تاریخ فاطمیان

    از ویکی‌نور
    تاریخ فاطمیان
    تاریخ فاطمیان
    پدیدآورانابن‌ حماد، محمد بن علی (نویسنده) جودکی، حجت الله (مترجم)
    عنوان‌های دیگرترجمه کتاب اخبار ملوک بنی عبید و سیرتهم اخبار ملوک بنی عبید و سیرتهم. فارسی
    ناشرامير کبير
    مکان نشرتهران - ایران
    سال نشر1378 ش
    چاپ1
    شابک964-00-05055-3
    موضوعفاطمیان - تاریخ - 297 - 567ق.
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏DT‎‏ ‎‏95‎‏/‎‏7‎‏ ‎‏/‎‏الف‎‏2‎‏ ‎‏الف‎‏3041
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    تاريخ فاطميان، برگردان فارسی حجت‌الله جودكى از كتاب «أخبار ملوك بنیعبيد و سيرتهم»، نوشته ابوعبدالله محمد بن على بن حماد صنهاجى (متوفى 626ق)، است كه با تصحيح جلول البدوى منتشر شده است. نویسنده در اين كتاب اخبار دولت فاطميان در الجزاير و تونس را بيان كرده است.

    ساختار

    كتاب، مشتمل بر مقدمه مترجم و مصحح و متن اثر در چهارده فصل است.

    گزارش محتوا

    از مرگ اسماعيل بن جعفر صادق(ع) تا هنگامى كه عبيداللّه المهدى در مغرب، حكومت فاطميان را تشكيل داد، اسماعيليان در حدود يك قرن و نيم تلاش مخفيانه و وسيعى به كار بردند تا بتوانند ضمن حفظ و توسعه مرام اسماعيلى قدرت را هم به چنگ آورند. سرانجام برخلاف انتظارشان اين تلاش در سرزمين مغرب و در ميان قبايل بربر كه نه‌تنها از تفكر اسماعيلى، بلكه از اسلام هم آگاهى عميقى نداشتند، به بار نشست. دور بودن مغرب از سيطره نفوذ عباسيان، وجود گروه‌هاى مختلف غير عباسى در منطقه و سرانجام كوشش فوق‌العاده و جسورانه ابوعبداللّه الشيعى، زمينه‌ساز حكومتى شد كه قريب به سه سده (حدود 280 سال) دوام آورد و آثار و نتايجى برجاى گذاشت كه در تاريخ از آن با نام تمدن فاطمى ياد مى‌شود.[۱]

    فاطميان اگرچه در سرزمين مغرب طلوع كردند، ولى در مصر به اقتدار و شكوفايى رسيدند و سرانجام در منطقه شام غروب نمودند. در طى اين 280 سال، چهارده نفر از امامان فاطمى به‌طور موروثى به حكومت رسيدند كه كمترين مدت زمامدارى در ميان ايشان، 5 و بيشترين آن، 60 سال بود. دوره اول حكومت فاطميان در مغرب صرف تثبيت و گسترش قدرت ايشان شد. دوره دوم حكومت ايشان كه در واقع عصر طلايى آنها محسوب مى‌شود با فتح مصر و پس از غلبه آنها بر خوارج آغاز مى‌شود و در مرحله سوم، فاطميان دچار تضادهاى داخلى و كم شدن وسعت قلمرو شدند و سرانجامشان متلاشى شدن به دست ميهمانان خودخوانده؛ يعنى ايوبيان بود.[۲]

    ابن حمّاد صنهاجى كه تاريخ فاطميان را تحت عنوان «أخبار ملوك بنیعبيد و سيرتهم» تحرير كرده، خود متولد سال 548ق است و در دوران جوانى شاهد فروپاشى و اضمحلال فاطميان بوده است. وى اين كتاب را در سال 617ق، نوشته است و اخبار مربوط به فروپاشى فاطميان را از شاهدان عينى نقل مى‌كند. همچنين يادآور مى‌شود كه بقاياى ايشان تا همين سال (617ق) در زندان ايوبيان هستند.[۳]

    شيوه نگارش ابن حمّاد، بسيار دقيق و بى‌طرفانه است. او در عين اينكه نسب فاطميان را صحيح مى‌داند، شيوه‌هاى منفى عبيداللّه و اخلاف او را هم بيان مى‌كند و تضاد وى را با ولى‌نعمتش ابوعبداللّه الشيعى و علل قتلش را صادقانه توضيح مى‌دهد و على‌رغم انتقاد از آخرين امامان حكومت فاطمى، چهره دوگانه صلاح‌الدين ايوبى را هم آشكار مى‌كند.[۴]

