بلدی، احمد بن محمد

    از ویکی‌نور
    بلدی، احمد بن محمد
    نام بلدی، احمد بن محمد
    نام‎های دیگر ابن ثلاج

    ب‍ل‍دی‌، اح‍م‍د ب‍ن ی‍ح‍ی‍ی‌

    نام پدر محمد
    متولد
    محل تولد بلد (بلط)، از شهرهاى مجاور موصل
    رحلت حدود 380 ق
    اساتید أحمد بن ابى الأشعث
    برخی آثار تدبير الحبالي و الأطفال و الصبيان و حفظ صحتهم و مداواة الأمراض العارضة لهم
    کد مؤلف AUTHORCODE03184AUTHORCODE

    ابوالعباس احمد بن محمد بن يحيى بلدى (متوفی حدود 380ق)، معروف به ابن ثلاج، پزشک عراقی، از علماى قرن چهارم هجرى،

    ولادت

    در بلد (بلط)، از شهرهاى مجاور موصل، عراق ديده به جهان گشود.

    سال تولد و نيز سال وفات او به درستى معلوم نيست. تنها همين قدر مى‌دانيم كه وى تا سال 368ق مسلماً زنده بوده است، چرا كه وى كتاب «تدبير الحبالى و الأطفال» را براى وزير دستگاه فاطمى، يعقوب بن يوسف، تأليف نموده و در آن كتاب از اين وزير با لقب وزير اجل ياد مى‌كند و اين لقب، عنوانى است كه در سال 368ق از سوى العزيز بالله فاطمى به اين وزير اعطاء شد.

    وى از مشاهير پزشکان در روزگار خود بود و نيز از برترين شاگردان طبيب مشهور، أحمد بن ابى الأشعث به شمار مى‌رفت و ساليان درازى را نزد او به شاگردى پرداخت و فنون طب را از او آموخت. با اين همه از اساتيد او كسى را به غير از أحمد بن ابى الأشعث نمى‌شناسیم. به هر حال او تا سال 353ق به تعليم و آموزش پزشکى مشغول بود و از آن سال به بعد، خود از جمله مشاهير در اين رشته به شمار مى‌آمد.

    وى پس از كسب مهارت‌هاى لازم به مصر رفت و از جمله ملازمان وزير ابوالفرج يعقوب بن يوسف معروف به ابن كلس شد، به گونه‌اى كه كتاب حاضر را براى او به نگارش درآورد.

    وفات

    چنان‌كه گفتيم سال وفات او نيز به درستى براى ما معلوم نيست، ولى مانفرد اولمان بر اين باور است كه او در حوالى سال 380ق از دنيا رفته است. البته وى مستندى براى اين مطلب اظهار نكرده و ما هم چيزى در اين باره نيافتيم. همچنين بغدادى سال وفات او را 599ق ذكر مى‌كند كه مسلماً چنين تاريخى نمى‌تواند صحت داشته باشد.

    آثار

    ابن اصيبعه تنها اثرى را كه براى او ذكر مى‌كند كتاب «تدبير الحبالى و الأطفال و الصبيان و حفظ صحتهم و مداواة الأمراض العارضة لهم» است. ما نيز در كتب تراجم كتاب ديگرى از او نيافتيم. با اين حال بسيار بعيد به نظر مى‌رسد كه طبيبى صاحب نطر و كار آزموده آن هم پس از كسب تجربه در طى ساليان دراز دست به تأليف كتاب ديگرى نزده باشد.

    آنچه اين حدس را تقويت مى‌كند، وعده‌هاى مؤلف براى نوشتن آثارى ديگر در طب است. مثلاً در باب پنجاه و هشتم از مقاله سوم اين كتاب كه در مورد جدرى و حميقاء (آبله و آبله مرغان) است، به خواننده كتاب وعده مى‌دهد كه تفصيل مطالب در اين باره را در نگاشته‌اى مستقل بنگارد.


    وابسته‌ها