روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن

    از ویکی‌نور
    (تغییرمسیر از تفسیر ابوالفتوح رازی)
    روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن
    روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن
    پدیدآورانناصح، محمدمهدی (مصحح)

    ابو‌الفتوح رازی، حسین بن علی (نویسنده)

    یاحقی، محمدجعفر (مصحح)
    عنوان‌های دیگرتفسیر ابوالفتوح رازی

    روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن، مشهور به: تفسیر شیخ ابوالفتوح رازی

    ابوالفتوح رازی
    ناشرآستان قدس رضوی، بنياد پژوهشهای اسلامى
    مکان نشرمشهد مقدس - ایران
    سال نشر1371 ش
    چاپ1
    موضوعتفاسیر شیعه - قرن 6ق. نثر فارسی - قرن 6ق.
    زبانفارسی
    تعداد جلد20
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏94‎‏/‎‏5‎‏ ‎‏/‎‏الف‎‏2‎‏ر‎‏9
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن معروف به «تفسير ابوالفتوح رازى» تألیف ابوالفتوح رازى، از متكلمان اماميه در سده ششم هجرى، كهن‌ترين و مشروح‌ترين تفسير شيعى، به فارسى است. رازى اين تفسير را در سالهاى 510 تا 533ق يا اندكى پس از آن نوشته كه چون سال وفاتش، بنابر تحقيق مصححان كتاب، 554ق بوده نگارش اين اثر در ميانسالى او بوده است.

    ساختار

    روش كار مؤلف، پس از ذكر مقدمه‌اى كوتاه در معانى و اقسام قرآن و بحثى در معناى تفسير و تأويل و استعاذه، اين است كه آيه يا آياتى از هر سوره را به ترتيب، از فاتحه تا ناس، آورده و به صورت زيرنويس و لفظ به لفظ به فارسى استوار و پاکيزه‌اى ترجمه كرده است. آنگاه از ابتدا، پس از ذكر بخشهاى كوتاهى از آيات، به تفسير و شرح لغوى و صرفى و نحوى و فقهى و كلامى آن پرداخته و در هر مورد، اقوال و آراى مفسران و نحويان و لغويان و فقها و متكلمان را با استفاده از منابع متقدم ذكر كرده است. اشاره‌هاى تاريخى و قصص و حكايات و تمثيلات و مباحث فقهى نيز در كتاب آمده است. مباحث تكرارى در آيات به موارد قبلى ارجاع شده است و خود مؤلف نيز به اين نكته اشاره دارد[۱] مباحث ذوقى و ادبى و عرفانى هم بيش و كم در خلال بخشهاى تفسيرى مطرح شده است.

    گزارش محتوا

    در متن كتاب به نام تفسير اشاره‌اى نشده است، اما بنابر اجماع دست‌نويس‌ها و منابع هم روزگار مؤلف، از جمله فهرست منتجب‌الدين رازى[۲]كه شاگرد شيخ بوده، همه جا نام كتاب روض الجنان و روح الجنان آمده است. تنها در معالم العلماى ابن شهر آشوب[۳] «روح الجنان و روح الجنان» ثبت شده كه قطعاً كلمه «روح» در آغاز آن محرّف «روض» است، چرا كه خود ابن شهر آشوب در كتاب ديگرش، مناقب[۴]، گفته است: «ابوالفتوح روايت روض الجنان و روح الجنان فى تفسير القرآن را به من اجازه داده است».

    شيوه تنظيم تفسير ابوالفتوح رازى اصولا كلامى-روايى است، اما از آنجا كه بر جنبه‌هاى ادبى واژه‌هاى قرآنى مانند مباحث لغوى و زبانى و استشهاد به اشعار عربى براى روشن شدن معانى كلمات و جنبه‌هاى صرف و نحوى نيز تأكيد دارد، خصوصيت ادبى را هم مى‌توان بر آن افزود.

