تاريخ علم المنطق عند العرب

    از ویکی‌نور
    تاريخ علم المنطق عند العرب
    تاريخ علم المنطق عند العرب
    پدیدآورانریشر، نیکولا (نویسنده)

    مهران، محمد (مترجم)

    زکی نجیب، محمود (مقدمه نویس)
    عنوان‌های دیگرمراحله، مدارسه و سجل شامل بفلاسفه المنطق و مؤلفاتهم
    ناشرأسمار
    مکان نشرفرانسه - پاریس
    سال نشر2005م
    موضوعمنطق اسلامی - تاریخ کشورهای عربی - تاریخ
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏‏BP‎‏ ‎‏39‎‏/‎‏5‎‏ ‎‏/‎‏ع‎‏4‎‏ر‎‏9
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    تاريخ علم المنطق عند العرب، تألیف نیکولا رشر، از جمله منابع مهم در تاریخ علم منطق اسلامی است. این‌ کتاب را محمد مهران به عربی ترجمه نموده و با افزوده‌ای به چاپ رسانده است. زکی نجیب محمود بر این اثر مقدمه نوشته است.

    ساختار

    کتاب، مشتمل بر مقدمه نجیب محمود، مقدمه مترجم در پنج بخش، مقدمه مؤلف و متن اثر در دو بخش (بخش اول خود حاوی شش فصل) است.

    گزارش محتوا

    رشر‌ دو‌ کتاب در تاریخ منطق دوره اسلامی دارد: یکی مطالعاتی در تاریخ منطق دوره‌ اسلامی‌ که در سال 1963م، به‌ چاپ‌ رسیده‌ است و دیگری سیر‌ منطق‌ در دوره اسلامی می‌باشد‌ که‌ یک سال پس از آن چاپ شده است. اگرچه کتاب دوم، یک سال دیرتر‌ به‌ چاپ رسیده است، اما به دلیل‌ ارجاعاتی‌ که وی‌ در‌ کتاب‌ نخست خود به آن‌ داده است، می‌توان حدس زد که هر دو کتاب هم‌زمان با یکدیگر و یا با فاصله اندکی‌ از‌ یکدیگر نگاشته شده‌اند. بر طبق گفته‌ رشر‌ در‌ پیشگفتار،‌ هر دو‌ کتاب وی به‌ درخواست‌ مؤسسه ملی علوم‌ و با حمایت مالی این مؤسسه در جهت بررسی سیر منطق در دوره‌ اسلامی‌ نگاشته‌ شده است. این مؤسسه در سال 1959م‌، بورسی‌ را‌ تحت ‌اختیار‌ وی‌ قرار‌ داده و آن را مجددا در سال 1961م، تمدید نموده است و از وی تقاضای گزارشی نظام‌مند از سیر منطق در دوره اسلامی را داشته است. رشر کتاب دوم‌ خود را نتیجه اصلی این تحقیقات می‌داند. درحالی‌که کتاب نخست تنها آغاز و محرکی برای دانشجویان علاقه‌مند به تاریخ منطق است. برای نوشتن تاریخ منطق به اطلاعات مقدماتی فراوانی نیازمندیم که‌ به‌زعم‌ رشر می‌توان آن را در دو کتاب وی و عمدتاً دومین کتاب یافت. اگرچه این دو کتاب مانند هر کتاب مقدماتی دارای نواقصی هستند، اما نویسندگان چنین کتاب‌هایی به دلیل‌ پیش‌گام‌ بودن، قابل ‌تقدیرند. رشر را می‌توان پیش‌گام مطالعات در تاریخ منطق در دوره اسلامی دانست. کتاب دوم رشر شامل دو بخش‌ عمده‌ است. در بخش نخست آن به منطق دوره‌ اسلامی پرداخته شده و در بخش دوم آن به منطق‌دانان دوره اسلامی[۱]‏. ‌

    پس از پیشگفتار و مقدمه‌ای یک‌ صفحه‌ای،‌ به بخش‌ اول‌ کتاب‌ می‌رسیم. رشر در فصل نخست از این بخش با عنوان «قرن اول‌ منطق‌ دوره اسلامی»، پس از بیان مقدمه‌ای‌، در چهار محور سخن می‌گوید‌: واسطه‌های‌ مسیحی سریانی در انتقال منطق‌ یونان‌ به عرب‌ها، حمایت‌های دولتی از مطالعات‌ منطقی در عصر عباسی، آثار عربی در‌ منطق‌ پیش از قرن 3ق/9م، دستاوردهای اولین‌ قرن‌ منطق‌ دوره اسلامی. او‌ در‌ این فصل، درصدد‌ است‌ تا نحوه انتقال منطق یونان به محیطی عرب‌زبان را روایت نماید و همچنین آغاز مطالعات‌‌ منطقی‌ در میان عرب‌ها از قرن 2ق/8م، تا‌ زمان‌ مرگ شاگردان‌ و همکاران‌ دانشمند‌ بزرگ، حنین بن اسحاق‌، در حدود 3ق/9م، که بیشترین نقش در انتقال را ایفا نمود[۲]‏.

