القاعدة الذهبية في المعاملات الإسلامية لاضرر و لاضرار

    از ویکی‌نور
    القاعدة الذهبية في المعاملات الإسلامية لاضرر و لاضرار
    القاعدة الذهبية في المعاملات الإسلامية لاضرر و لاضرار
    پدیدآورانابن رجب، عبدالرحمن بن احمد (نویسنده) غيث، إيهاب حمدي (محقق)
    ناشردار الکتاب العربي
    مکان نشر[بي جا] - [بي جا]
    سال نشر1410ق. = 1990م.
    چاپچاپ يکم
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    القاعدة الذهبیة فی المعاملات الإسلامیة لاضرر و لاضرار عند الحافظ ابن رجب الحنبلی، اثر عبدالرحمن بن احمد بن رجب (736- 795 ق)، عنوان کتابی است یک‌جلدی به زبان عربی با موضوع اصول فقه. ابن رجب حنبلی در این اثر به توضیح درباره قاعده لا ضرر و لا ضرار در اسلام پرداخته است. این اثر به تحقیق ایهاب حمدی غیث رسیده است.

    ساختار

    کتاب، حاوی مقدمه و محتوای مطالب در فصل‌ها و بخش‌های مختلف است. «شرح قانون الوصیة» محمد ابو زهره، «إعلام الموقعین» ابن قیم، «مجموعة بحوث فقهیة» عبدالکریم زیدان، «المحرر الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز» عبدالحق بن عطیة، «الملکیة و نظریة العقد فی الشریعة الإسلامیة» محمد ابو زهره، «الانتقاء فی فضائل الثلاثة» ابو عمر یوسف، «الائمه الفقهاء» ابن عبدالبر، دو کتاب «احکام السلطانیة» از ابوالحسن علی بن محمد ماوردی و ابو یعلی و... ازجمله منابع نویسنده در شکل‌دهی مطالب این اثر هستند.[۱]

    گزارش محتوا

    کتاب، با مقدمه محقق شروع می‌شود. عنوان این مقدمه «الاسلام منهج حیاة» است. نویسنده پس از صحبت درباره زندگی‌بخش بودن دین اسلام و زنده‌بودن این دین، درباره نسخه‌هایی که در تحقیق این اثر بر آن‌ها اعتماد کرده صحبت می‌کند.[۲]

    مطالبی که در این کتاب ارائه می‌شود به ترتیب عبارت است از حدیث ابوسعید خدری، حدیث عبادة بن صامت، حدیث ابن عباس، حدیث عایشه، حدیث جابر بن عبدالله، حدیث ابوهریره و حدیث عمرو بن عوف مزنی. سپس شواهد حدیث ذکرشده و فرق میان ضرر و ضرار در لغت، تبیین می‌یابد. پس‌ازآن از وجوب احتراز صحبت می‌شود و از این‌که ضرار در وصیت از کبایر است. پس‌ازاین مباحث، بحثی در ارتباط با زن مطرح می‌شود و میان اهانت جاهلیت به زن و تکریم او در اسلام، مقایسه‌ای صورت می‌پذیرد. پس‌ازآن ایلاء به‌عنوان تسکین نوازع شر (انگیزه‌های شیطانی) و فرصتی برای مراجعه به نفس، موردبحث قرار می‌گیرد و از حقوق سه‌گانه؛ حق مادر در حضانت فرزندش، حق مرد در کام‌جویی از همسرش، حق فرزند و طفل در تربیت نیک، صحبت به میان می‌آید. مباحث بیع مضطر، خیار غبن، مسئله تورق (خرید نسیه و بیع نقد آن) و مسئله عینه (بیع سلف)، دیگر مباحثی است که در کتاب، از آن‌ها صحبت می‌شود. از دیگر مباحث کتاب، بر خطا بودن بنی‌آدم، حقوق همسایه در دین الهی، عدم پشیمانی در به کار بردن حق، بودن مسلمان میان کَرَم ایمان و حرص بر مال و اموالش، عدم اشتراکیت (عدم قبول نظام اشتراکی) و اقطاعیت در اسلام (عدم بخشش معادنی که مواد آن ظاهراست) و اینکه رفع حرج و مشقت از بندگان از مقاصد شریعت است، صحبت می‌شود و پایان‌بخش مطالب کتاب، بیان مصداق دیگری از حدیث «لا ضرر و لا ضرار» است و آن مهلت دادن به شخص مدیونی که توان پرداخت دین را ندارد تا زمانی که توان پرداخت پیدا کند.[۳]