    زبان تفسير، چه در بخشهاى ترجمه و چه در بخشهاى تفسيرى، استوار و ادبى و در عين حال ساده است و جز در بخشهاى اندكى از مقدمه و پاره‌اى مباحث ذوقى و عرفانى از شيوه نثر مرسل پيروى مى‌كند. ترجمه آيات در نسخه‌هاى كهن يا نزدیک به زمان مؤلف، اصيل و حاوى مفردات و تعبيرات كهن و لهجه‌اى است و از جهات متعدد زبانى با زيرنويس آيات در ترجمه تفسير طبرى قابل مقايسه است.[۵] اما اين ترجمه‌ها در نسخه‌هاى متأخر، بويژه از سده‌هاى نهم و دهم به بعد، دستخوش تغيير و تحريف شده و به نثر و زبان روزگار كاتبان نزدیک گرديده است. جنبه‌هاى ادبى و زبانى تفسير ابوالفتوح از جهات متعدد سزاوار توجه است.[۶] برخى مختصات زبانى و گويشى كم‌نظير و مشخص كه احتمالاً متعلق به گويش قديم رى باشد، در كتاب ديده مى‌شود كه از نظر زبان شناسى اهميت دارد[۷]

    تفسير روض الجنان نزدیک به دويست سال تفسيرنويسى فارسى و نزدیک به پانصد سال تفسيرنويسى عربى را پشت سر دارد، بنابراین طبيعى است كه از منابع تفسير پيش از خود سود برده باشد؛ با اين حال، كوچک‌ترين نشانه‌اى حاكى از استفاده‌ى او از تفاسير فارسى پيش از خود از قبيل ترجمه‌ى تفسير طبرى، تاج التراجم، سورآبادى، قرآن پاک، تفسير قرآن مجيد معروف به تفسير كيمبريج، در دست نيست. شايد او با وجود ميراث تفاسير عربى، خود را از رجوع به تفسيرهاى فارسى بى‌نياز مى‌ديده است.

    نشانه‌هايى چون تصريح به نام و نقل آشكار مطالب، استفاده‌ى ابوالفتوح رازى از اهمّ تفسيرهاى عربى پيشين اعم از شيعه و سنّى را اثبات مى‌كند. او در تفسير خود از بسيارى مفسران پيشين، از قبيل امام حسن عسکری(ع)، ابوالقاسم كعبى، ابومسلم محمد بن بحر اصفهانى، ابوعلى جبايى و پسرش ابوهاشم جبايى، ابوبكر اصمّ، ابوالحسن رُمّانى، زجّاج، حسين بن فضل بجلى، ابواسحاق ثعلبى، فتّال نيشابورى و بويژه محمد بن جرير طبرى، نام برده و از تفسيرهاى آنان و به‌طور خاص از تفسير طبرى استفاده كرده است.[۸]

    ابوالفتوح هنگام بحث فقهى و كلامى در آيات، اقوال مفسران اهل سنّت را تقريباً با بى‌طرفى كامل ذكر كرده و نظر خود را بر مبناى فقه و كلام شيعه، تحت عنوان «مذهب ما»، بيان داشته است. تفسير ابوالفتوح در ميان امّهات تفاسير شيعى پيشين، حتى در مباحث لغوى و معانى واژه‌هاى قرآنى و استشهاد به اشعار عربى، با التبيان فى تفسير القرآن شيخ طوسى و مجمع البيان فى تفسير القرآن طبرسى قابل مقايسه است و از اين نظر ظاهراً بر دو تفسير ديگر رجحان دارد[۹] ابوالفتوح ظاهراً از التبيان به طور مستقيم استفاده كرده اما به سبب قرب زمان تأليف از وجود مجمع البيان بى‌خبر بوده است و مشابهت اين دو مى‌تواند از اشتراك منابع و نزدیکى مشرب فقهى و كلامى دو مؤلف ناشى شده باشد.

