تزكية النفس و تهذيبها

    از ویکی‌نور
    تزکیة النفس و تهذیبها
    تزكية النفس و تهذيبها
    پدیدآورانزین، علی محمد (مترجم) امینی، ابراهیم (نویسنده)
    ناشردار البلاغة
    مکان نشربیروت - لبنان
    سال نشر1421 ق یا 2000 م
    چاپ4
    موضوعاخلاق فردی (اسلام)
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏‎‏BP‎‏ ‎‏250‎‏/‎‏55‎‏ ‎‏/‎‏الف‎‏8‎‏ت‎‏4*
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    تزكية النفس و تهذيبها، اثر ابراهیم امينى (متولد نجف‌آباد، 1304ش) است كه آن را آقاى على‌محمد زين، از زبان فارسى به عربى ترجمه و منتشر كرده است. در مورد ترجمه مذكور چند نكته گفتنى است:

    1. نام متن اصلى كتاب به زبان فارسى عبارت است از: خودسازى (تزكيه و تهذيب نفس). اثر حاضر، يك زبانه است و فقط ترجمه عربى است و متن فارسى را به‌همراه ندارد.
    2. مترجم محترم، مقدمه كوتاهى در تاريخ اول ذوالحجه 1413 براى كتاب حاضر نوشته و در آن با عرض ارادت خالصانه به رزمندگانى كه از مرزهاى اسلام دفاع مى‌كنند، اين اثر را به آنان اهدا كرده.[۱]و ترجمه‌اش را در تاريخ بيستم ذوالحجه همان سال به پايان رسانده است.[۲]
    3. در متن اصلى (خودسازى)، از آيات قرآن و روايات اهل‌بيت(ع)، فراوان استفاده شده است و نویسنده محترم، آن‌ها را نقل و ترجمه به فارسى كرده و آدرس منابع آن‌ها را نيز آورده و مترجم، در اقدامى درست و عالمانه، در اين اثر كه به زبان عربى است فقط متن اصلى آيات و روايات را همراه با ذكر نام منبع و شماره جلد و صفحه آورده است؛ پس در اين موارد، در واقع ترجمه صورت نگرفته، بلكه فقط ترجمه فارسى حذف شده و متن‌هاى عربى موجود، آورده شده است و در نتيجه در اين‌گونه موارد، بحث مطابقت و درستى ترجمه مطرح نيست و براى سنجش ترجمه لازم است موارد ديگر ملاحظه شود.
    4. در يك مورد باآنكه متن عربى، موجود بوده و نویسنده آدرس منبع را نيز بيان كرده، وليكن مترجم متن فارسى را به عربى بازگردانده و در پاورقى يادآور شده است (مقايسه شود: خودسازى.[۳]؛ علت اين موضوع را مترجم مشخص نكرده، ولى به نظر مى‌رسد افزون بر طولانى بودن متن اصلى كه وصيت علامه محمدتقى مجلسى در مورد ذكر خدا است، ادعاى بزرگى در آن مطرح شده (فينبغي أن أتدبر فيه فكلما ازداد تدبري في آية واحدة كان يزداد الحقائق إلى أن ورد علي من العلوم ما لا تتناهى دفعة واحدة ففي كل آية كنت أتدبر فيها كان يظهر مثل ذلك).[۴]، كه قابل دفاع نيست و خود علامه محمدتقى مجلسى هم به اين نكته توجه داشته است؛ به همين جهت، افزوده: «و لا يمكن التصديق بهذا المعنى قبل الوقوع فإنه كالممتنع العادي» و درهرحال، نویسنده، آن را تلخيص و تعديل كرده تا قابل قبول شود و به همين جهت، مترجم هم آن را معقول‌تر يافته و همان را ترجمه كرده و متن اصلى را رها ساخته است؛ به‌هرحال، نویسنده، نوشته است: «پس هرچه بيشتر در آيه‌اى دقت مى‌كردم، حقايق بيشترى نصيبم مى‌شد، تااينكه يك دفعه حقائق و معارف فراوانى بر قلبم فرود آمد؛ پس در هر آيه‌اى كه تدبر مى‌كردم، چنين موهبتى بر من عطا مى‌شد؛ البته تصديق اين مطلب براى كسى كه به چنين توفيقى دست نيافته، دشوار، بلكه عادة غير ممكن است، ليكن مقصود من راهنمايى و ارشاد برادران في اللّه مى‌باشد».[۵]و مترجم چنين ترجمه كرده است: «كنت كلما دققت في الآية أكثر انكشفت لي حقائق أكثر، حتى دخلت على قلبي حقائق و معارف جمة و كان ذلك دفعة واحدة؛ كلما دققت في آية أنال تلك الموهبة. طبعا يصعب تصديق هذا الأمر لمن لم يوفق إليه، بل عادة يكون غير ممكن، لكن هدفي من هذا الكلام إرشاد الأخوة في اللّه».[۶]شايسته و متناسب با روحيه علمى، چنين بود كه نویسنده و مترجم محترم به‌روشنى، علت نياوردن متن عربى علامه محمدتقى مجلسى و اين تغيير را بيان می‌كردند.
