خدا و سنت پیامبرش(ص) گرفته شده است. این اثر دربردارنده موضوعات ذیل است:

    1. احکام امارت و آنچه درباره آن گفته شده و تحریم خروج بر ائمه (منظور ائمه اهل سنت است) و وجوب ملازمت و همراهی با جماعت؛
    2. احکام خوارج و احکام اموال و به اسارت گرفتنشان؛
    3. احکام سارقان (لصوص). جنگ با آنان و بحث از کشتن آنان و کراهت دنبال کردنش وقتی گریخت؛
    4. احکام خلافت، خلافت اربعه و بیان این‌که (از نظر اهل تسنن) اتباع سنت تقدیم ابوبکر است و تربیع به علی(ع) در خلافت، و ذکر خلافت معاویه؛
    5. فضائل پیامبر(ص) و ذکر مقام محمود؛
    6. فضائل خلفای اربعه، و ذکر فضائل عشره؛
    7. فضائل عباس و فرزندش؛
    8. انکار و رد کسانی که علی(ع) را بر عثمان مقدم می‌دارند؛
    9. ذکر اصحاب پیامبر(ص)؛
    10. رد بر شیعیان (روافض)؛
    11. بیان قدریه و حکم آنان؛
    12. رد نظر مرجئه در ایمان، بیان مقاله جهمیه در قرآن و رد آنان در قول به مخلوق بودن قرآن.[۳]

    نویسنده در کتاب از سبب تألیف آن صحبتی نکرده ولی چنان‌که از مطالب آن پیداست، نظر وی رد فرقه‌ها و جریان‌های سیاسی مخالف بوده است. وی کتابش را با ذکر امارت و اقوال در آن ذکر کرده و به اوضاع جاری زمان خودش که در آن خروج بر حاکمان وقت شایع بوده، اشاره می‌کند و در این اثنا مذهب سلف درباره این مسائل را بیان می‌دارد. از سویی چون خلال، بر جمع علم احمد مشتاق بوده دست به نگارش این اثر زده است.[۴]

    این کتاب هفت جلد دارد که محقق، سه جلد آن را تحقیق کرده است؛ جلد اول آن از اطاعت امام و ذکر ائمه قریش و خروج بر سلطان و بیان احکام سارقان (لصوص) و اجرای حکم شهادت بر کسی که در راه دفاع از عرض و مالش کشته شود و همچنین ذکر فضائل پیامبر اکرم(ص) و توضیح مقام محمود و بحث جامعی درباره خلافت، بحث کرده است. نویسنده در جلد دوم خلافت ابوبکر و عمر و عثمان و امیرالمؤمنین علی(ع) را مطرح کرده و سپس شهادت بر عشره مبشره به بهشت را توضیح داده وی سپس حکم اهل سنت در انکار تقدیم علی(ع) بر سه خلیفه پیشین را مطرح می‌نماید، از معاویه بحث می‌نماید، از جنگ‎های صفین و جمل و شهدای این جنگ‎ها بحث می‎‎کند و سخن از اصحاب رسول خدا(ص) به میان می‌آورد. در جلد سوم، وی از روافض (شیعیان) و تغلیظ بر کسانی که احادیثی در طعن صحابه نوشته‌اند صحبت می‌نماید. وی با فتنه‌های بنی‌امیه و تفریع ابواب قدر و ذکر قدریه مطلب را ادامه می‌دهد سپس درباره برخی روایات مانند روایت شقی و سعید یا زاده شدن هر انسانی بر فطرت و... صحبت می‌کند. ادامه مباحث این جلد را با رد بر قدریه و مرجئه پایان می‌دهد.[۵]

