رسائل طيف الخيال في الجد و الهزل

    از ویکی‌نور
    رسائل طیف الخیال فی الجد و الهزل
    رسائل طيف الخيال في الجد و الهزل
    پدیدآورانابن دانیال، ابوعبدالله محمد (نویسنده)

    علم‌الهدی، علی بن الحسین (نویسنده)

    اربلی، علی بن عیسی (نویسنده)

    حسن، سید کسروی (محقق)
    ناشردار الکتب العلمية، منشورات محمد علي بيضون
    مکان نشربیروت - لبنان
    سال نشر2009 م
    چاپ1
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    رسائل طيف الخيال في الجد و الهزل، اثرى است دربردارنده سه كتاب «طيف الخيال» از سه نویسنده، به نام‌هاى شريف المرتضى على بن حسين بن موسى علوى (متوفى 436ق)، بهاءالدين على بن عيسى بن عبدالله منشى (متوفى 693ق) كه در كتاب، اشتباها بهاءالدين عيسى بن عبدالله و تاريخ وفات او نيز 683ق ذكر شده است.[۱]و شمس‌الدين ابى‌عبدالله محمد بن دانيال (متوفى 710ق) كه در موضوع شعر و ادبيات عرب مى‌باشند.

    اين سه كتاب، توسط سيد كسروى حسن در يك كتاب، جمع‌آورى و تحقيق شده است.

    ساختار

    كتاب با مقدمه محقق، آغاز و مطالب در قالب سه كتاب، عرضه شده است.

    محقق در گردآورى كتب، ترتيب زمانى و محتوايى مطالب را رعايت كرده است؛ به‌گونه‌اى كه ابتدا كتاب شريف مرتضى را و سپس دو كتاب ديگر را كه به تقليد از كتاب سيد مرتضى نگارش يافته‌اند، آورده است.

    گزارش محتوا

    در مقدمه، ضمن توضيحات مختصرى پيرامون سه كتاب، شرح حال كوتاهى از نويسندگان هر سه كتاب، ارائه گرديده است.[۲]

    كتاب اول، «طيف الخيال» اثر شريف مرتضى مى‌باشد. اين اثر، كتابى فنى است كه موضوع اصلى آن، اشعار عرب مى‌باشد.

    اين كتاب در حقيقت نوعى نقد عملى شعر است كه سيد مرتضى با كالبدشكافى اشعارى از شاعران بزرگ عرب و برادرش شريف رضى و اشعار خودش، به بررسى نحوه تخيل آنان مى‌پردازد. او مى‌گويد: «... چشم در حالت بيدارى، سبب و علت تخيل و تصور است؛ تااينكه آن خيال و صورت به زيباترين شكل در درون ضمير نقش بگيرد و اگر چنان حالت در بيدارى نباشد، پس فريب تخيل است كه مى‌تواند در عالم خواب چنان حالتى را زنده كند. پس فريبندگى خيال، عامل و سبب ملاقات و زيارت آن چيزى خواهد بود كه شخص به دنبال آن است. پس دل و قلب است كه خود عامل تخيل است و مى‌تواند در مقابل ديدگان، تصويرى را مجسم كند كه در حقيقت وجود ندارد...»؛ به بيان ديگر، صور خيال، در ضمير ناخودآگاه شاعر ساخته مى‌شود و عامل اصلى آن سوابق ذهنى و اطلاعاتى او، از محيط پيرامون خويش است.[۳]

    سيد مرتضى در باب شباهت مضامين شعرى شاعران مختلف، نظرى جالب ايراد كرده است. او مى‌گويد: هركس كه شعرى مى‌سرايد و به ساختن چكامه‌اى دست مى‌زند، در واقع از ديگرى پيروى نمى‌كند؛ ولى ممكن است حاصل انديشه او نظير سخنى باشد كه پيش از وى كسى به ساختن آن دست زده باشد؛ اگرچه ممكن است نظير او را در شعر شاعرى ديگر بتوان پيدا كرد و اين توارد، مانع از آن نخواهد بود كه فضل متقدم، خدشه‌دار شود؛ زيرا شاعر متأخر در پرداختن به آن عبارت، از كسى پيروى نكرده و مفهومى را از ديگرى ندزديده و نادانسته و ناآگاهانه به ساختن عبارتى دست زده است كه پيش از وى، ديگران نيز به آن انديشه رسيده بوده‌اند. در واقع عبارت‌ها، حاصل انديشه و ذهن انسانى است و ممكن است يك نوع تصور و تخيل در ذهن افراد گوناگون، در زمان‌هاى مختلف يا هم‌زمان، خلق و ايجاد شود[۴]

