دراسات في منهاج السنة لمعرفة ابن تيمية مدخل لشرح منهاج الكرامة

    از ویکی‌نور
    دراسات في منهاج السنة لمعرفة ابن تیمیة مدخل لشرح منهاج الکرامة
    دراسات في منهاج السنة لمعرفة ابن تيمية مدخل لشرح منهاج الكرامة
    پدیدآورانحسینی میلانی، علی (نویسنده)
    عنوان‌های دیگرمنهاج السنه. شرح

    منهاج الکرامه فی معرفه الامامه

    مدخل لشرح منهاج الکرامه
    ناشرالحقائق
    مکان نشرقم - ایران
    سال نشر1386 ش یا 1428 ق
    چاپ3
    موضوعابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم، 661 - 728ق. منهاج السنه - نقد و تفسیر

    امامت - دفاعیه‌ها و ردیه‌ها

    شیعه - دفاعیه‌ها و ردیه‌ها

    علامه حلی، حسن بن یوسف، 648 - 726ق. منهاج الکرامه فی اثبات الامامه - نقد و تفسیر

    علی بن ابی‌طالب(ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. - اثبات خلافت
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏223‎‏ ‎‏/‎‏ع‎‏8‎‏ ‎‏م‎‏8‎‏082‎‏23
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    دراسات فى منهج السنة لمعرفةابن تیمیه، مدخل لشرح منهاج اكرامة اثر سيد على حسينى ميلانى به زبان عربى است. مؤلف در اين اثر، به بررسى كتاب «منهاج السنة» اثر «ابن تیمیه» و نقد آراء و شخصيت وى پرداخته است. به عقيده مؤلف، كتاب «منهاج السنة» كه رد ابن تیمیه بر كتاب «منهاج الكرامة في معرفة الإمامة» اثر علامه حلى است، بهترين ابزار براى شناخت شخصيت علمى و اخلاقى ابن تیمیه مى‌باشد.

    ساختار

    مؤلف در مقدمه كتاب، ابتدا شخصيت علامه حلى، اساتيد وى و كتاب «منهاج الكرامة» را معرفى كرده و سپس در ده باب، به نقد آراء ابن تیمیه و تبيين تناقضات گفتارى وى پرداخته است.

    در اين اثر نظرات ابن تیمیه، درباره «تجسيم و تشبيه»، «صفات خدا»، «امامت و خلافت»، «شخصيت حضرت زهرا(س)»، «اهل‌بيت(ع)»، «تشيع» و... بيان شده و در بخش نهايى، نظرات علماى اهل سنت مانند «صفى‌الدين هندى»، «ابوحيان اندلسى»، «ابن حجر عسقلانى»، «تاج‌الدين سبکی» و ديگران درباره شخصيت علمى ابن تیمیه آمده است.

    گزارش محتوا

    نویسنده در باب اول، قول ابن تیمیه درباره تجسم خدا را ذكر كرده و بيان مى‌دارد كه او به گمان اين كه كسى نمى‌تواند به آنچه كه در قرآن است پى‌ببرد و حقايق آن را درك كند، الفاظ آن را بر ظاهرش حمل نموده و منكر مجاز در لغت عربى شده و اين الفاظ را در حقيقت آن حمل مى‌كند و لذا قائل است كه در كتاب و سنت، اصلا مجاز وجود ندارد.(متن كتاب، ص99)

    در اين باب، جسمانیت به خدا نسبت داده شده و مؤلف، سعى كرده سخنانى را كه در نسبت دادن جسم به خدا از طرف ابن تیمیه است، در اين باب جمع‌آورى كرده و به آن‌ها پاسخ گويد.

    وى در باب دوم، به رد عقائد ابن تیمیه در مشاهده شدن خداوند متعال، مخلوق بودن قرآن، عدم عصمت انبياء و ائمه(ع)، مخالفت او با تقيه در نزد شيعه، عدم قبول شفاعت، شرك دانستن زيارت قبور و اقامه عزاء و گريه بر مردگان، مى‌پردازد.

    درباره رويت بارى تعالى، ابن تیمیه مى‌گويد كه احاديث متواتر وجود دارد و سلف به آن معتقد بوده‌اند كه خدا را مى‌توان در آخرت مشاهده كرد. مگر پيامبر(ص) كه خدا را در دنيا هم مشاهده مى‌نمود. همچنين درباره حادث يا قديم بودن قرآن، به گفته علامه حلى درباره حادث بودن كلام الهى، اشكال گرفته است.

    همچنين ابن تیمیه به اعتقاد شيعه در مورد افعال بندگان خدا خرده گرفته كه مى‌گويد: دلالت‌هاى فراوانى وجود دارد كه هر حادثى، خالقش خداست و فعل بندگان گنهكار از جمله حوادث است و هر ممكنى، وجود و عدم را مى‌پذيرد، پس اگر خدا بخواهد صورت مى‌پذيرد و اگر نخواهد نمى‌شود و فعل بنده از جمله ممكنات است.

