دیوان کامل شمس مغربی

    از ویکی‌نور
    ‏دیوان کامل شمس مغربی
    دیوان کامل شمس مغربی
    پدیدآورانشمس مغربی، محمدشیرین بن عزالدین (نويسنده) میرعابدینی، ابوطالب (محقق)
    عنوان‌های دیگررساله جام جهان نما با مقدمه‌اي در شرح احوال و بيان افکار او، شامل: غزليات - ترجيعات - رباعيات - فهلويات
    ناشرزوار
    مکان نشرايران - تهران
    سال نشر1385ش
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏/د9 5513 PIR
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf


    دیوان کامل شمس مغربی، شامل غزلیات، ترجیعات، رباعیات، فهلویات به انضمام رساله جام جهان‌نما، با مقدمه‌ای در شرح احوال و بیان افکار او، کتابی است یک‌جلدی به زبان فارسی با موضوع ادبیات فارسی. این اثر به اهتمام دکتر ابوطالب میرعابدینی در آبان 1358 توسط کتاب‌فروشی زوار به چاپ رسیده است. در این اثر، اشعار محمد شیرین بن عزالدین شمس مغربی (متوفی 809ق) که بن‌مایه عرفانی و وحدت وجود دارد ارائه شده و پس از اشعار وی، رساله جام جهان‌نمایش که آن را به درخواست شاگردانش در علم توحید، نگاشته، ارائه شده است.

    ساختار

    کتاب حاوی، مقدمه محقق، محتوای اشعار و رساله جام جهان‌نما است.

    گزارش محتوا

    دیوان غزلیات

    در‌ مورد اشعار شمس مغربی نظرها متفاوت است. ذبیح‌الله صفا اشعار مغربی را‌ تکراری‌ و بدون لطف و دل‌انگیزی سایر اشعار عرفانی فارسی ارزیابی‌ می‌کند‌. از طرفی، حافظ حسین کربلایی اشعار‌ او‌ را لطیف و حرز جان و تعویذ روان عارفان جان برمی‌شمرد. و مولوی محمد مظفر‌ حسین‌ صبا، ابیات دیوانش را مطمح‌ انظار‌ اولوالابصار می‌داند‌. سید ضیاءالدین سجادی گوید‌: «شعر مغربی‌ عارفانه است؛ البته عالی نیست اما بعضی غزل‌های لطیف و جالب دارد». اما‌ اگر‌ از انصاف نگذریم، در بین شاعران‌ ادب فارسی که به نظریه‌ وحدت‌ وجود معتقد بوده و بدان توجه کرده‌اند‌، شمس‌ مغربی نیز جایگاهی دارد و اشعارش از لطف و آبداری خالی نیست. مغربی از بین‌ شاعران‌ قبل از خود به عارفانی نظیر‌ سنایی‌، عطار‌ و فخرالدین عراقی‌ نظر‌ و تعلق‌خاطر داشته است و تأثیر‌ سبک‌ و روش آنان در اشعار وی دیده می‌شود. خود گوید:

    نقش این موج‌ بحر‌ بی‌پایان مغربی و سنایی است و سنا

    تأثیر‌ آرا و افکار‌ شیخ‌ محمود‌ شبستری نیز در اشعار‌ شمس مغربی دیده می‌شود. از شاگردان شبستری یکی شیخ اسماعیل سیسی است که پیرو مرشد مغربی بوده‌ و پیوند‌ افکار مغربی و شبستری از طریق مرشدش اسماعیل‌ سیسی‌ صورت‌ گرفته‌ است‌. شیخ محمد لاهیجی نیز‌ در‌ شرح اشعار شبستری در کتاب مفاتیح الإعجاز في شرح گلشن راز جابه‌جا به اشعار مغربی، چه با‌ ذکر نام‌ و چه‌ بدون ذکر نام، استشهاد کرده و به توجیه‌ و تفسیر‌ افکار شیخ‌ محمود‌ شبستری‌ پرداخته‌ است.

