المناهج التفسیریة

    از ویکی‌نور
    المناهج التفسیریة
    المناهج التفسیریة
    پدیدآورانسبحانی تبریزی، جعفر (نویسنده)
    عنوان‌های دیگرفي علوم القرآن المناهج التفسيرية في علوم القرآن
    ناشرمؤسسه امام صادق عليه‌السلام
    مکان نشرایران - قم
    سال نشرمجلد1: 1426ق ,
    چاپ3
    شابک964-357-220-X
    موضوعتفسير - فن

    قرآن - علوم قرآنی

    مفسران - نقد و تفسير
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏91‎‏/‎‏5‎‏ ‎‏/‎‏س‎‏2‎‏م‎‏8‎‏
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    المناهج التفسیریة تألیف جعفر سبحانی، از جمله آثار نویسنده در موضوع علوم قرآنی است که در رابطه با شیوه‌های تفسیری صحیح و غلط و تفاوت منهج تفسیری و اهتمام تفسیری (که در صفحه 73 کتاب به این تفاوت اشاره شده است) به رشته تحریر درآمده است.

    ساختار

    کتاب مشتمل بر مقدمه‌ای کوتاه، مباحث مقدماتی، انواع مناهج تفسیری و یک خاتمه است. مباحث مقدماتی در ضمن چهار موضوع و انواع منهج نیز در دو منهج مطرح شده است.

    گزارش محتوا

    نویسنده در مقدمه کتاب منهج تفسیری را مبتنی بر دو اصل تفسیر به عقل و تفسیر به نقل می‌داند. برای تفسیر به عقل شش صورت و درباره تفسیر به نقل نیز چهار حالت متصور است که در مجموع ده صورت قابل فرض است. نویسنده با اشاره به عناوین این ده صورت، وعده می‌کند که مباحث ضروری تفسیری را در متن کتاب به ایجاز ذکر خواهد کرد. او سپس در پاسخ به یک شبهه مقدر، تقسیم شیوه تفسیر به عقلی و نقلی را امر مشهوری می‌داند؛ سپس به کلام بغوی (متوفی 516ق) در مقدمه معالم التنزیل اشاره می‌کند که تفسیر منقول و معقول را توضیح داده است.[۱].

    در بخش اول کتاب، مباحث مقدماتی در ضمن چهار عنوان مطرح شده است. نویسنده در اولین مبحث این بخش با عنوان تفسیر و نیاز قرآن به آن، ابتدا معنای لغوی و اصطلاحی تفسیر را بیان کرده است. وی تصریح می‌کند که تفسیر نیز علمی مانند سایر علوم است، پس دارای تعریف، موضوع، مسائل و غایت است؛ و هر یک را توضیح می‌دهد[۲]. سپس نیاز به تفسیر را این‌گونه توضیح می‌دهد: قبل از تفسیر هر آیه نیاز است به اسباب نزول رجوع شود؛ در تفسیر مجملات نماز، روزه و حج نیاز به رجوع به سنت است؛ مراد از آیات متشابه به‌وسیله سایر آیات مشخص می‌شود؛ همچنین مقتضای نزول تدریجی قرآن پراکندگی آیات یک موضوع در سوره‌های مختلف است لذا لازم است که همه این آیات در یکجا گرد آید تا یکدیگر را توضیح دهند. این موارد و مانند آن ثابت می‌کند که قرآن بی‌نیاز از تفسیر نیست[۳].

    سؤالی که ممکن است در رابطه با نیاز به تفسیر مطرح شود این است که چگونه قرآن نیاز به تفسیر دارد درحالی‌که در برخی آیات، قرآن توصیف به یسر (آسانی)[۴] و زبان عربی مبین[۵] شده است؟ پاسخ این است که وصف قرآن به موارد مذکور، با این هدف بوده است که بگوید قرآن به زبانی روشن و تعابیری ساده تألیف شده است نه این‌که طالب قرآن نیاز به معلم نداشته باشد که مطالب را برای او توضیح دهد یا قواعد را تفسیر کند[۶].

    نویسنده آفاق نامتناهی را از جمله ویژگی‌های قرآن نسبت به دیگر کتب آسمانی دانسته است. همچنان که رسول اکرم(ص) درباره این کتاب شریف می‌فرماید: «...، شگفتی‌های آن هرگز تمام نمی‌شود و نوآوری‌های آن به کهنگی نمی‌گراید»[۷].

