زمینه‌سازان انقلاب جهانی حضرت مهدی علیه‌السلام از دیدگاه روایات

    از ویکی‌نور
    زمینه‌سازان انقلاب جهانی حضرت مهدی علیه‌السلام از دیدگاه روایات
    زمینه‌سازان انقلاب جهانی حضرت مهدی علیه‌السلام از دیدگاه روایات
    پدیدآورانهاشمی شهیدی، اسدالله (نویسنده)
    ناشرپرهيزکار
    مکان نشرقم - ایران
    سال نشر1382 ش
    چاپ2
    شابک964-92816-9-x
    موضوعفتن و ملاحم

    محمد بن حسن(عج)، امام دوازدهم، 255ق. -

    مهدویت - احادیث

    مهدویت - انتظار
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏‎‏BP‎‏ ‎‏141‎‏/‎‏5‎‏ ‎‏/‎‏م‎‏9‎‏ﻫ‎‏2
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    زمينه‌سازان انقلاب جهانى حضرت مهدى(ع) از ديدگاه روايات، اثر فارسى سيد اسدالله‌هاشمى شهيدى، پيرامون برخى علائم ظهور، به‌ويژه نهضت اسلامى ايرانيان نگارش يافته و حوادثى را كه طبق پيش‌بينى‌هاى معصومين(ع) در طول سال‌هاى قبل از ظهور در ايران اسلامى به وقوع مى‌پيوندد، شرح مى‌دهد.


    ساختار

    كتاب با مقدمه ناشر در اهميت آن و دو مقدمه از مؤلف آغاز شده و مباحث در پنج بخش و يك خاتمه دنبال شده‌اند.

    از آنجا كه محور اصلى مباحث، بررسى قيام سيدى از نوادگان اهل‌بيت(ع) و نهضت اسلامى مردم ايران‌زمين به رهبرى ايشان، پيش از ظهور حضرت ولى عصر(عج)، از ديدگاه روايات است، تلاش مؤلف بر آن است تا مطابق برخى اخبار و نظرات دانشمندان اسلامى، ثابت كند كه سيد نام‌برده، «حسينى» است نه «حسنى».

    مؤلف، خروج سيد حسنى را نيز انكار نكرده و با تذكرات مكرر و نقل روايات متعدد، سعى در اثبات اين مطلب دارد كه سه انقلابى ايرانى قبل از ظهور، در پهنه سياست ايران ظاهر مى‌شوند كه هر سه نفر آنها «سيد» مى‌باشند؛ يكى از آنها پيش از ظهور رحلت كرده و دو نفر ديگر، يك ماه پس از ظهور، با ايشان بيعت كرده و جزء ياوران ايشان قرار مى‌گيرند.

    مطالب كتاب تا حدى فشرده، ولى جامع است، زيرا درباره هريك از موضوعات مورد بحث، به طريق استدلالى وارد شده و با استناد به روايات و نقل گفتار دانشمندان و ذكر برخى از جريانات تاريخى، نتيجه‌گيرى شده است.

    كتاب از آن جهت كه شامل روايات مربوط به «زمينه‌سازان» پيش از ظهور و نقش رهبرى سيدى از دودمان اهل‌بيت(ع) در ايران است، اطلاعات كميابى از ويژگى‌هاى ملت مسلمان و انقلابى ايران را به دست داده و خواننده پس از مطالعه، اطمينان حاصل مى‌كند كه از چگونگى قيام دينى ايرانيان و نحوه نهضت آن سيد بزرگوار، اطلاعات مفيد ى را كسب نموده است.

    در تهيه اين اثر از كتاب‌هايى مانند غيبت نعمانى، غيبت شيخ طوسى، البيان فى اخبار صاحب‌الزمان علامه گنجى و... استفاده شده است.

    گزارش محتوا

    مؤلف در دو مقدمه خود، ضمن بيان ويژگى‌هاى كتاب، به تذكر نكاتى پرداخته است كه قبل از مطالعه آن بايد مورد توجه قرار گيرند.

    بخش اول، علائم ظهور: بيان مى‌دارد كه در ميان محدثين، گروهى مانند كلينى، صدوق، مفيد و طوسى، تمامى مسائل مربوط به غيبت را يك‌جا نوشته و همه آنها، حتى وقايعى را كه بايد در طول مدت غيبت واقع شوند، جزء علائم ظهور به حساب آورده‌اند.