    استفاده وسيع ابوالفتوح از منابع فقهى و كلامى فرق مختلف و مباحث تاريخى و قصص و حتى اسرائيليات، اهميت آن را از اين جهات نيز در ميان آثار همگن سزاوار تحقيق كرده است.[۱۰]

    تفسير ابوالفتوح رازى بر تفسيرهاى عربى و فارسى بعد از خود اثر نهاده است. قاضى نوراللّه شوشترى[۱۱] ضمن ستايش از اين تفسير، اظهار نظر كرده كه فخرالدين رازى اساس تفسير كبير خود را از اين كتاب گرفته و براى دفع انتحال، بعضى از تشكيكات خود را بر آن افزوده است. از ميان تفسيرهاى فارسى كه از ابوالفتوح متأثر بوده و به وضوح و گاه به عين عبارت از آن نقل قول كرده‌اند، مى‌توان به دو تفسير پر آوازه شيعه، جلاء الاذهان و جلاء الاحزان معروف به تفسير گازر تأليف ابوالمحاسن حسين بن حسن جرجانى و منهج الصادقين ملا فتح‌اللّه كاشانى اشاره كرد. متن اين دو كتاب، به‌ويژه تفسير گازر، با روض الجنان اغلب يكسان و سزاوار سنجشهاى دقيق است.[۱۲]

    تفسير ابوالفتوح تقريباً از زمان حيات مؤلف مورد توجه بوده و مرتب استنساخ و رونويسى شده است. تاكنون 53 نسخه ناقص و كامل از اين تفسير در كتابخانه‌هاى ايران و ديگر كشورها شناسايى شده[۱۳] كه كهن‌ترين آنها دست‌نويس شماره 1336ش آستان قدس رضوى مورخ ربيع‌الاول 556 است كه تنها مجلدات 16 و 17 تفسير را شامل مى‌شود. نسخه‌اى از اين كتاب متعلق به كتابخانه شخصى جلال‌الدين محدث ارموى، مورخ دوم صفر 579، صريحاً نشان مى‌دهد كه از روى نسخه‌اى به تاريخ 533 كتابت شده است.[۱۴] از ميان 53 دست‌نويس شناخته شده‌ى اين اثر، تنها چهار نسخه است كه دو دوره‌ى كامل تفسير (هر دوره در دو نسخه) را تشكيل مى‌دهد و مابقى تنها بخشى از اين تفسير است. تفسير روض الجنان بر اساس تقسيم‌بندى خود مؤلف و تصريح برخى از هم روزگاران او مانند منتجب‌الدين رازى و عبدالجليل قزوينى[۱۵] و اتفاق همه‌ى دست‌نويسها بيست جلد بوده كه فراهم‌آورندگان سه چاپ اول كتاب تقسيم‌بندى را مراعات نكرده‌اند.

    وضعيت كتاب

    تفسير ابوالفتوح را نخستين بار تنى چند از فضلا، از جمله ملك الشعرا صبورى، در 1307 و 1309 در پنج مجلد آماده‌ى چاپ كردند كه دو مجلد آن در 1323ش به فرمان مظفرالدين شاه و سه جلد باقى مانده در 1313-1315ش به دستور على اصغر حكمت، وزير معارف وقت، به چاپ رسيد (همين چاپ، كه در پايان مجلد پنجم حاوى مؤخره‌اى به قلم محمد قزوينى درباره‌ى مؤلف و تفسير اوست، در 1404 در قم به صورت افست منتشر شده است). چاپ ديگرى از اين كتاب در ده جلد در 1320ش با تصحيح و حواشى مهدى الهى قمشه‌اى منتشر شد. چاپ سوم اين كتاب در 1382ش با تصحيح و حواشى ميرزا ابوالحسن شعرانى در سيزده مجلد با نام روح الجنان و روح الجنان سامان يافت كه بارها به طريق افست تجديد طبع شده است. آخرين چاپ آن در بيست جلد با تصحيح و مقابله با 38 نسخه‌ى كهن و ذكر نسخه بدلها و با مقدمه‌اى مبسوط به كوشش و تصحيح محمدجعفر ياحقى و محمدمهدى ناصح در سالهاى 1365 تا 1376ش، از سوى بنياد پژوهشهاى اسلامى آستان قدس رضوى منتشر شده است.

