تشريف الأيام والعصور في سيرة الملك في المنصور و تتناول الحقبة ما بين سنتي 678 ـ 689ه

    از ویکی‌نور
    تشریف الأیام والعصور في سیرة الملک في المنصور و تتناول الحقبة ما بین سنتی 678 ه ـ 689ه
    تشريف الأيام والعصور في سيرة الملك في المنصور و تتناول الحقبة ما بين سنتي 678 ـ 689ه
    پدیدآورانکامل، مراد (محقق)

    ابن عبدالظاهر، عبدالله بن عبدالظاهر (نویسنده)

    نجار، محمد علی (مراجعه)
    ناشر[بی نا]
    مکان نشر- -
    سال نشر1961 م
    چاپ1
    موضوعسوریه - تاریخ - قرن 7ق. ملک المنصور، سیف‌الدین، ۶۷۸ - ۶۸۹ق. - سرگذشت‌نامه
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏DT‎‏ ‎‏96‎‏/‎‏3‎‏ ‎‏/‎‏م‎‏3
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    تشريف الأيام و العصور في سيرة الملك المنصور تأليف محيى‌الدين بن عبدالظاهر (690-620ق)، به زبان عربى است. اين اثر مشتمل بر حوادث و اتفاقات حكومت «سلطان ملك منصور قلاوون» از سال678ق تا پايان سال 689ق، يعنى پايان حكومت قلاوون مى‌باشد.

    ساختار

    كتاب، مشتمل بر يك مقدمه از محقق كتاب جناب «مراد كامل» و متن اثر است كه فاقد هرگونه تبويب يا فصل‌بندى و يا تقسيم بندى است. مؤلف، در مواردى از آيات قرآنى، اشعار و قصايد عربى استفاده نموده است.

    گزارش محتوا

    مراد كامل در مقدمه‌اش پيرامون كتاب، موضوع آن، نسخ خطى كتاب و شرح مختصرى از زندگى مؤلف شامل ولادت، حيات علمى، تأليفات، و وفات مطالبى بيان نموده است.[۱]

    نویسنده، در مورد به قدرت رسيدن «سلطان ملك منصور» بيان نموده كه «سلطان ملك ظاهر بيبرس» در سال 676ق وفات نمود، مرگ او در سرزمين دمشق بوده و همانجا هم به خاک سپرده شد. اميران، وزرا و بزرگان حكومت پس از او، فرزندش را به خلافت برگزيدند اما وى فقط 19 سال داشت و از عهده امور بر نمى‌آمد. سرانجام پس از نزاع و كشمكش‌هاى فراوان «سلطان ملك منصور قلاوون» به قدرت رسيد. وى مرد بسيار شجاع و با تدبيرى بوده است.[۲]

    مؤلف، اين نكته را متذكر مى‌شود كه «ملك منصور» علاقه وافرى به سرزمين‌ها و بلاد مختلف داشته است؛ از جمله اين شهرها مى‌توان به جبشه، حجاز، يمن، بلاد و مغرب اشاره نمود. «سلطان ملك منصور» با برخى از اين شهرها معاهداتى و قرار دادهايى انجام داد براى نمونه با مصر معامله كشتى و برخى از سلاح‌ها داشتند.[۳]

    يكى از حوادثى كه نویسنده بيان نموده برخورد دو سپاه مصر به فرماندهى «ملك منصور» و سپاه شام در سال 679ق بوده است كه به فتح برخى از اراضى و قلعه‌ها توسط سپاه مصر گرديد.[۴]

    از ديگر رخدادهاى سال 680ق كه ذكر شده است صلح بين «سلطان ملك منصور» و «شمس‌الدين» حاكم دمشق است. اين صلح پس از كشمكش‌ها و برخوردهاى فراوان صورت گرفته است.[۵]

    از جمله حوادثى كه نویسنده بيشتر از رخدادهاى ديگر بيان نموده ذكر فتوحات و برخوردهاى سپاه «سلطان ملك منصور» با سرزمين‌هايى مانند شام، كرك، موصل، حجاز و يمن است. همچنين مؤلف، برخى از نامه‌هايى كه «ملك منصور» براى حاكمان و فرماندهاى شهرهاى ديگر فرستاه، ذكر نموده است.

    برخى از حوادثى كه در سالهاى حكومت «سلطان ملك منصور» رخ داده است بدين شرح است:

    1. وفات «قاضى علم‌الدين بن قماح» استاد مدرسه زين التجار در مصر؛
    2. مرگ «سلطان اشكرى نجم‌الدين شويحى» و جانشينى فرزند با كفايتش در سال 683ق؛
    3. خروج «مولانا سلطان خلد الله» به سوى شام در سال 683ق؛
    4. وفات حاكم شهر «حماة» و احسان و مهربانى «سلطان ملك منصور» به فرزند او در ماه رمضان 683ق.

    در اوايل سال 685ق «امير حسام‌الدين طُرنطاى» لشكر عظيمى مهيا نمود و به سوى كرك رفت. وى فتوحاتى به دست آورد ولى بسيارى را مورد عفو و احسان قرار داد و از آنها درگذشت.[۶]

    نویسنده، بيان كرده كه در سال 686ق «سلطان ملك منصور» با سپاه خود به «منازلة صهيون» كه از قلعه‌هاى معروف دمشق بود رسيدند. اين خبر باعث شد آنان خود را مجهز به سلاح‌هاى مختلف نمايند و آماده براى مقابله باشند. يكى از سلاح‌هاى آنان براى جنگ منجنيق بود كه در اين مبارزه سه منجنيق شكست و از بين رفت.[۷]

    مؤلف عاقبت عمر را چنين بيان نموده كه «ملك منصور» وقتى كه قصد سفر به سرزمين حجاز داشت به شدت بيمار شد و در اثر همين بيمارى نيز از دنيا رفت. بعد از وى پسرش جانشين او شد.[۸]

    وضعيت كتاب

    فهرست مطالب و موضوعات در ابتداى كتاب ذكر شده است. فهرست اعلام، اماكن، نهرها، كوه‌ها، درياها و مصادر تحقيق در پايان بيان شده است. توضيحات و برخى از اختلاف نسخ در پاورقى بيان شده است.

    پانويس

    1. مقدمه، ص23
    2. متن، ص47
    3. متن، ص48
    4. متن، ص63
    5. متن، ص87
    6. متن، ص124
    7. متن، ص151
    8. متن، ص178

    منابع مقاله

    عبدالظاهر، محيى‌الدين، (1961م)، تشريف الايام و العصور في سيرة الملك المنصور، انتشارات مكتب الكنانى (چاپ اول).

    وابسته‌ها