    در مقابل، متأخرينى كه بيشتر نظر تحقيقى و بررسى روايات را داشته‌اند، عقيده دارند كه حوادث مربوط به دوران غيبت كه در بسيارى از احاديث بيان شده‌اند، همگى جزء علائم ظهور نبوده، بلكه بيشتر آنها در طول غيبت واقع مى‌شوند.

    بدين جهت مؤلف، از ديد اين گروه، مجموع حوادث مربوط به دوران غيبت را به شش قسمت علائم حتميه، معلقه، واقعه، غير واقعه، خاصه و عامه، تقسيم كرده و آنها را به تفصيل بيان مى‌كند.

    علائمى از قبيل خروج سفيانى و فرورفتن لشكريان او در سرزمين بيداء، كشته شدن نفس زكيه، صيحه آسمانى، ظاهر شدن كف دست در آسمان، گرفتن خورشيد و ماه در ماه رمضان و... در اين بخش مورد نقد و بررسى قرار گرفته‌اند.

    بخش دوم، چند نكته اساسى: از آنجا كه روايات زيادى در مورد «انقلاب اسلامى ايران» نقل شده و در قسمت مهمى از آنها لفظ «مشرق» و «خراسان» ديده مى‌شود، مؤلف ضمن بررسى روايات مربوط به اين بخش، چند سؤال اساسى براى فهم روايات را مطرح كرده و به تفصيل به پاسخ آنها پرداخته است:

    1. در زمان رسول خدا(ص) و صدر اسلام، چه كلماتى در مورد ايرانيان به كار مى‌رفته و مسلمانان اوليه با چه عنوانى از آنها ياد مى‌كرده‌اند؟
    2. پرچم‌هاى سياهى كه از مشرق يا خراسان نمايان مى‌شود و صاحبان آنها با مردى از فرزندان ابوسفيان جنگيده و سرانجام زمام امور را به دست حضرت صاحب(عج) مى‌سپارند، مربوط به كدام كشور و دولت اسلامى هستند؟
    3. مشرق كجا و خراسان چه سرزمينى است؟

    روايات مربوط به قيام زمينه‌سازان ظهور، وقوع حوادث فوق‌العاده در عراق، انقراض دولت شاهنشاهى در ايران و روايات اميرالمؤمنين درباره مشرق، در اين بخش مفصلا بحث مى‌شود.

    بخش سوم: درباره سيد حسنى و خراسانى، در اين بخش به تجزيه و تحليل روايات مربوط به «حسنى» پرداخته و سعى شده است كه از ديدگاه روايات اسلامى، آن سيد بزرگوار كه از سرزمين خراسان قيام كرده و زمينه‌ساز حكومت جهانى حضرت مهدى(ع) خواهد شد، سيدى «حسينى» معرفى شود.

    سؤالاتى از قبيل اينكه آيا سيد حسنى، اهل خراسان است؟ آيا سيد حسنى و خراسانى عنوان دو نفر است؟ سيد انقلاب‌گر، حسينى است يا حسنى؟ منشأ اين اشتباهات كجاست؟ و... در اين قسمت مورد بررسى قرار گرفته‌اند.

    بخش چهارم: رهبرى نهضت، به مطالعه و بررسى موقعيت خانوادگى، سلسله نسبى، هويت سياسى و اجتماعى رهبر اين نهضت عظيم پرداخته و شرح و بسط احاديث مربوط به وى و چگونگى قيام او بيان مى‌شود؛ تا بدين‌وسيله، شخصيت واقعى، قدرت سياسى، حدود جغرافيائى منطقه قيام و نيز نام و نسب آن مرد عظيم انقلابى مشخص شود.

    پيش از بررسى روايات مربوط به اين رادمرد بزرگ، براى درك موقيعت سياسى، شخصيت جهانى و اقدام وى عليه سردمداران كفر، مؤلف چند نكته را كه از روايات استنباط كرده، بيان مى‌دارد، از جمله آنكه اين سيد بزرگوار، در سايه تهذيب نفس و متكى بودن به «الله»، داراى نيروى فوق‌العاده‌اى بوده و مى‌تواند جمع كثيرى از مردم مسلمان ايران را براى مبارزه با دشمنان به‌سوى خود جلب كند.