    وی در مقدمه، مدعی است‌ که‌ منطق دوره اسلامی ربطی به فلسفه‌ مشرق‌زمین‌ نداشته‌، همانند‌ فلسفه و علوم‌ عربی، کاملاً غربی است؛ زیرا کاملاً در سنت یونانی متقدم رشد یافته است‌ و بیان‌ منطق‌ این قرن در واقع روایت‌ همان منطق‌ یونان‌ است‌ و تلبس‌ آن‌ به‌ جامه‌ای عربی. انتقاداتی به این سخن وارد است که محمد مهران در پاورقی آورده است. گرایش‌های بسیاری از شرق‌شناسان در مطالعاتشان از کسی پنهان نیست[۳]‏.

    عنوان فصل دوم از بخش نخست، اولین شکوفایی منطق دوره‌ اسلامی‌ است که رشر در این فصل‌ نیز‌ مطالب‌ را‌ تحت‌ عناوین‌ فرعی مطرح می‌نماید. این‌ عناوین فرعی، پس از مقدمه‌ای مختصر، به‌ترتیب عبارتند از: مکتب‌ بغداد، گسترش مطالعات منطقی‌ در‌ اسلام سده‌ی 4 ق/10م، منطق و سنت دینی‌، برخی‌ موضوعات‌ جنجالی‌ در‌ منطق‌ دوره اسلامی قرن 4ق/9م، دستاوردهای عمده‌ منطق‌ دوره اسلامی در قرن 4ق/10م، سیر تطورات در دومین دوره‌ منطق دوره اسلامی. مبحث مذکور نیز‌ همانند‌ تمامی‌ فصول ابتدا با مقدمه‌ای آغاز می‌گردد. در‌ مقدمه‌ به‌ این‌ امر‌ اشاره‌ می‌شود که‌ علی‌رغم دوره نخست که بارزترین مشخصه آن ترجمه و هضم مطالب بود، در این دوره، خلاقیت بیشتری را در مطالعات منطقی در اسلام شاهد هستیم؛ دوره‌ای‌ که آثار واقعاً مستقلی را در منطق به منصه ظهور می‌رساند که البته‌ بر مبانی ارسطویی استوار است. «آثار مستقل» از دید رشر به معنای این است که این آثار‌ صرف‌ ترجمه نیستند، اما همچنان مبتنی بر منطق یونانی‌ای هستند که در اثنای ترجمه‌ها از سریانی به عربی منتقل شدند[۴]‏.

    رشر‌ دوره سوم از منطق دوره اسلامی را به ابن سینا منتسب نموده است. عنوان این فصل «قرن ابن سینا» است‌ که در ذیل‌ آن‌ عناوینی فرعی چون دوره رکود‌، سیطره‌ ابن سینا، رابطه منطق و دیگر رشته‌ها، گرایشی مهم و جدید در منطق دوره اسلامی قرن 5ق/11م، سیر تطورات سومین دوره منطق دوره اسلامی مورد کنکاش‌ قرار‌ می‌گیرد[۵]‏.

    عنوان فصل چهارم از کتاب، قرن‌ ابن‌ رشد‌ است. این دوره به قرن‌های‌ 5 ق/11م و 6ق/12م، اختصاص دارد. رشر ذیل این‌ عنوان‌ کلی به عناوینی‌ فرعی چون ابن رشد و منطق‌دانان اسپانیای دوره‌ی اسلامی، تأثیر روزافزون‌ ابن سینا، دستاوردهای‌ اصلی‌ منطق دوره اسلامی قرن 6ق/12م، سیر تطورات‌ چهارمین دوره منطق دوره اسلامی‌، مقبولیت‌ منطق از جانب اسلام می‌پردازد. اگرچه‌ ‌در‌ قرن‌ 5 ق/11م، در مطالعات منطقی تا حدی شاهد‌ رکود‌ هستیم، اما در قرن 6ق/12م، این مطالعات چشمگیرتر شده، منطق‌دانان‌ برجسته‌ای به ظهور‌ می‌رسند‌ که عمدتاً در فارس و اسپانیا‌ هستند‌. اسپانیای‌ دوره‌ اسلامی‌ نقش‌ عمده در مطالعات منطقی در این‌ دوره‌ دارد؛ زیرا تقریباً نیمی از منطق‌دانان عربی این دوره را به خود‌ اختصاص‌ داده است[۶]‏.