    مغربی دو ترجیع‌بند دارد که یکی در موضوع وحدت وجود و توحید است و هاتف اصفهانی در ترجیع‌بند خود به آن نظر داشته است. مغربی‌ با حافظ معاصر بوده و شاید به حافظ نیز نظر داشته و بعضی از غزل‌های مغربی ظاهراً مانند شعر حافظ است اما نشانه‌ای صریح و روشن بر تقلید و تتبع او نیست. همچنین‌ از‌ همام تبریزی نیز تأثیر پذیرفته و یکی از غزل‌های ملمع همام را استقبال کرده است. در مورد فهلویات مغربی ضیاءالدین سجادی به مقاله‌ای از ادیب طوسی اشاره کرده است و می‌گوید: فهلویات مغربی‌ از‌ حیث لهجه و خصوصیات زبانی شبیه فهلویات شیخ صفی است «جز آنکه شیخ به لهجه مردم اردبیل و مغربی به لهجه حوالی تبریز شعر گرفته است.» اشعار شمس مغربی هرچند که‌ در‌ ساحت معنای نخستین خود بسیار روشن و گویا هستند، در دلالت معنا یا معانی ثانویه خود فوق‌العاده پیچیده، مبهم و نمادین به نظر می‌رسند. این ابهام از آنجا ناشی‌ می‌شود‌ که وی با توجه‌ به‌ محدودیت ساختاری غزل، امکان توضیح کامل اندیشه‌ها و واژگان خاص خود را ندارد و از بسیاری واژه‌ها با بار نمادین فرهنگی، شخصی و فرارونده بهره گرفته است. وی به حکم سرشت شعر، به‌جای بیان‌ مستقیم‌ اندیشه‌های خود غالباً آنها را به‌صورت غیرمستقیم و به‌واسطه موضوعی دیگر بیان می‌کند و این همان امری است که شعر را به قلمرو بیان نمادین می‌برد. مهم‌ترین واژه‌های نمادین اشعار شمس مغربی‌، که‌ در شعر وی‌ بسامد نسبتاً بالایی هم دارند، عبارتند از: آفتاب، ماه، دریا، آینه، دیده، می و کلمات هم‌خانواده آنها، عشق‌ و واژگان مربوط به آن، پرندگان و صحرا. در اشعار شمس مغربی رابطه معنای‌ پنهان و‌ آشکار‌ شعر چندان پیچیده نیست و با اندک تأویلی به کمک نشانه‌های موجود در متن می‌توان به معنای موردنظر ‌‌گوینده دست‌ یافت. بااین‌حال، شعر وی سرشار از نمادهای عمیق فرهنگی و فرارونده است.[۱]

    مفاهیم رمزی و عرفانی در اشعار شمس مغربی

    شمس مغربی در اصل شاعر وحدت وجودی است که نظر خود را با تعدیل در آثارش منعکس می‌سازد. این ‌شاعر به دلیل پیروی از عرفان ابن عربی، عقاید وحدت وجودی را در بیشتر اشعار خود گنجانده است و ‌می‌گوید: ‌ز کثرت سوی وحدت رو ز وحدت سوی کثرت شو راه وحدت و کثرت توان دانستن اشیا را‌‌.

    شمس مغربی وجود را چون شرابی دانسته که هرچند در جام‌های گوناگون و الوان ریخته شود، با هم تفاوت ‌نمی‌کند. از نظر او، آب در هر ظرفی که قرار بگیرد شکل آن ظرف را پیدا می‌کند و اگر آن جام بلورین و ‌رنگی باشد، آب درون آن نیز به همان رنگ دیده می‌شود. «لون الماء لون انائه».‌

    باده بی‌رنگ است لیکن رنگ‌های مختلف می‌شود ظاهر در او از اختلاف جام و کاسه

    عرفان وحدت وجودی شمس مغربی که آمیخته از عبادت و عشق است و وحدت را غایت معرفت و سلوک ‌می‌داند. در باب تجلی درباره‌ زلف و چشم و رخسار و نور آن و گیسو، رندانه سروده است:‌

    مرا از روی هر دلبر تجلی می‌کند رویش نه از یکسوش می‌بینم که می‌بینم ز هر سویش
    کشد هر دم مرا سویی کمند زلف مه‌رویی که در هر سر مویی نمی‌بینم به‌جز مویش
    ندانم چشم جادویش چه افسون خواند بر چشمم که در چشمم نمی‌آید به غیر از چشم جادویش
    فروغ نور رخسارش مرا شد رهنما ور نهکجا پی بردمی سویش ز تاریکی گیسویش‌