    مؤلف از ابن تیمیه نقل مى‌كند كه درباره عصمت ائمه(ع) گفته است: «عصمت انبياء بدعت است و اولين كسى كه اين بدعت را گذاشت، ابن سباء بود و اين قول از ابن سباء و تابعينش معروف است.» سپس ابن تیمیه ادامه مى‌دهد كه عصمت ابوبكر و عمر، برتر از عصمت على(ع) است. در مورد تقيه گفته است كه رافضه انسان‌هاى منافقى هستند كه با مجوز تقيه، چيزى مى‌گويند كه به آن اعتقاد ندارند اما نویسنده به تمامى اين شبهات، به خوبى پاسخ داده است.

    مؤلف مى‌گويد كه ابن تیمیه، منكر شفاعت نيست بلكه از ظاهر عبارات او استفاده مى‌شود كه شفاعت بعد از دخول جهنم حاصل مى‌شود و مخصوص پيامبر است و افرادى را كه ذره‌اى از ايمان در قلبشان باشد از جهنم خارج مى‌كند.

    در ادامه، مؤلف جواب مى‌دهد كه از ادله و روايات استفاده مى‌شود كه شفاعت مطلق است و محدود به بعد از جهنم نمى‌شود، بلكه قبل از آن را هم شامل مى‌گردد، مانند حديث معروفى كه رسول خدا(ص) فرمودند: «الشفاعه لاهل الكبائر من امتى».

    باب سوم، در مورد عقيده ابن تیمیه درباره خلافت و امامت و افضليت ابوبكر و امامت او از قول ابن تیمیه بوده و سپس به اجماع برخلاف عمر و عثمان اشاره شده است.

    در باب چهارم، سخنانى از ابن تیمیه درباره حضرت على(ع) نقل شده است. او منكر فضائل على(ع) است و اسلام او را رد مى‌كند و منكر صفات و مناقب حضرت شده، حتى سخنانى كه در كتب صحاح و سنن اهل سنت آمده است، همه را كذب و طعن مى‌داند.

    فصل پنجم، درباره اقوال ابن تیمیه نسبت حضرت زهرا(س) و اهل‌بيت(ع) است. وى تمام احاديثى كه در شان و فضيلت حضرت زهراست كذب دانسته مانند حديث معروف: «ان الله يغضب لغضبك».

    در فصل ششم، مؤلف به دروغ‌هايى كه ابن تیمیه به اولاد ائمه(ع) و اصحاب آن‌ها وارد كرده، اشاره مى‌كند مانند ابن عباس، ابوذر، مالك اشتر، هاشم مرقال، محمد بن ابى‌بكر.

    وى درباره حضرت ابوطالب، اسرار بر كفر او دارد و به قول مؤلف كتاب، هيچ دليلى بر اين امر جز بغضى كه نسبت به اميرالمؤمنين دارد، وجود ندارد.

    باب هفتم درباره عقيده ابن تیمیه نسبت به شیعیان است و اتهاماتى كه به آن‌ها زده است. وى مى‌گويد كه «الرفض» از شرك، الحاد و نفاق مشتق شده است، لكن گاهى بر آن‌ها ظاهر مى‌شود و گاهى مخفى است.(همان، ص464)

    در فصل هشتم، به سخنانى از ابن تیمیه اشاره شده كه به تعريف از كسانى كه شیعیان و اهل‌بيت(ع) را مورد ذم قرار داده‌اند، پرداخته است. او از ناصبى‌ها و خوارج دفاع نموده و خلاصه هر كسى كه مخالف شیعیان باشد، با آن‌ها و اعتقادشان موافق است.

    باب نهم، به روش‌هايى كه ابن تیمیه در «منهاج السنة» استفاده نموده، اشاره شده است. مثلاًاو بين مذاهب خلط نموده، بين كلام اهل سنت و شيعه به معارضه پرداخته، قياس و تنظير غير صحيح انجام داده، بسيارى از حقائق را تكذيب نموده، حقائق تاريخى و ثابت را منكر شده، مغالطه واضح و كذب واضح داشته، در برخى از جاها به طور كلى از بحث خارج شده، دست به سب و شتم زده، خود را به جهالت و عدم فهم زده است و در تمامى اين موارد، مؤلف به نمونه‌ها و مثال‌هايى اشاره كرده است.

    باب دهم درباره نظرات علماء درباره ابن تیمیه است.

    وضعيت كتاب

    فهرست مطالب در پايان كتاب آمده است.

    پاورقى‌هاى كتاب مربوط به اسانيد مى‌باشد.

    منابع مقاله

    مقدمه و متن كتاب.

    وابسته‌ها