    بخش پنجم: عوامل پيروزى ايرانيان بر سپاه سفيانى، از قبيل شايستگى رهبر، لياقت فرمانده - كه در روايات با عنوان «شعيب بن صالح» از او ياد شده - نقش نيروى مردمى و خصوصيات ارتش زمينه‌سازان را به بحث گذاشته و روايات مربوط به اين موضوع را شرح و تفسير مى‌كند.

    آنچه مؤلف از مجموع رواياتى كه در مورد فرمانده سپاه ايرانى استفاده مى‌كند اين است كه شعيب بن صالح، هركس كه باشد، نام رمزى پرچم‌دار سيد حسنى يا سركرده لشكريان «هاشمى خراسانى» در جنگ با عراق و عامل مؤثر در شكست لشكريان سفيانى است.

    اما اينكه چرا نام اصلى او درروايات نيامده، سرّى است كه مؤلف احتمال آن را همان مصلحتى كه منجر به مستور ماندن نام اصلى رهبر نهضت و اكتفاء به بيان اوصاف كلى او در معرفى وى شده است، مى‌داند؛ همان مصون ماندن از گزند حوادث.

    در پايان، از مجموع روايات و بررسى‌هايى كه در پنج بخش كتاب به عمل آمده، چنين نتيجه‌گيرى شده است كه:

    1. پيش از ظهور، مردى در مشرق‌زمين، عليه بيدادگران قيام كرده كه سيد، هاشمى، قرشى، از نسل سيدالشهداء و همنام با يكى از پيامبران بزرگ الهى است؛
    2. اين سيد بزرگوار، از جنگ و مبارزه واهمه نداشته و منطقش اين است كه: اى مسلمانان به فرياد اسلام برسيد (يا آل احمد اجيبوا المهلوف)؛
    3. سردمداران كفر، حكام بغداد را به رهبرى «افلق يهودى» به جنگ با او فرستاده، ولى شكست مى‌خورند؛
    4. متجاوزان سپس پيشنهاد صلح مى‌دهند، ولى مردم ايران نمى‌پذيرند؛
    5. مدتى پس از انقلاب كه زمان آن مشخص نيست، سيد ديگرى كه در دست يا كتف راستش، «خال» يا علامتى است، زمام امور را به دست مى‌گيرد كه فرمانده سپاه او سيدى به عنوان شعيب بن صالح است؛
    6. در وقت جنگ، مردم نيز اين سادات را حمايت كرده و تا كوفه لشكريان سفيانى را دنبال مى‌كنند و زنان و دخترانى را كه در نجف به اسارت گرفته شدند، نجات داده، پس از شش سال جنگ، كوفه را پايگاه نظامى خويش قرار مى‌دهند و در انتظار فرج مى‌مانند؛
    7. پس از ظهور، در زمره ياران ولى عصر(عج)، با يهود پيكار كرده و بيت‌المقدس را از زير سلطه آنها بيرون مى‌آورند؛
    8. پس از ورود حضرت به عراق، سيد حسنى يا حسينى كه ظاهراً همان سيد خراسانى است، با ياران خويش با ايشان بيعت كرده و بعد از آن، سراسر دنيا از لوس كافران به‌وسيله قيام حجت(عج)، پاک خواهد شد.

    خاتمه به جريان اجتماع اصحاب حضرت قائم(ع) و مراسم بيعت با آن بزرگوار در مكه معظمه اشاره كرده و احاديثى را در اين رابطه نقل مى‌كند.

    بعضى مواقع كه روايتى نياز به توضيح داشته، مؤلف جهت روشن‌تر شدن مطلب، همان روايت را به‌صورت مفصل‌تر از منبع ديگر نقل كرده است.

    وضعيت كتاب

    فهرست مطالب در ابتدا و فهرست منابع در انتهاى كتاب آمده است.

    مدارک و مآخذ مربوط به روايات و نام شهرهایى كه در آنها ذكر شده با آدرس دقيق و كامل در پاورقى‌ها آمده است.

    منابع مقاله

    1. مقدمه و متن كتاب؛
    2. دژاكام، على، «آيينه‌ى موعود»، ص 259.