الممنوع من الصرف في اللغة العربية

    از ویکی‌نور
    ‏الممنوع من الصرف في اللغة العربية
    الممنوع من الصرف في اللغة العربية
    پدیدآورانسفر، عبدالعزیز علی (نویسنده)
    ناشرعالم الکتب
    مکان نشرقاهره - مصر
    سال نشر1430 ق
    چاپ1
    شابک977-232-715-5
    موضوعزبان عربی - شواهد شعری زبان عربی - نحو - غیر منصرف
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏6151‎‏ ‎‏/‎‏س‎‏7‎‏م‎‏7
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    الممنوع من الصرف في اللغة العربية، تأليف عبدالعزيز على سفر، كتابى است كه در آن، به مباحث مربوط به اسماء غير منصرف، پرداخته شده است. كتاب، به زبان عربى و در سال 1430ق، نوشته شده است. باب غير منصرف، از جمله مباحث نحوى است كه علماى قديم علم نحو، از سيبويه گرفته تا سيوطى و پس از آن، اهتمام ويژه‌اى براى آن قائل بوده و در اصطلاحات آن، اتفاقات فراوان و اختلافات اندكى وجود دارد و كتاب حاضر نيز در راستاى همين هدف و تلاش، نگارش يافته است.[۱]

    ساختار

    كتاب با مقدمه نویسنده آغاز و مطالب در يك تمهيد و چهار باب و هر باب در چندين فصل، تنظيم شده است.

    از جمله ديگر اهداف نویسنده براى نگارش اين اثر (غير از آنچه در ذكر گرديد) توجه و بررسى نصوص موثق لغت عربى نزد نحات بوده و لذا اساس كتاب بر رجوع به آراء نحات پيرامون مسئله غير منصرف و پس از آن، توجه به كتب تفسير و قرائات، براى وقوف به آراء مفسرين و قراء، نسبت به آياتى كه در آن‌ها، اسماء غير منصرف به كار رفته و سپس، رجوع به متون معتبرى همچون شعر شعراى جاهليت، صدر اسلام و عصر اموى و بحث و بررسى آن‌ها، قرار گرفته است.[۲]

    نویسنده در تدوين اين اثر، از منابع ارزشمندى بهره برده است و از جمله مصادر شعرى كه براى اخذ شواهد شعرى مورد استفاده قرار گرفته، عبارتند از: «جمهرة أشعار العرب»، «المفضليات»، «الأصمعيات»، «شرح أشعار الهذليين»، «شرح القصائد السبع الطوال»، به اضافه ديوان امرؤ القيس، عنتره، طرفة بن العبد، نابغه ذبيانى و زهير بن أبى‌سلمى.[۳]

    نویسنده در هر فصل، ابتدا آراء نحات و سپس واقع لغوى را ذكر نموده است.[۴]

    گزارش محتوا

    در مقدمه نویسنده، ابتدا به انگيزه‌هاى نویسنده از تدوين كتاب و سپس به موضوعات بحث‌شده در هر باب، اشاره گرديده است.[۵]

    تمهيد، به ذكر اصطلاحات واردشده در موضوع كتاب، از جمله «ما ينصرف و ما لا ينصرف»، «المتمكن و غير المتمكن»، «المتمكن و الأمكن» و «المتمكن غير الأمكن» اختصاص يافته است. اين بحث، با ذكر آراء گذشتگان در اين باره، آغاز گرديده است.[۶]

    باب اول كه در شش فصل تنظيم شده است، پيرامون اعلام غير منصرف مى‌باشد:

    در فصل اول، اعلام مؤنت معرفى گرديده و فصل دوم، به اعلام معدوله اختصاص يافته است.[۷]

    در فصل سوم، اعلام اعجمیه نام برده شده است و در فصل چهارم، با اعلامى از قبيل عثمان، رمضان، شعبان، عفان، غطفان، عمان، رغدان، سرحان و... كه در آخرشان الف و نون اضافه شده و به خاطر اين دو دليل، غير منصرف شده‌اند، آشنا خواهيم شد.[۸]

    فصل پنجم، درباره اعلامى است كه داراى وزن فعل مى‌باشند كه از جمله آن‌ها عبارتند از: «خَضَّم» اسم عنبر بن عمر بن تميم، «بدر» اسم چاهى در نزدیکى مدينه، «عثر» نام مكانى در عقيق و.[۹]

    در فصل ششم نيز اعلامى كه مركب مزجى هستند، معرفى گرديده است كه «حضرموت»، «معديكرب»، «بورسعيد»، «بعلبك» و... از جمله آن‌ها مى‌باشد.[۱۰]

    باب دوم، به صفات غير منصرف اختصاص يافته و مطالب آن در سه فصل زير، جاى گرفته است:

    فصل اول، صفات معدوله؛ فصل دوم، صفاتى كه در آخرشان، الف و نون زايده آمده باشد و فصل سوم، صفاتى كه بر وزن فعل مى‌باشند.

    باب سوم، داراى دو فصل زير مى‌باشد: فصل اول، اسماء ممدوده؛ فصل دوم، اسماء مقصوره.[۱۱]

    باب آخر نيز به اسماء منتهى الجموع اختصاص يافته است. منتهى الجموع يا جمع الجمع، جمعى است كه پس از الف جمع آن، دو حرف يا سه حرف كه حرف وسط، ياء ساكن مى‌باشد، آمده باشد، مانند: «مساجد، معابد، تجارب، عصافير، مفاتيح و مناديل».[۱۲]

    وضعيت كتاب

    فهرست‌هاى مطالب، آيات، احاديث، اشعار، اعلام، اقوام و قبائل و اصطلاحات مذكور در متن، به همراه فهرست منابع و مصادر مورد استفاده نویسنده، در انتهاى كتاب آمده است.

    پاورقى‌ها بيشتر به ذكر منابع اختصاص يافته است.

    پانويس

    منابع مقاله

    مقدمه و متن كتاب.

    وابسته‌ها