    محقق از جلد چهارم تا هفتم را تحقیق نکرده است. بحث در جلد چهارم کتاب در ادامه مسائل مربوط به مرجئه است، در این جلد از دوری از مرجئه و عدم ازدواج و ارتباط با آنان صحبت شده است. پنجمین جلد حاوی مطالب ذیل است: ادامه کلام درباره مرجئه. تفریع ابواب رد بر مرجئه، ذکر جهم و بشر مریسی و ابن ابی داود و اصحابش. ذکر جهمیه و اقوال آنان و اختلافاتشان در قرآن و غیره. رد و انکار بر متوقفین در قرآن. جلد ششم هم شامل این مباحث است: انکار بر قائلین به مخلوق بودن قرآن و تکفیر آنان و بیان وجه تکفیرشان و توضیح این‌که قرآن از جانب خداست و هیچ‎چیز از خدا نمی‌تواند مخلوق باشد و بیان این‌که قرآن از اسماء الله و علم اوست. بحث جامعی در رد بر قائلین به مخلوقیت قرآن. هفتمین و آخرین جلد کتاب نیز از سایر مواضع جهمیه در قول به مخلوقیت قرآن و رد بر کسانی که معتقدند لفظ قرآن مخلوق است و انکار قائلین بر ضد آن و احتجاجات ابوعبدالله علیه آنان، و آنچه از مروزی در بدعت‌گذاری جهمیه وارد شده است، بحث می‌کند.[۶]

    شیوه مؤلف در کتابت این اثر را به‌صورت زیر می‌توان خلاصه کرد:

    اول این‌که همان‎طور که بیان شد، سعی وی در جمع مسائل احمد بن حنبل بوده است. در این راستا گاه، إسنادش را عالی می‌یابیم؛ مانند آنچه از استادش ابوبکر مروزی یا میمونی یا دوری و حرب بن اسماعیل کرمانی و یا ابوداود سجستانی نقل کرده است. گاه نیز إسناد، نازل است مانند مرویات وی از احمد بن محمد صائغ یا احمد بن حمید مشکانی، ابو هانی نیشابوری، حنبل بن اسحاق و... که در این روایات واسطه‌ای میان خلال و این افراد هست و واسطه گاه محمد بن ابو هارون است گاه زکریا بن یحیای ناقد و.... در کل، نزول در مرویاتش از عبدالله بن محمد بن عبدالحمید از بکر بن محمد از پدرش –محمد بن حکم- از ابوعبدالله، بیشتر از موارد سابق است... به‌هرحال، گاه در إسناد شاهد علو هستیم و گاه نزول، ولی وجه غالب با علو در إسناد است و نزول در آن نادر می‌باشد.[۷]

    از ویژگی‌های کتاب این است که نویسنده در آن، تنها بر جمع اقتصار نکرده بلکه زیاداتی از خودش نیز بر آن دارد و ابن تیمیه نیز در جایی که می‌گوید «للخلال کتاب السنة و هو أجمع کتاب یذکر فیه أقوال الإمام أحمد... و إن کان له أقوال زائدة علی ما فیه...» بر این امر اشاره دارد. از زیاداتش می‌توان، مرویاتش از طریق محمد بن اسماعیل أحمسی و محمد بن جنید و یحیی بن جعفر و عمران بن بکار و حسین بن عبدالحمید میمونی و احمد بن محمد انصاری و ابراهیم بن اسماعیل بن عبدالله بن زراره را نام برد. همچنین همه مباحثی که متعلق به مقام محمود است از زیادات او بر مسائل ابوعبدالله است و هرچه متعلق به باب وفات ابوبکر و مرثیه علی(ع) بر ابوبکر و آنچه از احمد بن یحیای نحوی و... روایت می‌کند، نیز چنین است.[۸]

    شیوه مؤلف در اینجا چنین است که با اسنادش به ابوعبدالله (خواه اسنادش عالی باشد یا نازل) با ذکر اقوال احمد بن حنبل در موضوعی که می‌خواهد به آن بپردازد، آغاز می‌کند، سپس درنهایت روایات از طریق دیگر که اقوال احمد را در سنت تقویت می‌کند، را می‌آورد. مثلاً بعد از ذکر اقوال احمد در اطاعت امام احادیث از طریق محمد بن اسماعیل احمسی را ذکر می‌کند و آن را با «باب في جامع طاعة الإمام» معنون می‌نماید؛ وی در این قسمت، چهل‌وسه حدیث را ذکر می‌نماید. اگر در موضوع مورد بحث مؤلف، قولی از احمد بن حنبل وجود نداشت، وی به اقوال دیگر علمای عصرش یا احادیث مسند از طریق پیامبر(ص) استناد می‌کند کما این‌که در مسئله مقام محمود و آنچه به وفات ابوبکر و مرثیه علی(ع) در وفات وی مربوط است، این شیوه را پی گرفته است. اگر در مسئله هیچ رأیی وجود نداشت، وی آن را بر مسئله‌ای که از احمد آمده، معلق می‌کند مثلاً در شماره 650 می‌نویسد: «لو تدبر الناس کلام أحمد في کل شئ و عقلوا...».[۹]

