حج در قرآن

    از ویکی‌نور
    حج در قرآن
    حج در قرآن
    پدیدآورانعلوی مقدم، سید محمد (نویسنده)
    ناشرمشعر
    مکان نشرتهران - ایران
    سال نشر1384 ش
    چاپ2
    شابک964-7635-10-9
    موضوعحج - جنبه‌های قرآنی قرآن - احکام و قوانین
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏104‎‏ ‎‏/‎‏ح‎‏3‎‏ع‎‏8
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    حج در قرآن اثر محمد علوى مقدم به زبان فارسى است كه مؤلف به بررسى و تفسير آيات حجّ پرداخته است.

    مؤلف در قسمتى از متن كتاب انگيزه خود چنين مى‌گويد كه هدف آن نيست كه به الفاظ پرداخته شود و نتيجه فداى مقدمات شود و مطالب اساسى گفته نشود و... بلكه مى‌خواهم ضمن بررسى آيات قرآنى، هدف اساسى حج و اين كنگره بزرگ و اين مجتمع اسلامى جهانى به دقت بررسى شود.[۱]

    ساختار

    كتاب، فاقد مقدمه و فصل‌بندى مى‌باشد.

    مؤلف آيات مربوط به حج از قبيل آيات «وجوب مناسك حج»، «فديه و هدى»، «حج تمتع و احصار»، «آنچه كه انجام دادنش براى حاج حرام است»، «تجارت در حج»، «سقايت حج»، «حكم و كيفر صيد در حرم و حج»، «چگونگى اتمام حج و عمره و بيرون آمده از احرام»، و نيز آيات «بيت، كعبه، حرم، بلد و قريه» را برشمرده و درباره آن توضيحاتى داده است. لذا آياتى از سوره‌هاى بقره، آل عمران، مائده، انعام، توبه، حج، فتح، انعام، انفال، اسراء، نمل، شورى و طور را كه درباره اين فريضه آمده را مورد بررسى قرار داده است.

    گزارش محتوا

    در ابتداى كتاب از معناى لغوى و اصطلاحى حج سخن گفته است و بيان مى‌دارد كه: در فقه اسلامى، حج به مجموعه‌اى از اعمال اطلاق مى‌شود كه در مكّه و اطراف آن به جا مى‌آورند و اقدام بدان، در صورت وجود استطاعت مالى و صحّت مزاج و امنيّت، بر هر شخص بالغ و عاقل و مكلّف، در تمام عمر يك بار واجب است.[۲]

    در قسمتى ديگر از كتاب پيرامون فوايد سياسى، اجتماعى و تاريخى حج چنين مى‌گويد: فوايد سياسى و اجتماعى و تاريخى حجّ، چيزى نيست كه بر كسى پوشيده باشد ولى بايد دانست كه سفر به سوى خانه خدا؛ يعنى سير الى‌اللَّه و حركت به سوى صاحب خانه و نه به خانه. در واقع حج، سير وجودى انسان است به سوى خدا، اين است كه بايد توجّه حاجّى به آن مقصد عالى باشد تا آن‌گاه كه به ميقات مى‌رسد و لباس احرام مى‌پوشد، درك كند كه از خود، بيرون آمده و ترك تعيّنات و تعلّقات كند، تا در نتيجه آرامش درونى احساس كند و اگر ترك علايق نكند، نتواند به حرم امن درآيد.[۳]

    پيرامون فضيلت كعبه بر بيت‌المقدس چنين آورده: قرطبى نوشته است: كلمه «أمناً» مربوطه از آن جهت ذكر شده كه فضيلت كعبه بر بيت‌المقدس را بفهماند و نشان دهد كه كعبه محلّ امان است. ملا فتح اللَّه كاشانى «أمناً» را موضع امن و ايمنى كه در آن جا كسى را نكشند و متعرض او نشوند، تفسير كرده است.[۴]

    درباره اين سؤال كه چرا بيت‌الله منتسب به خدا است؟ بيان مى‌دارد كه: به جهت فضيلت و اهمّيت اين خانه بر ديگر مكان‌ها، خدا گفته است: «بيتى» و بيت را به خود نسبت داده، تا مزيّت آن، بر ديگر مكان‌ها روشن شود.[۵]

    وى در جواب اين سؤال كه چرا كعبه به عنوان قبله مسلمانان انتخاب شد؟ بيان مى‌دارد كه إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ... در واقع جواب از سؤال مُقدّرى است و پاسخى است بر آنان كه گفتند: چرا كعبه به عنوان قبله مسلمانان انتخاب شد؟ كه در جواب گفته شده: اين خانه نخستين خانه توحيد است. نخستين جايگاهى است كه براى پرستش خدا ساخته شده و براى آنان كه به آن خانه پناه برند امنيّت است. با سابقه‌ترين مَعبداست.[۶]

    خداوند كعبه را براى اصلاح امور دنياوى و اخروى مردم، «بيت‌الحرام» قرارداد؛ جَعَلَ اللَّهُ الْكَعْبَۀَ الْبَيْتَ الْحَرَامَ قِيَاماً لِلنَّاسِ وَ الشَّهْرَ الْحَرَامَ.... «خدا، كعبه را بيت الحرام قرار داد، براى اصلاح امور دنياوى و اخروى مردم و نيز خدا، ماهِ حرام را حرمت داد (براى آسايش از جنگ و ترك كارزار).»

    در مورد وجه تسميه بيت العتيق مى‌گويد: «بَيْتِ الْعَتِيقِ»؛ يعنى كعبه، به خاطر قديمى بودنش آن را بيت العتيق گويند؛ زيرا اوّلين خانه‌اى است كه براى عبادت ساخته شده است؛ إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِى بِبَكَّۀَ مُبَارَكاً وَهُدىً لِلْعَالَمِينَ. و شايد بهتر است بگوييم: از آن جهت كعبه بيت‌العتيق است كه از ملكيّت مردم آزاد است و به قول شيخ طوسى در جلد هفتم التبيان، از تملّك جبابره فرزندان آدم آزاد است و در تفسير مجاهد هم در باب «البيت العتيق» نوشته شده است: «اعتقه اللَّه عزّ و جلّ مِنَ الجبابرۀ».[۷]

    وضعيت كتاب

    فهرست محتويات در ابتداى كتاب و منابع و مأخذ كتاب در پايان آن قيد شده است. پاورقى‌هاى كتاب مربوط به اسانيد و توضيح برخى مطالب كتاب مى‌باشد.

    پانویس

    1. متن كتاب، ص15
    2. متن كتاب، ص10
    3. همان، ص16
    4. همان، 32
    5. همان، ص36
    6. همان، ص107
    7. همان، ص156

    منابع مقاله

    متن و مقدمه كتاب

    وابسته‌ها