    در بخشی از مطالب کتاب در بخش ابتدایی آن‌که به ذکر روایات پرداخته، در روایت ابن عباس می‌خوانیم: ابن ماجه نیز از جنبه دیگری روایت جابر جعفی از عکرمه از ابن عباس را چنین نقل کرده که: ابن عباس گفت: پیامبر خدا(ص) فرمودند: «لا ضرر و لا ضرار». البته اکثر علمای حدیث، جابر جعفی را تضعیف کرده‌اند. دارقطنی این مطلب را از روایت ابراهیم بن اسماعیل از داود بن حصین از عکرمه به او، استخراج کرده که البته جماعتی ابراهیم را تضعیف کرده‌اند. در کل، روایات داود از عکرمه از مناکیر هستند (موردقبول نیست).[۴]

    در بخش دیگری از مطالب کتاب که پس از ذکر روایات باب، ارائه‌شده، می‌خوانیم، روایات دیگری نیز در تأیید لا ضرر و لا ضرار وجود دارد که به لحاظ معنایی مؤید محتوای آن است مانند حدیث ابوصرمه از پیامبر(ص): «من ضارّ ضارّ الله به و من شاقّ، شاقّ الله علیه» که این حدیث را ابو داود و ترمذی و ابن ماجه استخراج کرده‌اند و ترمذی در توصیف آن از عبارت «حسن غریب» استفاده کرده است.[۵] همچنین در روایتی که ترمذی از ابوبکر از پیامبر(ص) نقل کرده می‌نویسد: «ملعون من ضارّ مؤمناً او مکر به».[۶]

    در تفاوت میان ضرر و ضرار در لغت گفته‌شده: قوله صلی‌الله علیه و اله و سلّم: «لا ضرر و لا ضرار» روایتی صحیح است و «ضرار» در این روایت بدون همزه است و در برخی روایات ابن ماجه و دارقطنی و برخی نسخه‌های «موطأ» کلمه «إضرار» با همزه را داریم. برخی نیز این روایت را اثبات کرده و گفته‌اند: گفته‌شده که «ضرّ» و «أضرّ» به یک معنی است و برخی دیگر این یکسانی را انکار و در صحتش تشکیک کرده‌اند.[۷] درهرحال میان علما بین اینکه کلمه «ضرر» با «ضرار» تفاوت دارند یا نه، اختلاف شده است؛ برخی قائل‌اند که این دو کلمه به یک معنی و بر وجه تأکید هستند؛ اما مشهور علما معتقدند میان این دو کلمه تفاوت هست. مباحث دیگری نیز دراین‌ارتباط واردشده است مثلاً گفته‌شده که ضرر اسم است و ضرار، فعل و معنی، این‌گونه خواهد شد که خود ضرر در شرع منتفی است و ادخال ضرر به غیر حق نیز چنین خواهد بود. یا مثلاً گفته‌شده که ضرر این است که با چیزی یا به صورتی بر دیگری ضرری وارد آورد که خودش از آن منتفع شود و ضرار این است که با چیزی یا به صورتی بر دیگری ضرر وارد آورد که خودش از آن منتفع نشود. ابن عبد البر و ابن صلاح، از کسانی هستند که این حرف را پسندیده‌اند. یا مثلاً درباره این دو کلمه گفته‌شده: ضرر آن است که طرف به کسی که ضرری به وی نرسانده ضرر بزند و ضرار آن است که به کسی که ضرری بر وی وارد آورده _بر وجهی غیر جایز_ ضرری وارد سازد.[۸]

    وضعیت کتاب

    فهرست مطالب، پس از فهرست منابع در انتهای اثر ذکرشده است. پاورقی‌های کتاب، بسیار پرحجم و در توضیح محتوای مطالب، مفید و مؤثرند.

    در تحقیق و نگارش این اثر به 3 نسخه اعتماد شده است که ازاین‌قرار است: نسخه موجود در دارالکتب به شماره 42 حدیث به شماره 12341 که به‌صورت میکروفیلم است و نویسنده از این نسخه به علامت اختصاری «م» یاد می‌کند. این نسخه توسط محب‌الدین بن صلاح‌الدین بن عبدالناصر در سال 1009 هجری نگاشته شده است. نسخه دیگر در دار الکتب به شماره 1824 حدیث شماره 36162 به‌صورت میکروفیلم نگهداری می‌شود که از آن با حرف «ن» در کتاب یادشده است. این نسخه در سال 1324 هجری نگارش یافته است. نسخه بعدی نیز نسخه‌ای تصویری است که در دار عمر بن خطاب نگهداری می‌شود و نویسنده به حرف رمزی «ط» به آن اشاره‌کرده است.[۹]

    پانویس

    1. ر.ک: فهرست منابع کتاب، ص 97-98
    2. ر.ک: مقدمه محقق کتاب، ص 3-11
    3. ر.ک: فهرست مطالب کتاب، ص 99-100
    4. ر.ک: متن کتاب، ص 22-23
    5. ر.ک: همان، ص 35
    6. ر.ک: همان، ص 36
    7. ر.ک: همان، ص 37
    8. ر.ک: همان، ص 38
    9. ر.ک: مقدمه محقق کتاب، ص 11

    منابع مقاله

    1. مقدمه، متن و فهرست مطالب کتاب.


    وابسته‌ها