    به بيان ديگر سيد مرتضى، در نقد تطبيقى خود در مسئله توارد، به تجربيات مشترك، معتقد است و بسيارى از آنچه را كه به سرقات ادبى شهرت دارد، نمى‌پذيرد و شاعر را بى‌گناه مى‌داند[۵]

    سيد مرتضى در جايى ديگر از رساله «طيف الخيال»، بيشتر فرم‌گرا است و بر شكل ارائه، تاكيد دارد و فرم را اصل شعر قرار مى‌دهد و اصالت را به شيوه ارائه مى‌دهد و نه به خود مضمون. از اين جهت، او را مى‌توان تا حدى صورت‌گرا دانست؛ زيرا مضمون و تم در شعر، امرى مابعدى است و همين نكته است كه شعر را از نظم، جدا مى‌كند: «... هرگاه كسى معنى رايج و متداولى را به نيكوترين و رساترين و زيباترين شكل آن درآورد، در واقع او را اولين مبتكر و خلاق آن معنى مى‌توان گفت. اگرچه پيش از وى، معنى متداول به شكل‌هاى ديگرى نيز در شعر شاعران به كار رفته باشد. پس لذت بردن از عبارت‌هاى شعرى، بيشتر از لذت موجود در معنى اشعار است و به تعبير ديگر، شيرينى لفظ بر معنى برترى دارد»[۶]

    براى اثبات نظر سيد مرتضى مى‌توان مضامين و تصويرهايى را مطالعه كرد كه حافظ شيرازى از شاعران پيش از خود، وام ستانده و آنها را به نيكوترين صورت در غزليات خودش آورده است.[۷]

    اين كتاب كه نشان‌دهنده رويكرد نقد شعر، در سده‌هاى چهارم و پنجم هجرى است، براى پژوهشگر ادبيات، بسيار سودمند است؛ زيرا اعراب كه با شعر مى‌زيستند و با شعر مى‌مردند، نقد شعر آنان بسى پراهميت است، به‌ويژه كه نقاد، خود، نيز يكى از شاعران و علماى بلاغت در ادب روزگار خويش است. همچنين موضوع اصلى كتاب كه گستره خيال است، مى‌تواند از ديدگاه نقد اجتماعى و تحولات سياسى و اجتماعى و حتى اقتصادى كه در زندگى شاعر عرب رخ داده است، قابل اعتنا باشد و ما را در شناخت هرچه بيشتر شعر عرب يارى كند[۸]

    دومين كتاب، «رسالة الطيف» از آثار ارزشمند نثر بهاءالدين على بن عيسى بن عبدالله اربلى، معروف به منشى، بوده و متضمن اخبار و اشعار شعراى عرب جاهلى و اسلام و برخى معاصران مؤلف و مجموعا 413 بيت است كه پاره‌اى از ابيات نيك مؤلف در آن آمده است.[۹]

    موضوع كتاب درباره شعبه‌اى از دانش ادبى با عنوان «طيف الخيال» است؛ سيرى رؤياگونه و ساختن داستانى خيالى همراه با نثر و نظمى متناسب از آنچه در خيال مى‌گذرد و ناگهان بيدار شدن و متوجه شدن آنكه همه چيز خيالى بوده است.[۱۰]

    اربلى در اين كتاب، به تقليد از سيد مرتضى، در «طيف الخيال» دست زده و در بسيار جاها در وصف طيف، درازى شب عاشقان، رنج شب‌زنده‌دارى و كوتاهى شب وصال با نظم و نثر راه او را پيموده و همچون او، پاره‌اى از شعر ابوتمام طائى و بحترى را آورده است.[۱۱]