    با ارتحال پیامبر(ص) مسلمین به این نتیجه رسیدند که فهم و افهام قرآن متوقف بر تدوین علومی است که شناخت آن را آسان کند و لذا دو کار مهم در رابطه با قرآن انجام دادند:

    1. تأسیس علوم صرف و نحو و لغت و اشتقاق و مانند آن برای تسهیل شناخت مفاهیم و معانی قرآن و سنت نبوی. اگرچه اهداف دیگری نیز در این زمینه وجود داشت اما هدف نهایی از تأسیس و تدوین این علوم فهم قرآن و فهماندن آن بود.
    2. نوشتن تفاسیر برای اصناف مختلف مردم با سلیقه‌های مختلف برای آشکار شدن معنا و محتوای آن؛ به همین خاطر در تاریخ، کتابی را همانند قرآن نمی‌یابیم که پیروانش به این اندازه به آن اهتمام کرده باشند و بر ضبط و قرائت و تجوید و تفسیر و تبیین آن مشتاق بوده باشند[۸].

    قابلیت‌ها یا شروط مفسر و آداب آن آخرین موضوع در بخش مباحث مقدماتی است که در ضمن سه مبحثِ شروط تفسیر، قرآن قطعی‌الدلالة و تفسیر به رأی مطرح شده است. در رابطه با شروط تفسیر به ده مورد اشاره شده است که مورد دهم آن اجتناب از تفسیر به رأی است که در انتهای این مباحث نیز به‌صورت جداگانه با تفصیل بیشتری مطرح شده است.[۹].

    نویسنده پیش از ورود به بحث انواع مناهج تفسیری لازم ‌می‌داند که تفاوت منهج تفسیری و اهتمام تفسیری را بیان کند. منهج تفسیری روش هر مفسر در تفسیر قرآن کریم و اسباب و وسایلی است که برای فهم آیه یا آیات از آن استفاده می‌کند؛ اما مراد از اهتمام تفسیری مباحثی است که مفسر در تفسیرش به آن اهتمام می‌ورزد؛ مثلاً گاه مفسر توجه به تصویر ماده قرآنی از حیث لغت می‌کند و گاه به‌صورت عارض بر آن از حیث اعراب و بنا یا بلاغت یا آیات الاحکام یا جنبه تاریخی و قصه‌ها. اختلاف سلیقه یا قابلیت‌ها یا اختلاف در محیط‌ها و مکان‌ها یا دیگر عوامل، مفسر را به جانبی از جوانب مذکور سوق می‌دهد[۱۰].

    اولین منهج کتاب تفسیر قرآن در سایه عقل است که در ابتدای آن چنین می‌خوانیم: گاه گفته می‌شود تفسیر به عقل و مراد از آن تفسیر به غیر نقل است، خواه تفسیر به عقل فطری یا قواعد جاری در مدارس کلامی، یا تأویلات باطنی یا صوفیه یا تفسیر بر مبنای علوم جدید باشد. تفسیر به عقل به این معنا تمامی این انواع را شامل می‌شود و ملاکی است برای تقسیم مناهج تفسیری به عقلی و نقلی[۱۱].

    دومین منهج کتاب یا تفسیر نقلی عبارت است از تفسیر قرآن به قرآن، تفسیر بیانی قرآن، تفسیر قرآن به لغت و قواعد عربی و تفسیر قرآن به مأثور از نبی(ص) و ائمه(ع).

    درباره تفسیر قرآن به قرآن چنین می‌خوانیم که این روش تفسیری همچنان که به تفسیر موضوعی یا تفسیر قرآن به‌حسب موضوعات تحقق می‌یابد، به تفسیر تجزیه‌ای یعنی برحسب سوره‌ها نیز تحقق می‌یابد. تفسیر المیزان به‌حسب تفسیر قرآن به قرآن نوشته شده اما برحسب سور نه موضوعات، پس ابهام هر آیه با آیه‌ای نظیر آن برطرف می‌شود. لکن صورت کامل برای این شیوه از تفسیر، احاطه به قرآن و جمیع آیات وارده در یک موضوع است تا از ضمیمه برخی آیات به بعضی دیگر، حقیقت روشن شود[۱۲].

    در خاتمه کتاب چهار موضوع علوم قرآنی مطرح شده که عبارت است از محکم و متشابه در قرآن، تأویل در قرآن کریم، قرائات سبعه و قرائات سبع و صیانت قرآن من التحریف[۱۳].

    وضعیت کتاب

    در انتهای کتاب فهرست مصادر آمده که تنها نام آن‌ها را در بردارد. پس‌ازآن نیز فهرست مطالب ذکر شده است.

    در پاورقی‌های کتاب آدرس آیات، منابع روایات و مستند مطالب ذکر شده است.

    پانویس

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.

    وابسته‌ها