    نویسنده در فصل‌ پنجم با عنوان «نزاع مکاتب»، به موضوعاتی چون زوال منطق در اسپانیا و رواج آن در فارس، زوال‌ شروح‌ ارسطویی‌، مکاتب‌ شرق و غرب در منطق دوره اسلامی، دستاوردهای منطق دوره اسلامی در‌ قرن‌ 7ق/13م، سیر تطورات پنجمین دوره منطق دوره اسلامی می‌پردازد. قرن 7ق/13م، از نظر کمّی، می‌تواند به‌‌عنوان‌ عصر‌ طلایی منطق دوره اسلامی به حساب آید. در این دوره، فعالیت بی‌مانندی‌ در‌ منطق‌ پدید آمد و در طی آن منطق‌دانان زیادی به روی کار آمدند و کتاب‌های منطقی فراوانی‌ نگاشته‌ شدند‌. تنها‌ دلیل این امر، وفاق منطق با اسلام بود. اگرچه پیوند منطق و طب باعث نفوذ‌ آن‌ در اسلام شد، تا جایی که هر کجا نامی از مکتب بغداد در‌ میان‌ است‌، حتی در اسپانیای دوردست، این پیوند نیز در کار است، اما پیوند جدید‌ آن‌ با کلام و فقه و دیگر علوم ضامن بقای آن شد. تا قبل از قرن‌7ق/13م، کمتر‌ پیش می‌آمد که منطق‌دانی‌ یافت شود که پزشک نباشد، اما‌ پس‌ از قرن مذکور این امر دیگر برجسته نمی‌نماید[۷]‏.

    عنوان فصل ششم، «دوره‌ آشتی‌ و عصر معلمان» است. مقصود از دوره آشتی، قرون‌ 7ق/13م، تا 8ق/14م و مقصود از عصر معلمان، قرن 8ق/14م، تا نیمه قرن 9ق/15م، است. در این فصل مباحثی چون عصر‌ تحجر‌، سلسله‌‌ استاد و شاگردی منطق‌دانان عربی متأخر و سیر تطورات آخرین دوره منطق‌ دوره اسلامی، با عناوینی مستقل، مورد بحث قرار می‌گیرد. این فصل با نتیجه‌گیری در انتهای آن به پایان‌ می‌رسد[۸]‏. ‌

    در بخش‌ دوم‌ کتاب که «فهرستی از منطق‌دانان عربی» نام دارد، اسامی تمامی آنانی که در اثنای مباحث بخش‌ نخست، تحت عنوان‌ منطق‌دانان‌ عربی‌ هر دوره، ذکر شده بود، مجدداً لیست شده است. هر‌ اسم با شماره‌ای در این‌ فهرست قرار گرفته است که قبلاً در مبحث مربوط به خود آمده بود‌. مجموعاً‌ 166‌ منطق‌دان در این فهرست قرار دارد که ابتدا زندگی‌نامه‌ای از هریک‌ و سپس‌ آثار منطقی او و سرانجام جایگاه او در سیر منطق دوره اسلامی ذکر می‌گردد. این بخش از‌ کتاب‌ در‌ نوع خود کاری بی‌نظیر است و می‌توان اسامی منطق‌دانانی را در آن یافت‌ که بعضاً گمنامند[۹]‏. ‌

    وضعیت کتاب

    فهرست مطالب در ابتدای کتاب ذکر شده است. پاورقی‌های مترجم، از پاورقی‌های نویسنده با عنوان «مترجم» متمایز شده است.

    کتاب با نمایه‌ای به پایان می‌رسد که‌ اسامی‌ نویسندگان‌ و یا مکاتب سده‌های میانه و متقدم را به فهرست‌ می‌کشد. ترتیب اسامی در این نمایه‌ بر اساس‌ حروف‌ الفبا است و در آن نامی از ارسطو برده نشده است؛ زیرا اسم او در‌ سراسر‌ کتاب و تقریباً در هر صفحه برده شده است[۱۰]‏. مصادر مقدمه و تعلیقات نیز پس از آن آمده است.

    پانویس

    1. ر.ک: زراعت‌پیشه، محمود، ص‌54
    2. ر.ک: ابراهیمی، جواد، ص‌20
    3. ر.ک: همان، ص‌21-20
    4. ر.ک: همان، ص22
    5. ر.ک: همان، ص24
    6. ر.ک: همان، ص25
    7. ر.ک: همان، ص27-26
    8. ر.ک: همان، ص28
    9. ر.ک: همان، ص29 و 19؛ زراعت‌پیشه، محمود، ص‌55-54
    10. ر.ک: ابراهیمی، جواد، ص29

    منابع مقاله

    1. مقدمه و متن کتاب.
    2. زراعت‌پیشه، محمود، «نقد و بررسی مبانی مطالعات رشر در تاریخ منطق دوره اسلامی»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله: کتاب ماه فلسفه، آذر 1387، شماره 15، صفحه 53 تا 62.
    3. ابراهیمی، جواد، «نقد و بررسی: نگاهی به کتاب سیر تحول منطق عربی یا دوره اسلامی از نیکولاس رشر»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله: کتاب ماه فلسفه، آبان 1388، شماره 26، صفحه 19 تا 29.

    وابسته‌ها