تهذيب اللغة

    از ویکی‌نور
    تهذیب اللغة
    تهذيب اللغة
    پدیدآورانحامد، عبدالکریم (حاشيه نويس)

    ازهری، محمد بن احمد (نویسنده)

    اصلان، فاطمه محمد (مقدمه‌نويس)

    سلامی، عمر (حاشيه نويس)
    ناشردار إحياء التراث العربي
    مکان نشربیروت - لبنان
    سال نشر1421 ق یا 2001 م
    چاپ1
    موضوعزبان عربی - واژه‌نامه‌ها
    زبانعربی
    تعداد جلد15
    کد کنگره
    ‏PJ‎‏ ‎‏6620‎‏ ‎‏/‎‏الف‎‏4‎‏ت‎‏9‎‏
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    تهذيب اللغة اثر ابومنصور محمد بن احمد ازهرى از علماى ادب عرب و زبان‌شناس قرن چهارم هجرى است كه در موضوع لغت به زبان عربى در 15 جلد منتشر شده است.

    گردآورى لغاتى كه مؤلف خود مستقيماً از عرب باديه‌نشين شنيده و نيز تصحيح و تهذيب كلماتى كه در ثبت و ضبط قرائت و كتابتشان خطا و تصحيف رخ داده انگيزه مؤلف از نگارش كتاب بوده است. بر همين اساس كتابش را به تهذيب اللغه نامگذارى كرده است.

    ساختار

    نویسنده در جلد اول بعد از مقدماتى وارد متن كتاب مى‌شود و الفاظ را از حروف حلقى شروع كرده و با حروف لبى و حروف بدون جايگاه (جوف) در جلد آخر به پايان مى‌برد. ترتيب كتاب بر اساس حروف چنين است: (ع ح ه خ غ-ق ك- ج‌ش ض- صس ز- ط د ت- ظ ذ ث- ر ل ن- ف ب م- و اى). وى بعد از هر حرف ابتداء مضاعف آن حرف را يعنى واژه‌هايى كه دو حرف از حروف آن مشابه باشد را ذكر مى‌كند. سپس ابواب ثلاثى صحيح و در ادامه ثلاثى معتل و در مرحله بعد ابواب لفيف و در پايان ابواب رباعى را متذكر مى‌شود.

    گزارش محتوا

    مؤلف در اين كتاب از شيوه اشتقاقى خليل بهره برده و آن را از نظر نوع چينش و نظام كلمات مانند «العين» خليل مرتب نموده است؛ يعنى بر حسب ترتيب ابجد و الفبايى نيست؛ بلكه تحت تاثير آواشناسى زبان سنسكريت، با توجه به حروف اصلى كلمه و بر طبق مخارج حروف و با محوريت حروف حلقى مرتب كرده است، و به بيرونى‌ترين آنها يعنى واژه‌هاى لبى ختم مى‌گردد. او گونه‌هاى مختلف يك ماده را استخراج و الفاظ مستعمل و مهمل آن را جدا و معانى هر يك از مستعملات آن را بيان كرده است.

    مثلاً وقتى به ماده «عقش» مى‌رسد همچون خليل در «العين» مى‌گويد: «عقش، عشق، قشع، قعش، شقع» و سپس به بررسى اين مطلب مى‌پردازد كه از ميان اين كلمات كدام يك از كلام عرب داراى معنا مى‌باشند و كدام يك جايگاهى در كلام عرب ندارند و مهمل مى‌باشند.

    شباهت ديگرى كه بين «تهذيب اللغة» و «العين» ديده مى‌شود، تقسيم‌بندى ويژه‌اى است كه براى دسترسى به لغات در قالب باب‌هاى شش‌گانه انجام شده است يعنى كلمات بر اساس تعداد حروفشان در اين شش باب جاى گرفته‌اند؛ ثنايى مضاعف، ثلاثى معتلّ، لفيف، رباعى، خماسى و ثلاثى صحيح.

    تهذيب اللغة كه در اواخر عمر ازهرى تألیف شده، با آنكه از لحاظ ساختار و شيوه‌ى تدوين، همانند العين است، اما از لحاظ كثرت مواد و تعدد روايات و شواهد لغوى و شعرى و نيز استشهاد به آيات قرآن و احاديث نبوى بر آن برترى دارد. افزون بر اين، توجه خاصى به شهرها و نامهاى جغرافيايى در آن ديده مى‌شود كه زمان خود تازگى داشته است. از اين رو تهذيب را در واقع روايت گسترده‌تر و مفصل‌ترى از العين شمرده‌اند. علاوه بر آن ذكر و معرفى كلمات غيرعربى در اين معجم بسيار ديده مى‌شود؛ مثلاً درباره كلمه (كوخ) مى‌گويد: «الكوخ و الكاخ دخيلان فى العربية».