    شمس مغربی چه در غزل‌های شورانگیز، ترجیعات، رباعیات و فهلویات عرفانی و چه در رساله وحدت ‌وجودی جام جهان‌نما، به آرمان انسان‌های عارف، توجهی عمیق دارد و در ضمن تحلیل آرای استادش ‌ابن عربی بیان می‌دارد که آرزوی انسان، عروج از نردبان معرفت و کسب نور بیشتر است. پیام شمس، ‌دوستی، عشق و محبت، آزادی و تقوا است. تجلی درک عرفانی و رعایت موازین شریعت و اصول دقیق ‌وحدت وجودی شمس، به شکل ژرف‌ترین هیجانات روحی و حالات روحانی در غزل‌هایش موج می‌زند. او ‌مانند دیگر شعرای عارف‌مشرب (سنایی، عطار،‌مولانا، عراقی و...) سعی کرده است در بیشتر غزل‌هایش ‌الفاظ ظاهری و مجازی را در معانی متعالی عرفانی آن به‌کار برد تا هر خام‌اندیشه‌ای نتواند به تصور باطل ‌در قلمرو جهان لایزال عرفان گام گذارد. شمس در بیشتر اشعارش می‌گوید:‌ دروازه دل را باز کنید، از شاخساران بهاری، هوس‌های زودگذر را دور کنید، به عشق بیندیشید، آنگاه ناظر ‌چشمه‌هایی که در درونتان می‌جوشند باشید.

    از نظر مغربی، همان‌طور که کور مادرزاد، قابلیت دیدن اشیا را ندارد و معالجه‌پذیر نیست، ظاهربینان که ‌منکر لقاءالله ‌هستند نیز از رؤیت حقایق اشیا که کمال نفس انسانی به آن است محرومند:‌

    قصه‌ کوران به پیش مردم بینا مگوی بیش از این در پیش بینایان زکوران دم مزن [۲]

    رساله جام جهان‌نما

    رساله جام جهان‌نما را شمس مغربی به خواهش دوستانش که طالب علم توحید بودند نوشته است تا رموز و دشواری‌های آثار معتقدین به توحید را بگشاید او نیز رساله‌ای تنظیم کرد که جامع کلیات علم توحید و مراتب وجودی آن بود و برای هر مرتبه از مراتب وجود دایره‌ای پرداخته است و آن را جام جهان‌نمای نام گذاشته. این رساله مشتمل است بر دو دایره و هر دایره مشتمل بر دو قوس و خطی که برزخ است بین القوسین؛ دایره اول در احدیت و واحدیت... و دایره دوم در ظاهر وجود. افراد زیادی بر این رساله شرح نوشته‌اند: مثلاً احمد بن موسی رشتی، سلطان وجیه‌الدین علوی، نعمت‌الله شرحی نوشته با عنوان مدام جان‌فزا در شرح جام جهان‌نما، درویش علی بوزجانی و سید محمد گیسو دراز و... نیز در زمره این افراد هستند.‌[۳]

    وضعیت کتاب

    صفحه 309 کتاب، حاوی تصویر است. در انتهای اثر، پس از جام جهان، نما، ابتدا گزیده مآخذ ذکر شده و سپس و فهرست عام، به ترتیب حروف الفبا آمده است. کهن‌ترین نسخه رساله جام جهان‌نمای مغربی در مجمو ف 129 ایاصوفیه شماره 4799 از صفحه 290-296 کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران موجود است که در محرم 827 نوشته شده و از لحاظ تاریخ قدیمی‌ترین نسخه این اثر است. این نسخه پس از مقایسه با نسخه‌های ذیل، اصل قرار گرفته: نسخه موجود به شماره 404 کتابخانه آستان قدس که در 919 نوشته شده و در پاورقی به نسخه 1 س1 مشخص شده، نسخه دیگر متعلق به کتابخانه آستان قدس رضوی به شماره 324 که در 1043 نوشته شده و به 1 س 2 مشخص شده، نسخه خطی ملک به شماره 1220 در ضمن مجموعه‌ای به نام عزالدین ضبط شده. دو شرح جام جهان‌نما تألیف موسی رشتی و وجیه‌الدین علوی نیز در این اثر استفاده شده است.‌[۴]

    پانویس

    1. ر. ک: عمرانی، وحید، ص38
    2. ر. ک: پاک‌سرشت، خدیجه، همتی، فاطمه، پایگاه مگ ایران
    3. ر.ک: متن کتاب، ص291-292
    4. ر. ک: همان، ص292-293

    منابع مقاله

    1. متن کتاب.
    2. عمرانی، وحید، «طلوع از مغرب (سیری در احوال و آرای شمس مغربی)» نشریه رشد آموزش زبان و ادب فارسی، تابستان 1391 - شماره 102 (4 صفحه - از 35 تا 38)، درج در پایگاه مجلات تخصصی نور (نورمگز).
    3. پاک‌سرشت، خدیجه، همتی، فاطمه، «مفاهیم رمزی و عرفانی در اشعار شمس‌الدین محمد مغربی»، مجله آفتاب یزد، 30 شهریور 1388، شماره 3732، درج در پایگاه مگ ایران (بانک اطلاعات نشریات ایران)


    وابسته‌ها