    پانویس

    1. ج 1، ص 159
    2. ص 45
    3. ص 141
    4. ج 1، ص 12
    5. ناصح، ص 303-311
    6. حقوقى، ج 2، ص 100-125
    7. ياحقى، 1363 ش، ص 9-25؛ ساغروانيان، ص 82-90
    8. ياحقى، 1369ش، ص 327-332
    9. خزاعى، ص 205-216
    10. براى نمونه عسكر حقوقى، تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازى، 1346 ش، 3 ج
    11. ج 1، ص 490
    12. جرجانى، ج 1، مقدمه حسينى ارموى، ص ى-يا، لز-لح
    13. ابوالفتوح رازى، ج 1، مقدمه ياحقى و ناصح، ص هفتاد و شش-هشتاد و يك
    14. براى آگاهى بيشتر بينش، ص 44-51؛ یاحقى، 1362 ش، ص 160-188
    15. ص 212

    منابع مقاله

    1. ابن شهر آشوب، معالم العلماء، نجف 1961/1380
    2. همو، مناقب آل ابى‌طالب، چاپ هاشم رسولى محلاتى، قم[بى‌تا. ]
    3. ابوالفتوح رازى، روض الجنان و روح الجنان فى تفسير القرآن، چاپ محمد جعفر ياحقى و محمد مهدى ناصح، مشهد 1365-1376ش
    4. تقى بينش، نفائس كتابخانه آستان قدس رضوى: دو تكه از تفسير ابوالفتوح رازى
    5. نامه آستان قدس،‌ش 5، ارديبهشت 1340
    6. حسين بن حسن جرجانى، تفسير گازر، چاپ جلال‌الدين حسينى ارموى، تهران 1337- 1341ش
    7. عسكر حقوقى، ارزش ادبى تفسير ابوالفتوح، در مجموعه خطابه‌هاى نخستين كنگره تحقيقات ايرانى، به كوشش غلامرضا ستوده، تهران 1353ش
    8. محمدحسن خزاعى، دقّت ابوالفتوح رازى در معانى واژه‌ها و مقايسه آنها با تبيان شيخ طوسى و مجمع البيان في تفسير القرآن|مجمع البيان طبرسى(ره)، مشكوة،‌ش 48 پاييز 1374
    9. جليل ساغروانيان، دستور باش: تفسير ساختى ويژه در روض الجنان و روح الجنان»، مشكوة،‌ش 27 تابستان 1369
    10. نوراللّه بن شريف‌الدين شوشترى، مجالس المؤمنين، تهران 1354ش
    11. عبدالجليل قزوينى، نقض، چاپ جلال‌الدين محدث ارموى، تهران 1358ش
    12. على بن عبيداللّه منتجب‌الدين رازى، فهرست اسماء علماء الشيعة و مصنفيهم، چاپ عبدالعزيز طباطبائى، بيروت 1986/1406
    13. محمد مهدى ناصح، ترجمه آيات تفسير طبرى و ابوالفتوح رازى، در يادنامه طبرى، ويرايش محمد قاسم زاده، تهران 1369ش
    14. محمد جعفر ياحقى، اصلى در تصحيح انتقادى تفسير ابوالفتوح رازى، مشكوة،‌ش 6 زمستان 1363
    15. همو، دستنويسى نفيس از تفسير ابوالفتوح رازى، مشكوة،‌ش 6، زمستان 1363)16.همو، دستنويسى نفيس از تفسير ابوالفتوح رازى، مشكوة،‌ش 3، تابستان 1362
    16. همو، طبرى و ابوالفتوح، در يادنامه طبرى، ويرايش محمد قاسم‌زاده، تهران 1369ش

    وابسته‌ها