    اين متن كه با فصاحت تمام در اوايل قرن هفتم هجرى نگارش يافته و در زمره ميراث فاطميان به حساب مى‌آيد، داراى اصطلاحات فراوانى است. اغلاط مطبعى بسيار متن عربى، يكى ديگر از دشوارى‌هاى اين ترجمه بوده كه تصحيح شده است (مقدمه مترجم، ص9). مصحح اثر در مقدمه‌اش بر كتاب، به تحريفات و خطاهاى فراوان پنج نسخه كتاب اشاره كرده است. وى از بين اين نسخه‌ها يكى كه از همه واضح‌تر و كم‌خطاتر بوده را انتخاب، تصحيح كرده و تعليق و تحشيه زده است. وى براى اينكه تحقيقات و توضيحاتش با متن كتاب مخلوط و اشتباه نشود، روش مشخص و منظمى در پيش گرفته و مطالب خود را در بين دو قلاب [] گذاشته است.[۵]

    پس از مقدمه مصحح، شرح حال، فعالیت‌های علمى و آثار نویسنده مورد مطالعه قرار گرفته است.[۶]

    نویسنده، كتاب را با مطلبى آغاز مى‌كند كه در بخشى از آن مى‌خوانيم: «اين شمه‌اى از اخبار فرزندان عبيداللّه است كه در اين مجموعه گرد آورده‌ام. برخى از اين اخبار را از لابه‌لاى كتاب‌ها جمع كرده و بعضى ديگر را آگاهان موثق به من گفته‌اند. سبب نگارش و انگيزه تأليف اين كتاب همان است كه ديگر نويسندگان و مورخان دارند. هر چيزى را در ظرف و قالب خود ريخته و بر همان شيوه به نگارش درآوردم».[۷]

    در هر فصل از فصول چهاردگانه كتاب، به ترتيب شرح حال يك خليفه عباسى ذكر شده است. شيوه رايج در هر فصل، ذكر نام خليفه، سال و محل تولد و سن به خلافت رسيدن اوست. پس از آن به بيان ويژگى‌هاى اخلاقى و ظاهرى وى پرداخته شده و حوادث و اتفاقاتى كه درباره او نقل شده، ذكر گرديده است. البته گاه نيز نویسنده تصريح مى‌كند كه: «نه اسم او را مى‌شناسم و نه خبرى از او به دست آورده‌ام».[۸]

    نویسنده گاه ادعاهایى كرده كه مصحح اثر، آن را در پاورقى مورد نقد قرار داده است؛ به‌عنوان مثال درباره به‌جاى آوردن مناسك حج توسط المنصوربالله مى‌نويسد: «ثابت نشده كه او و ديگر خلفاى فاطمى فريضه حج را به‌جاى آورده باشند». يا اينكه درباره سال به خلافت رسيدن همين خليفه در 32 سالگى مى‌نويسد: «اين تاريخ، خطاى آشكارى است و صحيح اين است كه وى هنگام به دست گرفتن حكومت، 22 ساله بوده است».[۹]

    نویسنده اگرچه منبع بسيارى از مطالب را ذكر نكرده، اما گاه نيز به نام و جزء و حتى صفحه آن مطلب اشاره مى‌كند؛ آن‌گونه كه در ذكر منبع سال وفات و خلافت الفائزبنصرالله نوشته است: «تتمة المختصر، جزء دوم، صفحه 62».[۱۰]

    وضعيت كتاب

    كار تصحيح اثر بر روى تنها نسخه خطى كتاب انجام شده است.[۱۱]

    فهرست مطالب در ابتدا و منابع در انتهاى كتاب آمده است. آدرس و ترجمه آيات، توضيحات مفيدى درباره برخى اعلام، عبارات و مطالب در پاورقى صفحات ذكر شده است. بيشتر پاورقى‌هاى كتاب به قلم مصحح است و اگر توضيحى به قلم مترجم باشد با ذكر كلمه مترجم (مانند صفحه 36) مشخص شده است. برخى عبارات كتاب در نسخه اصلى ناتمام مانده است كه محقق به آن تذكر داده است.[۱۲]

    پانويس

    منابع مقاله

    مقدمه مترجم و مصحح و متن كتاب.

    وابسته‌ها