رهاورد خرد (ترجمه تحف العقول)

    از ویکی‌نور
    رهاورد خرد (تحف العقول‏) در احکام و مواعظ پیامبران و آل و رسول ع [صحیح: پیامبر و آل رسول ع]
    رهاورد خرد (ترجمه تحف العقول)
    پدیدآوراناتابکی، پرویز (مترجم) ابن شعبه، حسن بن علی (نویسنده)
    عنوان‌های دیگررهاورد خرد (ترجمه تحف العقول‏) تحف العقول عن آل الرسول(ص). فارسی
    ناشرنشر و پژوهش فرزان روز
    مکان نشرتهران - ایران
    سال نشر1376 ش
    چاپ1
    موضوعاحادیث اخلاقی

    احادیث شیعه - قرن 4ق.

    اخلاق اسلامی
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏248‎‏ ‎‏/‎‏الف‎‏2‎‏ ‎‏ت‎‏3041‎‏ ‎‏1376‎‏ب
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    رهاورد خرد، اثر پرویز اتابکی، يكى از بهترين ترجمه‌هاى تحف‌العقول است كه یکی از مهم‌ترین متون حدیث اسلامی در باره آداب، حقوق، اخلاق، پند و اندرز از پیامبر و امامان معصوم است. این کتاب در سال 1377ش كتاب ممتاز سال شناخته شده است.

    از تحف العقول ترجمه‌هاى ديگرى نيز منتشر شده است؛ امّا ويژگى‌هاى ترجمه حاضر به شرح ذيل است:

    1. اغلب توضيحات و اشارات مفيد و شرح حال اعلام و بعضى نكات مربوط به مقابله نسخه‌هاى خطّى كه به وسيله مصحّح در متن عربى آمده، به فارسى ترجمه شده است و همين نكات است كه ترجيح لفظ يا تعبيرى بر لفظ و تعبيرى ديگر در ترجمه فارسى را تعليل و توجيه مى‌كند.
    2. توضيحات و اشارات اضافى مترجم كه به نوبه خود روشنگر پاره‌اى از نكات و دقايق متن است با علامت (- م.) در پابرگ‌ها آمده است.
    3. اشعار و ضرب‌المثل‌هاى فارسى برگرفته از اين اندرزهاى گهربار، جابه‌جا مشخّص و در پابرگ‌ها قيد شده است.
    4. بعضى از مطالبى كه در مناجات‌نامه و نيز اندرزهاى مسيح(ع) در تحف‌العقول نقل شده، در ترجمه فارسى كتاب مقدّس، انجيل‌هاى چهارگانه پى‌جويى و نشانى داده شده است و گاه براى ارائه تفاوت‌هاى لفظى و مفهومى، عين عبارات انجيلى منظور نقل گرديده است.
    5. در ترجمه آيات قرآن مجيد از ترجمه بليغ و روان مترجم بهاءالدين خرمشاهى بهره‌گيرى شده است؛ مگر در يكى دو مورد كه زمينه مطلب يا تفسير مفسّر در متن، لفظ و ترجمه‌اى ديگر را ايجاب مى‌كرد.
    6. در پابرگ‌ها حرف ن، نشانه اختصارى نهج‌البلاغه و حرف ك، نشانه متن عربى اصول كافى و مراد از «دو كتاب»: الخصال و من‌ لا‌يحضره‌ الفقيه است.
    7. دو گيومه «» در متن فارسى نشانه تأكيد و در پابرگ‌ها نشانه عبارت منقول از متن عربى است. تفاوت عبارت ديگر نسخه‌هاى همين كتاب يا كتاب‌هاى ديگر با متن، با علامت [] در متن و پابرگ‌ها مشخص شده است. علامت () نيز همه جا نشانه اضافات مترجم است.

    مترجم با حوصله و دقت به ترجمه اثر اقدام نموده است. او حتى از ترجمه نسخه‌هاى بدل، غافل نبوده و خواننده، صفحه‌اى را خالى از پانوشت نمى‌بيند. به واقع در پانوشت‌هاست كه خوانند ناخودآگاه به دقت و تحقيق مترجم اعتراف مى‌كند. البته انصاف اين است كه در رهاورد خرد نيز اشتباهاتى رخ داده و حتى گاهى يك سطر از روايت و يا يك روايت از قلم افتاده است. در ادامه به چند مورد از ايرادات ترجمه ايشان اشاره مى‌شود:

    1. در حديث «غُسْلُ الاْ ءَعياد طَهُورء... و اتّباع السُنَّۀِ» غُسل مصطلح به معناى «شستشو» گرفته است: «شستشو در عيدها پاک كننده...».
    2. عبارت: «وَيَرَى الظُّلمْ فَلا يُعَيِّرهُ»، چنين ترجمه شده: هر كه بتواند ستمكارى را از ستم منصرف كند. در حالى كه ترجمه دقيق و صحيح آن اين است كه: هر كه ستم را ببيند و آن را نكوهش نكند.
    3. برخى از احاديثى كه ترجمه نشده است:

    «يا كُمَيْل! اَلْموءْمِنْ مِراۀُ الْموءْمِن... حالَتَهُ»: ص 166.

    «وَنَسَبَهم إلى الْفِسْقِ فَهُمْ فاسِقُونَ» ترجمه نشده است: ص 167.

    «يا صاحبَ الْعِلْم اعْلَمْ... تعاقَبُ بِها»: ص 525.

    «فهذا سبيلُ ما أفاءَ اللّهُ عَلى رَسولِهِ... رِكابء»: ص 353.

    آقاى اتابكى بسيار تلاش كرده كه معادل‌هاى فارسى براى كلمات و اصطلاحات اخلاقى و دينى بسازد و در اين امر هم بسيار موفّق بوده است؛ ولى درباره بعضى از معادل‌ها جاى تأمل وجود دارد كه يك نمونه آن كلمه «آواره» براى «ابن سبيل» است. همان‌طور كه مى‌دانيم آواره معناى بسيار گسترده‌اى دارد و ابن سبيل به مسافرى گفته مى‌شود كه خرجى او تمام شده و در راه مانده است؛ چنانچه سفر او سفر معصيت نباشد و نتواند با قرض كردن يا فروختن چيزى خود را به مقصد برساند، اگرچه در وطن خود فقير نباشد، مى‌تواند زكات بگيرد. آيا هر آوره‌اى چنين شرايطى را دارد؟ كلمه «معافى» را كه به معناى برخوردار از عافيت است، به رستگار ترجمه كرده است. چند مورد از اين قبيل وجود دارد. البته هيچ كدام از اين اشكالات از ارزش كار سترگ و ستودنى استاد اتابكى نمى‌كاهد.

    منابع مقاله

    1. مقدمه و متن كتاب.
    2. نگاهى به يك نقد، حسن‌زاده، صادق، مجله علوم حديث، تابستان 1383، ص 256.

    وابسته‌ها