رازها و رمزها (مروری گذرا بر اسرار و معارف حج در روایات)

    از ویکی‌نور
    رازها و رمزها (مروری گذرا بر اسرار و معارف حج در روایات)
    رازها و رمزها (مروری گذرا بر اسرار و معارف حج در روایات)
    پدیدآورانمعاونت امور روحانیون، حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت (نویسنده) ترابی، اکبر (اهتمام)
    ناشرمؤسسه علمی فرهنگی دار الحديث، سازمان چاپ و نشر
    مکان نشرقم - ایران
    سال نشر1387 ش
    چاپ1
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    رازها و رمزها (مرورى گذرا بر اسرار و معارف حج در روايات)، اثر معاونت امور روحانیون حوزه نمايندگى ولى فقيه در امور حج و زيارت است كه در آن، مجموعه‌اى از روايات پيامبر(ص) و اهل‌بيت(ع) درباره اهميت و حكمت‌هاى فريضه بزرگ حج، گردآورى و از عربى به فارسى ترجمه شده است.

    اين مجموعه روايى، با اهتمام اكبر ترابى شهرضايى فراهم آمده است.

    ساختار

    كتاب حاضر، از مقدمه ناشر و متن اصلى (شامل متن و ترجمه فارسى حدود هفتاد روايت) تشكيل شده است.

    در اين مجموعه فقط متون احاديث ذكر و ترجمه شده و براى هر روايتى، عنوانى متناسب با محتوايش آورده شده، ولى با تأسف هيچ‌گونه توضيح، تحليل، طبقه‌بندى و تفسيرى براى پيام‌هاى روايات ارائه نشده است.

    گزارش محتوا

    برخى از نكات جالب و آموزنده اين اثر عبارت است از:

    1. در مقدمه كميته اسرار و معارف حج معاونت امور روحانیون كه در تاريخ پاييز 1387ش، نوشته شده، چنين آمده است: حج ميهمانى خداست. سفره‌اى آسمانى گسترده بر زمين. حق اين است كه در مقام معرفت و شناخت حقيقت اين مائده آسمانى، نيز به آسمانيان بايد رجوع كرد. اين نوشتار نگاهى گذرا به رازها و رمزهاى حج در سخن اهل‌بيت(ع) كه بى هيچ‌گونه توضيح و تفسيرى، به محضر راهنمايان معنوى زائران بيت‌الله الحرام تقديم مى‌شود..[۱]
    2. تسليم و تعبدراز اصلى احكام دين: قال رسول‌الله(ص): «يا عباد الله أنتم كالمرضى و الله رب العالمين كالطبيب فصلاح المرضى في ما يعلمه الطبيب و يدبره به لا في ما يشتهيه المريض و يقترحه ألا فسلموا لله أمره تكونوا من الفائزين»؛ رسول خدا(ص) فرمود: «اى بندگان خدا شما مانند بيماران هستيد و خداوند رب العالمين مانند طبيب مى‌باشد. مصلحت مريض در آن چيزى است كه طبيب تشخيص مى‌دهد و آن را تجويز مى‌نمايد، نه در آنچه كه بيمار به آن تمايل دارد و مى‌خواهد. اى بندگان خدا تسليم فرمان‌هاى خدا باشيد تا از جمله رستگاران گرديد»[۲]
    3. حج، آزمون مردم و آمرزشگاه خلق: عيسى بن يونس گفت: عبدالكريم بن ابى‌العوجا از شاگردان حسن بصرى بود كه از اسلام برگشت و منحرف شد. وى در حال ارتداد و سركشى به مكه آمد، براى اينكه حج‌گزاران را سرزنش كند. به سبب بدزبانى و عقايد فاسدش دانشمندان از مجالست و همنشينى او پرهيز می‌كردند. در مكه با جماعتى از همفكرانش به نزد امام صادق(ع) آمد و گفت: آنچه در اين مجلس رد و بدل مى‌شود بايد به‌امانت بماند و جايى نقل نشود. هركسى كه سرفه در گلويش گير كرده بايد سرفه كند تا راه نفسش باز شود، آيا اجازه مى‌دهيد با شما سخنى بگويم؟ امام(ع) فرمود: «سخن بگو». ابن ابى‌العوجا گفت: تا به كى به گرد اين بنا مى‌گرديد و به اين سنگ‌ها پناه مى‌آورید؟ و عبادت مى‌كنيد اين خانه‌اى را كه از سنگ و گل ساخته شده و مانند شتران دور آن هروله مى‌رويد؟ كسى كه در اين اعمال فكر كند و دقيق شود، مى‌فهمد كه اين كار را موجود حكيم و صاحب درايت و فكر بنا ننهاده است. تو كه رئيس اين دين هستى و قله مرتفع آنى و پدرت پيامبر بنيان‌گذار و كامل‌كننده آن بوده، پاسخ بده چه علتى در زيارت خانه خدا مى‌باشد؟ امام صادق(ع) فرمود: «هركسى را خداوند گمراه كند و قلبش را كور نمايد، پذيرش حق بر او سنگين و ناگوار خواهد بود. وى به خدا پناهنده نشده و شيطان ياور و رب و همنشين او خواهد شد و او را به آبشخورهاى هلاكت وارد كرده و او را بازنمى‌گرداند. خداوند با بناى اين خانه، از بندگانش خواست تا او را عبادت كنند تا آنان را در بندگى و فرمانبرى آزمايش كند، پس آنان را به زيارت و تعظيم اين خانه فراخواند و آن را محل پيامبران و قبله‌گاه نمازگزاران قرار داد. اين خانه شعبه‌اى از رضوان خدا و طريقى براى آمرزش گناهان است. در كمال اعتدال بنا شده و محل اجتماع عظمت و جلال است. خداوند دو هزار سال قبل از آنكه زمين را بگستراند، اين خانه را آفريد. سزاوارترين موجودى كه در امر و نهى بايد اطاعت شود، خداوندى است كه ارواح و صورت‌ها را ايجاد كرد»[۳]
    4. منزلت انسان در مشاعر: امام صادق(ع) فرمود: «زمانى كه آدم(ع) بر زمين هبوط كرد بر كوه صفا واقع شد؛ ازاين‌رو، به آن كوه صفا گفتند؛ زيرا آدم(ع) برگزيده خدا بر آن هبوط نمود، پس اسم كوه را از اسم آدم گرفتند. خداوند عز و جل مى‌فرمايد: همانا خدا آدم و نوح و آل ابراهيم و آل عمران را بر جهانيان برگزيد و حوا بر كوه مروه پايين آمد و به كوه مروه گفتند؛ زيرا زن بر آن فرود آمد، پس نام كوه را از نام مرأة گرفتند»[۴]
    5. تواضع، محبوب‌ترين عمل نزد خدا: قال أبوعبدالله(ع): «ما لله عز و جل منسك أحب إلى الله تبارك و تعالى من موضع السعي و ذلك أنه يذل فيه كل جبار عنيد»؛ امام صادق(ع) فرمود: «محبوب‌ترين محل عبادت نزد خدا محل سعى بين صفا و مروه است؛ زيرا در اين مكان، هر سركش عنودى خوار مى‌شود»[۵]
    6. حجرالاسود دست خدا در روى زمين: عن أبي‌عبدالله(ع)قال مر عمر بن الخطاب على الحجرالأسود فقال: و الله يا حجر إنا لنعلم أنك حجر لا تضر و لا تنفع إلا أنا رأينا رسول‌الله(ص) يحبك فنحن نحبك. فقال له أميرالمؤمنين(ع): «كيف يا ابن الخطاب فو الله ليبعثنه يوم القيامة و له لسان و شفتان فيشهد لمن وافاه و هو يمين الله فى أرضه يبايع بها خلقه». فقال عمر: لا أبقانا الله في بلد لا يكون فيه علي بن أبي‌طالب؛ امام صادق(ع) فرمود: «عمر بن خطاب بر حجرالاسود گذر كرد و گفت: به خدا سوگند اى سنگ ما مى‌دانيم كه تو سنگى و هيچ سود و زيانى نمى‌رسانى، مگر اينكه ديديم رسول خدا(ص) تو را دوست دارد، پس ما هم تو را دوست داريم. اميرمؤمنان(ع) فرمود: اى پسر خطاب چه مى‌گويى؟ به خدا سوگند روز قيامت اين سنگ را خدا مبعوث مى‌كند، درحالى‌كه داراى زبان و دو لب است (يعنى سخن مى‌گويد)، پس به نفع كسانى كه به عهد و پيمان خود با خدا وفا كردند، شهادت مى‌دهد. حجرالاسود دست راست خدا در روى زمين است كه بندگان به‌وسيله آن با خدا بيعت مى‌كنند. عمر گفت: خدا مرا در شهرى كه على بن ابى‌طالب آنجا نباشد، باقى ندارد»[۶]

    وضعيت كتاب

    براى كتاب حاضر فقط فهرست تفصيلى مطالب در آغاز آن، تنظيم شده و متأسفانه فهرست‌هاى فنى و فهرست منابع ذكر نشده است.

    كتاب حاضر، مستند است و ارجاعات و توضيحات به‌صورت پاورقى آمده است.

    پانويس

    1. مقدمه كتاب، ص9
    2. متن كتاب، ص12
    3. همان، ص15-18
    4. همان، ص54-55
    5. همان، ص73
    6. همان، ص75-76

    منابع مقاله

    مقدمه و متن كتاب.

    وابسته‌ها