    وضعیت کتاب

    نام موجود بر کتاب، «المسند من مسائل أبي عبدالله أحمد بن محمد بن حنبل رضی‌الله‌عنه» است که حاجی خلیفه و بروکلمان و فؤاد سزگین آن را به این نام خوانده و گفته‌اند این اثر جزئی از اثر جامع خلال است.[۱۰]

    از جمله آثار خلال الجامع علوم احمد است که اثری مفصل و فقهی برگرفته از المسائل بوده است. هنری لائوست ضمن اشاره به کتاب الجامع و اهمیت آن، نسخه‌ای را که خود از کتاب دیده، بخشی از کتاب الجامع معرفی کرده است. ظاهراً این اثر تا قرن هشتم‎ به‌طور کامل موجود بوده و ابن‎تیمیه و ابن‎قیم به کرات از آن نقل‎قول کرده‌اند. درعین‌حال گفته‌های برخی نویسندگان متأخر حنبلی چون ابراهیم‎ بن محمد مشهور به ابن‎ مفلح حنبلی (متوفی ۸۸۴ق) را درباره رواج و وجود آثار ابوبکر خلال، نباید دلیل بر وجود آثار وی تا قرن نهم دانست، زیرا این نویسندگان اطلاعات خود درباره ابوبکر خلال را به تمامی از طبقات الحنابلة ابن ‎ابی‎ یعلی اخذ کرده‌اند. در این نسخه نسبتاً کهن، عنوان کتاب المسند من مسائل احمد بن حنبل آمده است. عطیه زهرانی این نسخه را با عنوان السنة به چاپ رسانده است. برخلاف نظر زهرانی، نام صحیح این کتاب، همان‌گونه که لائوست گفته است، باید همان الجامع باشد. مهم‎ترین دلیل این مدعا عبارتی است از ابوبکر خلال در ضمن این کتاب که بر اساس آن کتاب السنة اثری جز کتاب مذکور است.

    آنچه باعث شده تا زهرانی این نسخه را کتاب السنة ابوبکر خلال بداند، برخی نقل‎قول‎ها از این کتاب در آثار بعدی اهل حدیث است که در این نقل‎قول‎ها، عنوان کتاب السنة آمده است. هرچند نقل‎قول‎هایی نیز از کتاب السنة در این آثار هست که در متن فعلی نیامده است. درهرحال مشترک بودن برخی مباحث کتاب الجامع با السنة امر شگفتی نیست و طبیعی است که مطالب فراوانی از این دو اثر یکسان باشد. این احتمال نیز چندان بعید نیست که کتاب الجامع، بعدها السنة نامیده شده باشد. زهرانی نخست سه جز کتاب السنة را در ریاض ۱۴۱۰ به چاپ رساند و دو جزء دیگر را همراه با سه جزء نخست‎ به‌طور کامل در ریاض به سال ۱۴۱۵ منتشر کرد.[۱۱]

    وجود برخی احادیث موضوعه، ترجیح جلوس نبی با خدا در عرش در توضیح مقام محمود، ابهام در إسناد و عدم مراعات ترتیب در مواضع و ادله از ملاحظات محقق بر کتاب است.[۱۲]

    تنها نسخه خطی کتاب در قاهره به شماره 21888/ب موجود است.[۱۳]

    پانویس

    منابع مقاله

    1. مقدمه کتاب.
    2. کمالی، طاهره، دانشنامه جهان اسلام، زیر نظر غلامعلی حداد عادل، تهران، بنیاد دائرة‎المعارف اسلامی، چاپ اول، 1390ش.

    وابسته‌ها