    اين كتاب، گردشى علمى در عالم خيال كه مؤلف در آن، ميان اسلوب «مقامه‌نويسى» و اسلوب «طيف الخيال» جمع كرده و گوشه چشمى به «رسالة الغفران» معرى دارد. اگرچه بيشتر كتاب، گزيده‌هايى از قطعه‌هاى شعرى و ابيات شعر است، اما مؤلف اين گزيده‌ها را با اسلوب سنگين صناعى، ربط داده است كه توان و زيبايى از آن، نمودار است. اين كتاب به كوشش عبدالله جبورى در بغداد در سال 1388ق به چاپ رسيده است.[۱۲]

    ابن شاكر از اين رساله ياد كرده و آن را با عنوان «رسالة الطيف المشهورة» توصيف كرده است. اين كتاب بايد پس از سال 660 تأليف شده باشد؛ زيرا نویسنده از ابن الصلايا كه در سال 656ق مقتول شده، با عنوان سعيد شهيد ياد مى‌كند و اشعارى از خود در ستايش شمس‌الدين جوينى مى‌آورد و از محيى‌الدين بن زيلاق كه در سال 660ق مقتول شد ياد مى‌كند. كتابت اين رساله به دست ياقوت بن عبدالله المستعصمى در سال 674ق صورت گرفته و اربلى از خود وى نيز در كتاب شعرى نقل كرده است. از اين كتاب، نسخه‌هاى متعددى برجاى مانده كه جبورى بر اساس آنها كتاب را تحقيق و به چاپ رسانده است. اين كتاب صرفا يك اثر ادبى بوده و هيچ نشانى از گرايشات شيعى در آن يافت نمى‌شود[۱۳]

    كتاب سوم، «رسالة الطيف في الجد و الهزل»، اثر شمس‌الدين ابوعبدالله محمد بن دانيال مى‌باشد. اين كتاب نيز همانند اثر پيشين، صورت خيال را در اشعار عرب دنبال كرده است؛ با اين تفاوت كه نویسنده در اين كتاب، اشعار و مطالب هزل و شوخى را نيز جاى داده و از هزل و جد، به‌خوبى در كنار يكديگر، بهره برده است.

    وضعيت كتاب

    فهرست مطالب، در انتهاى كتاب آمده است.

    در پاورقى‌ها كه توسط محقق نوشته شده، علاوه بر ذكر منابع[۱۴]، توضيحات جامع و مفصلى پيرامون اعلام و برخى كلمات و عبارات متن داده شده است.[۱۵]

    پانويس

    1. ر.ک: ناجى، محمدرضا، 1377، ج7، ص431
    2. مقدمه، ص5-18
    3. فرزاد، نازنين، 1382، ص30-31
    4. همان، ص31
    5. همان
    6. همان
    7. همان
    8. همان
    9. ر.ک: ناجى، محمدرضا، 1377، ج7، ص433
    10. ر.ک: جعفریان، رسول، ص34
    11. ناجى، محمدرضا، 1377، ج7، ص433
    12. ر.ک: همان
    13. ر.ک: جعفریان، رسول، ص33
    14. ر.ک: پاورقى، ص101
    15. ر.ک: همان، ص112

    منابع مقاله

    1. مقدمه و متن كتاب.
    2. فرزاد، نازنين، «غلبه صورت‌گرايى در «طيف الخيال»»، پايگاه مجلات تخصصى نور، مجله: كيهان فرهنگى، شماره 198، فروردين 1382، (2 صفحه، از 30 تا 31).
    3. ناجى، محمدرضا، «دائرةالمعارف بزرگ اسلامى»، زير نظر كاظم موسوى بجنوردى و همكاران (چاپ دوم)، تهران، 1377.
    4. [[:noormags:426405|جعفریان، رسول، «فصل چهارم: آثار اربلى»، پايگاه مجلات تخصصى نور، مجله: مجموعه مقالات كنگره شيخ مفيد، شماره 28، (5 صفحه، از 33 تا 37)]]،