    5. براى آشنا شدن با چگونگى ترجمه در اثر حاضر و سهولت مقابله آن با متن اصلى، مطالبى از نویسنده همراه با ترجمه آن در اينجا ذكر مى‌شود: نویسنده چنين نوشته است: «دعا يكى از بهترين عبادت‌ها و موجب استكمال نفس و قرب به خداست؛ به همين جهت، خداى سبحان، بندگان را به دعا كردن دعوت فرموده است».[۷]مترجم، آن را چنين ترجمه كرده است: «الدعاء من أفضل العبادات و يوجب إكمال النفس و القرب إلى اللّه؛ لهذا يدعو اللّه سبحانه و تعالى العباد إلى الدعاء».[۸]هرچند ترجمه فعل ماضى نقلى در عبارت فارسى (دعوت فرموده است)، به فعل مضارع در عربى (يدعو)، ترجمه تحت‌اللفظى نيست و مطابقت از نظر زمان فعل، صورت نگرفته و از عبارت «يدعو الله» به‌جاى «قد دَعا الله»، استفاده شده، وليكن پيام‌رسانى، درست است؛ زيرا گذشته و حال و آينده در مورد خداى تعالى يك‌سان است و او هميشه بندگانش را به‌سوى دعا كردن فرامى‌خواند و البته اين اشكال در اينجا وارد است كه سليقه نویسنده، مراعات نشده است.
      همچنين نویسنده نوشته است: «سلامت و بيمارى قلب: حيات ما بستگى به قلب و روح دارد؛ اوست كه بدن را اداره مى‌كند. تمام اعضا و جوارح مسخر او هستند و همه اعمال و حركات از قلب سرچشمه مى‌گيرد؛ پس سعادت و شقاوت انسان به چگونگى قلب او بستگى دارد. از قرآن و احاديث استفاده مى‌شود كه چنان‌كه بدن انسان گاهى سالم است و گاهى بيمار، قلب او هم گاهى سالم است و گاهى بيمار».[۹]و مترجم چنين ترجمه كرده است: «سلامة و مرض القلب: ترتبط حياتنا بالروح و القلب و هو الذي يدير البدن. كل الجوارح و الأعضاء مسخرة له و كل الأعمال و الحركات تنبع من القلب؛ إذن ترتبط سعادة الإنسان و يرتبط شقاؤه بأوضاع القلب و يستفاد من الآيات و الروايات أنه و كما يكون جسد الإنسان سالما أحيانا و مريضا أحيانا أخرى فهكذا يكون القلب أيضا».[۱۰]همان‌طوركه ملاحظه مى‌شود، مترجم در ترجمه مذكور نيز، تحت‌اللفظى ترجمه نكرده، ولى پيام را به‌درستى رسانده است و مى‌توان گفت كه درست و مطابق با متن اصلى است و نقصى در آن ديده نمى‌شود.
    6. هرچند بررسى تفصيلى اين ترجمه، در مواردى كه مترجم به ترجمه مطالب پرداخته، از نظر مطابقت با متن فارسى، كارى مشكل و تخصصى است و فرصت فراوانى مى‌طلبد، ولكن با بررسى اجمالى اين اثر، مشخص شد كه مترجم محترم، به‌طور كلى در برگردان مطالب و پيام‌رسانى، به موفقيت دست يافته و اشكالى در آن مشاهده نشد؛ جز آنكه در مواردى، ذوق و سليقه نویسنده را مراعات نكرده است.
    7. اثر حاضر، مستند است و از روش پاورقى‌نويسى در آن استفاده شده است. در اين پاورقى‌ها، افزايش يا كاهشى از جانب مترجم مشاهده نشد.

    پانويس

    1. مقدمه كتاب، ص9
    2. متن كتاب، ص239
    3. تزكيه و تهذيب نفس)، ص231-233 و متن كتاب، ص171 پاورقى 1
    4. ر.ک: روضة المتقين، ج13، ص128
    5. خودسازى (تزكيه و تهذيب نفس)، ص232
    6. متن كتاب، ص171
    7. خودسازى (تزكيه و تهذيب نفس)، ص291
    8. متن كتاب، ص216
    9. خودسازى (تزكيه و تهذيب نفس)، ص43
    10. متن كتاب، ص33-34

    منابع مقاله

    1. مقدمه و متن كتاب.
    2. خودسازى (تزكيه و تهذيب نفس)، ابراهیم امينى، قم انتشارات شفق، چاپ هشتم، 1375ش.
    3. روضة المتقين في شرح من‌ لايحضره‌ الفقيه، محمدتقى المجلسي، تحقيق و تصحيح حسین موسوى کرمانى و على‌پناه اشتهاردى (14 جلد)، مؤسسه فرهنگى اسلامى كوشان‌پور، قم، چاپ دوم، 1406ق.


    وابسته‌ها