دکترین مهدویت

    از ویکی‌نور
    دکترین مهدویت
    دکترین مهدویت
    پدیدآورانموسوی گیلانی، رضی (نویسنده)
    ناشربنياد فرهنگی حضرت مهدی موعود(عج)
    مکان نشرتهران - ایران
    سال نشر1387 ش
    چاپ3
    شابک964-7428-39-1
    موضوعمحمد بن حسن(عج)، امام دوازدهم، 255ق. -

    مهدویت

    مهدویت - انتظار

    مهدویت در ادیان
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏224‎‏/‎‏4‎‏ ‎‏/‎‏م‎‏8‎‏ر‎‏7
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    دكترین مهدویت اثر سيد رضى موسوى گيلانى، دربردارنده مقالاتى پيرامون مسأله مهدویت بوده كه به زبان فارسى و در سال 1384ش نوشته شده است.

    ساختار

    كتاب با مقدمه مؤلف در بيان اهميت و جايگاه مسأله مهدویت آغاز مى‌شود.

    مطالب دربردارنده شش مقاله است كه تماماً پيرامون مهدویت نوشته شده و در زمان‌هاى متفاوت در مجله‌هاى تخصصى مهدویت و يا مطبوعات كشور چاپ شده‌اند.

    مباحث بيانگر يك تفكر و ايده مشترك است كه دغدغه اصلى مؤلف نيز محسوب مى‌شود و آن، وارد ساختن مسأله مهدویت به حوزه تئورى‌پردازى مسلمانان و در نظر گرفتن آن به عنوان يك اصل بنيادين و كلان در زندگى مسلمين است.

    منظور از «دكترین مهدویت» در اين اثر، آموزه و اعتقادى دينى بر محور فرهنگ مهدوى است كه در دو عصر غيبت و ظهور توانايى و قابليت نظريه‌پردازى و ارائه راه حل‌هاى راهبردى را در حوزه‌هاى متفاوت انسانى و اجتماعى داراست، به گونه‌اى كه مى‌توان بر اساس آن در عرصه فردى و اجتماعى نظريه‌پردازى نمود.

    نویسنده معتقد است، مسأله مهدویت علاوه بر اين كه جزيى از دين است، به يك معنا دين هم جزى از نگرش مهدوى است و با آن تفسير و قرائت مى‌پذيرد.

    وى به اين نكته تأكيد دارد كه سزاوار است تا در تئورى‌ها مذهبى و راهكارهاى ارائه شده، از جانب دين پژوهان، به مهدویت به عنوان يك دكترین يا تز اعتقادى جهانى نگريسته شود.

    گزارش محتوا

    مقاله اول، به دنبال بيان ديدگاه مذاهب اسلامى به مسئله مهدویت، نگرش انديشمندان عامه پيرامون اين مسئله و مهدویت در منابع حديثى آنان را مورد بررسى قرار داده و با تحقيق در منابع اصلى شيعه و عامه، چنين نتيجه‌گيرى مى‌كند كه اعتقاد به مهدویت و آمدن مصلح در انتهاى تاريخ، نه تنها فكرى سطحى و ساختگى نيست، بلكه داراى بنيان استوار و جزء اعتقادات اصلى مسلمانان شمرده شده و در ميان فرقه‌هاى مختلف اسلامى، يك اصل مشترك تلقى مى‌گردد.

    دوم، نياز به مصلح جهانى را از منظر اديان به تصوير كشيده و به دنبال اثبات اين است كه تمامى اديان معتقد و منتظر آمدن يك مصلح جهانى در آخرالزمان هستند.

    نویسنده در اين مقاله، بر اين باور است كه فلسفه تاريخ از ديدگاه متون مقدس، رسيدن به جامعه‌اى است كه لبريز از عدالت، رفاه و بندگى معبود باشد كه همه انسان‌ها در آن به رستگارى و نجات نائل شوند و لذا به اين علت است كه بخشى از آيات كتب مقدس، پيرامون اين دوره تاريخ بوده و دين شناسان تحت عنوان منجى‌گرايى از خصوصيات اين برهه از زمان سخن مى‌گويند.

