تراجم الأعيان من أبناء الزمان

    از ویکی‌نور
    تراجم الأعيان من أبناء الزمان
    تراجم الأعيان من أبناء الزمان
    پدیدآورانبورینی، حسن بن محمد (نویسنده) منجد، صلاح‌الدین(محقق)
    ناشرمطبوعات المجمع العلمي العربي
    مکان نشرسوريه - دمشق
    چاپ1
    زبانعربی
    تعداد جلد2
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    تراجم الأعيان من أبناء الزمان، تألیف حسن بن حمد بورینی (متوفی 1024ق)، مورخ و فقیه شافعی، اهل بورین در جنوب نابلس بوده است. این اثر، مشتمل بر زندگی‌نامه شماری از اعیان روزگار اوست. بورینى‌ نگارش این کتاب را به تشویق محمدامین افندی‌، رئیس دیوان وقت دمشق نوشته است.[۱].

    بورینی، در 1000ق، شروع به تألیف تراجم الأعيان کرد و در 1023 از آن فراغت یافت[۲]. البته برخی دیگر، تاریخ آغاز را 1009ق، دانسته‌اند که تا پایان عمر او ادامه داشته است.[۳].

    تحقیق کتاب توسط صلاح‌الدین المنجد انجام شده است.

    ساختار

    کتاب با شرح ‌حال بورینی آغاز و پیش از آن به مصادر شرح حال اشاره شده است. کتاب در دو جلد به ترتیب الفبایى تنظیم شده و تمامی جلد اول به حرف الف اختصاص یافته است.

    این اثر، زندگی‌نامه 205 تن از اعیان (اعم از عالم، حاکم، شاعر و...) را در خود جای داده است.[۴].

    گزارش محتوا

    تراجم الأعيان من أبناء الزمان‌، مهم‌ترین کتاب در شرح احوال بزرگان روزگار نویسنده و مکمل الضوء اللامع‌ سخاوی‌، الكواكب السائرة غزی‌، و النور السافر عیدروسى بشمار مى‌رود. وی مبدأ تاریخ حوادث کتاب را سال تولد خود، یعنى رمضان 63 قرار داده و به گردآوری شرح احوال بزرگان سیاسى و فرهنگى عصر خود در حوزه بزرگى از قلمرو اسلام پرداخته است‌. برخى از رجالى را که احوالشان در این کتاب آمده‌، بورینى خود دیده و با ایشان معاشرت نزدیک داشته است‌. روش او در این کار، استناد به گزارش‌های موثق بوده و به روایات مورد شک و تردید عنایت نداشته و در برخى موارد که ناگزیر از ذکر مطالبى بوده ‌- ‌که خود به صحت و وثاقت آنها یقین نداشته ‌- داوری درباره آنها را به خواننده محول کرده است.[۵].

    نویسنده، حکایات فراوانی را در کتاب آورده است؛ به‌عنوان مثال درباره شیخ حسن قطنانی رفاعی (به تعبیر او)، «کرامت عجیبی» را نقل می‌کند: پس از وفات قطنانی، برخی از مریدان و خواصّ شیخ، درحالی‌که ظرفی از قهوه به‌همراه داشتند نزد ما ‌آمدند و ‌خواستند که ابیاتی را درباره تاریخ مرگ شیخ بسراییم. ما به آنها ‌گفتیم: قهوه را می‌نوشیم و منتظر برکت خداوند می‌مانیم. در حین نوشیدن قهوه، مصراعی موزون به ذهن من خطور ‌کرد و به آنها ‌گفتم: مصراعی به ذهن من خطور کرد؛ اگر شیخ، ولی خدا باشد حسابش صحیح و موافق با تاریخ وفات خواهد بود. پس شروع به محاسبه مصراع کرده و آن را مطابق با تاریخ وفات یافتم. نویسنده، این موضوع را از اعجب عجایب و اغرب غرائبی دانسته که خردمندان را به تحیر می‌اندازد. وی سپس ابیات دیگری را به آن می‌افزاید[۶].

    وی همچنین در بخش دیگری از کتاب، از ملاقاتش با شاعر شیرازی ملا حسین بن قنبر سخن گفته است. ملا حسین در فن تذهیب نیز استاد بوده و تذهیب‌های او ضرب‌المثل بوده است. او که فردی متواضع و زاهد بوده، در ابتدا در شهر شیراز زندگی می‌کرده و سپس آغاز سفر کرده و در کاشان با شعرایی چون وحشی بافقی و محتشم کاشانی که از مشاهیر شعرا هستند ملاقات کرده است. وحشی در ایجاد معانی عجیب و محتشم در ایجاد الفاظ سلیس و روان استاد بوده‌اند و ملا حسین جامع بین الفاظ محتشم و معانی وحشی بوده است. نویسنده سپس به غزلی از وی که به مرگش مربوط می‌شود و چهار یا پنج روز پیش از مرگش ‌سروده است اشاره می‌کند[۷].

    وضعیت کتاب

    ظاهراً کهن‌ترین نسخه از این کتاب، همان است که فضل‌الله بن محب‌الله در 1078ق‌/1667م، به جمع و تنقیح آن همت گماشت. محبى در دیباچه خلاصة الأثر، تاریخ بورینى یا تراجم الأعيان و ذیلى که پدرش بر آن نگاشته را‌، یکى از مآخذ تاریخ خود معرفى کرده است.[۸].

    در انتهای جلد اول کتاب، فهرست مطالب و خطاهای کتاب و در انتهای جلد دوم، فهرست اعلام آمده است.

    پانویس

    1. ر.ک: کاشیان، ایران‌ناز، ص‌725
    2. ر.ک: ملازاده، محمدهانی، ج 4، ص‌529
    3. ر.ک: کاشیان، ایران‌ناز، ص‌725
    4. ر.ک: همان
    5. ر.ک: همان
    6. ر.ک: متن کتاب، ج2، ص139
    7. ر.ک: همان، ص170-173
    8. ر.ک: کاشیان، ایران‌ناز، ص‌725

    منابع مقاله

    1. مقدمه و متن کتاب.
    2. کاشیان، ایران‌ناز، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، جلد 12، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ اول، 1383.
    3. ملازاده، محمدهانی، دانشنامه جهان اسلام، ج4، زیر نظر غلامعلی حداد عادل، تهران، بنیاد دائرةالمعارف اسلامی، چاپ اول، 1377.


    وابسته‌ها