    با توجه به اهميت اين كتاب، بعضى از محققان، نوع چينش كلمات را تغيير داده و آن را بر اساس حروف الفباء و با توجه به حروف اصلى كلمه مرتب كرده‌اند.

    گزارش محتوا

    كتاب با مقدمه‌ى نسبتاً مفصلى آغاز شده كه حاوى چگونگى تشكيل و تدوين لغت‌نامه‌ها، منابعى كه لغت‌نامه‌نويسان از آنها استفاده مى‌كنند، همچنين اقسام لغت‌نامه‌هاى عربى قديم و جديد است. در ادامه مقدمه‌اى در مورد لغت‌نامه «تهذيب اللغه» و در پايان مقدمه‌اى به قلم استاد عبدالسلام هارون كه در آن زندگی‌نامه مؤلف و علمائى كه در اين كتاب از آنها نام برده شده آمده است. در آخر نيز نسخ خطى كتاب و رموز تصحيح ذكر شده است.

    در ابتداى جزء اول مقدمه‌اى از مؤلف آمده است كه مانند ديگر قاموس‌نويسان بزرگ، حاوى بحثى تاريخى درباره‌ى زبان عرب و تكوين علم لغت و منابع مهم لغوى است. اين مباحث هم براى شناخت منابع و شيوه‌ى نقد و بررسى ازهرى و هم براى آشنايى با آراء لغوى و زبان‌شناختى او، ضرورى است. او پس از بيان اهميت علم لغت در شناخت قرآن و سنت نبوى و اشاره به احساس نياز عربها به شناخت زبان و لغت خويش پس از رحلت پيامبر(ص) از وسعت اين زبان و كثرت واژه‌هاى آن سخن مى‌گويد و پس از آن به گرفتارى خويش به دست قرمطيان سخن گفته و در ادامه فهرستى كه شامل چند طبقه از مؤلف انى كه به زعم او درخور اعتمادند به دست مى‌دهد. سپس نوبت به مؤلف انى مى‌رسد كه کتاب‌هاى خود را از مطالب درست و نادرست انباشتند و در خور اعتماد نيستند نام مى‌برد و با ذكر نام برخى از آنان به سختى بر ايشان و آثارشان مى‌تازد. در ميان اين مؤلف ان، ليث بن مظفر، جاحظ، ابن قتيبه و ابن دريد از همه مشهورترند. بخش آخر مقدمه ازهرى به شرح ساختار كتاب و شيوه‌ى تنظيم كلمات در آن اختصاص يافته است.

    دو باب القاب الحروف و مدارجها، و باب أحياز الحروف اولين ابواب كتاب است. در اين دو باب به جايگاه اداء حروف و نامگذارى بر اساس اداء حروف بوسيله زبان و يا بوسيله لب و حلق اشاره شده است. بعض از حروف مثل همزه و ياء و واو كه جايگاهى ندارند و در هوا تلفظ مى‌شوند را جوف مى‌گويد. سپس اقسام كلمات از حيث ثلاثى، رباعى و خماسى، معتل و اقسام آن مورد بررسى قرار گرفته است.

    اولين حرفى كه لغات آن ذكر شده حرف عين است كه در چند بخش بيان شده است.

    الف- ابواب مضاعف من العين، أبواب الثلاثى الصحيح من حروف العين: در اين قسمت به واژه‌هايى كه ثلاثى بوده حروف عله نداشته و تكرار حرف نيز نداشته باشد مى‌پردازد و هشت باب را شامل مى‌شود.

    در تتمه ابواب ثلاثى صحيح از حرف عين كه در جلد دوم و سوم كتاب آمده است چنين دسته‌بندى وجود دارد:

    ب- كتاب الثلاثى المعتل من حرف العين، در اين باب به واژه‌هايى كه يكى از حروف اصلى آن (واو، ياء، همزه) باشد ذكر شده است.

    ت- باب لفيف العين، واژه‌هايى كه دو حرف از حروف آن از حروف معتل باشد: مانند عوى.

    ث- كتاب الرباعى من حرف العين، واژه‌هايى كه حروف اصلى آن چهار حرف باشد و در آن حرف عين باشد.

    ج- باب خماسى حرف العين، كه واژه‌هايى كه پنج حرف اصلى را دارا باشند مشروط به اينكه حرف عين در آن باشد. مؤلف قائل است كه فقط اسامى در اين باب جاى مى‌گيرند و جايى براى افعال در اين باب نيست.

    در ساير مجلدات كتاب نيز به ترتيب واژه‌هاى ساير حروف بررسى شده است.

    در پايان هر جلد نيز اسلوب مؤلف در تدوين كتاب راديده مى‌شود.

    وضعيت كتاب

    در انتهاى اثر فهرست الفبايى الفاظ كتاب ارائه شده است.

    منابع مقاله

    مقدمه و متن كتاب


    وابسته‌ها