    در سوم، به مصلح جهانى از ديدگاه جامعه شناسان و فليسوفان نگاه شده و در بيان نوع نگرش جامعه شناسان معاصر درباره آينده جهان، در يك تقسيم‌بندى كلان، نظريه‌هاى موجود درباره آينده را به دو بخش تقسيم كرده است: بخشى پيام‌آوران شكوفايى، رشد و بالندگى در آينده هستند، بخش ديگر از فساد، تباهى و عدم شكوفايى در آينده سخن گفته‌اند، اما در ميان بيشتر دانشمندان، طرح اين نظريه غلبه دارد كه بايد يك حكومت جهانى واحد تشكيل شود.

    در چهارم، به اين مسأله پرداخته شده است كه چرا از مسأله مهدویت كه در منابع دينى و تمدن اسلامى موقعيت حساسى داشته و آموزه‌اى است كه تعيين كننده حركت جوامع، فلسفه تاريخ و وظايف مؤمنان، چه قبل از ظهور و چه بعد از آن براى رسيدن به يك جامعه ايده‌آل همراه با انسان‌هاى متعالى است، در حوزه انسان‌شناسى و جامعه‌شناسى استفاده لازم نمى‌شود؟

    سپس اين مبحث مطرح مى‌شود كه چرا فرهنگ مهدویت در بنيان‌هاى اصلى زندگى مسلمانان و در نظريه‌پردازى‌هاى آنان محجور و متروك مانده است؟ در حالى كه به باور مؤلف، اين مسأله از مباحث مشترك مذاهب اسلامى بوده و بيشترين تأثير فردى و اجتماعى را در طول تاريخ بر تمدن و فرهنگ اسلامى داشته است.

    تعريف اصطلاح دكترین، اصطلاح‌شناسى دكترین مهدویت و كاركردهاى آن از منظر انسان‌شناسى و جامعه‌شناسى پيش از ظهور و پس از آن و انسان‌شناسى عصر جديد، از مباحث مهم اين مقاله است.

    پنجم، به بررسى پديده جهانى شدن و نحوه برخورد با آن پرداخته و مؤلف معتقد است، مهدویت را نبايد به عنوان يك تئورى صرفاً مذهبى مطرح نمود، بلكه بايد آن را در كنار تئورى‌هاى جهانى و دوشادوش نظريه‌هاى بزرگ نظريه‌پردازان آورد و براى فراهم ساختن شرايط و زمينه‌هاى ظهور، به فراهم سازى شرايط جهانى كمك نمود.

    از آن جا كه به نظر نگارنده، آموزه مهدویت در اسلام داراى منزلت دكترین اعتقادى - جهانى است، در آخرين مقاله، روش‌هاى كاربردى براى گسترش فرهنگ مهدویت ارائه شده است كه برخى از آن‌ها عبارتند از:

    1- تئورى‌پردازى پيرامون مهدویت.

    2- پژوهش آكادميك و علمى بر روى تاريخ زندگى امامان(ع)؛ از جمله امام عصر(عج) مانند تاريخ زندگى پاره‌اى از انديشمندان بزرگ؛ همچون افلاطون، ارسطو، كانت و...

    3- نوشتن دائرةالمعارف، دانشنامه، پايان‌نامه و رساله تحصليلى، ايجاد سايت‌هاى قوى، انتشار مجله‌هاى تخصصى، فيلم سازى و آثار ادبى و هنرى جهت روشن ساختن مسائل متفاوت پيرامون شخصيت و حكومت امام مهدى(عج) و...

    مؤلف براین باور است كه در تفكر و نظام فكرى مسلمانان، دكترین مهدویت، شاخصى انسجام بخش و سامان دهنده است كه مى‌تواند در بسيارى از نظريه‌پردازهى‌ها و ارائه الگوهاى فكرى حضور داشته باشد.

    وضعيت كتاب

    فهرست مطالب در ابتدا و فهرست منابع فارسى و انگليسى در انتهاى كتاب آمده است.

    پاورقى‌ها بيشتر به ذكر منابع اختصاص دارد.

    منابع مقاله

    مقدمه و متن كتاب.


    وابسته‌ها