زنده بیدار

    از ویکی‌نور
    ‏زنده بیدار
    زنده بیدار
    پدیدآورانفروزانفر، بدیع‌الزمان (مترجم) ابن طفیل، محمد بن عبدالملک (نویسنده)
    عنوان‌های دیگرزنده بيدار «حي بن یقظان» حي بن یقظان. فارسی
    ناشرشرکت انتشارات علمي و فرهنگی
    مکان نشرايران - تهران
    سال نشرمجلد1: 1360ش,
    شابک964-445-365-4
    موضوعداستان‏های عرفاني - قرن ?ق. فلسفه اسلامى - متون قدیمی تا قرن 14
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    زنده بیدار، ترجمه فارسی بدیع‌الزمان فروزانفر از رساله «حي بن یقظان»، اثر ابوبکر بن طفیل اندلسی (متوفی 581ق) است.

    ترجمه فارسی دو قصه «حي بن یقظان» ابن سینا و «غربة الغريبة» نوشته سهروردی، نیز به کتاب ضمیمه شده است.

    در مقدمه ابتدای کتاب، با تأکید بر این نکته که نویسنده کتاب ستاره درخشان حکمت و عرفان در اسپانیای اسلامی است، چنین می‌خوانیم: «این مرد بزرگ از یک‎سو ابن سینای حکیم و از سوی دیگر ابن عربی صوفی را به یاد می‌آورد، اما از ابن سینا زیباتر می‌نویسد و از ابن عربی معقول‌تر سخن می‌گوید. وی در اسطوره فلسفی و تمثیل عرفانی خود که نام «حي بن یقظان» بر آن نهاده، انسانی را مجسم می‌کند که از آغاز زندگی در جزیره‌ای دورافتاده، درافتاده و به‌تنهایی به‌سر می‌برد و جز طیور و وحوش کسی را نمی‌شناسد تا آنکه از جهان «محسوس» با نردبان فکرت به عالم «معقول» بالا می‌رود و به دیده عرفان و شهود، به لقاء حضرت معبود نائل می‌شود و ابن طفیل این سیر روحانی را آن‎چنان زیبا و گیرا وصف می‌کند که ما را توان وصف آن نیست...»[۱]‎.

    همچنین در مقدمه ناشر، به‌اختصار ترجمه کتاب مورد نقد و بررسی قرار گرفته است: «شیوه نثرنویسی استاد فقید بدیع‌الزمان فروزانفر را اهل قلم، کم‌وبیش می‌شناسند و از پختگی و فخامت و شیوایی آن آگاهند و حقاً که در پاره‌ای از موارد می‌توان جرأت کرد و گفت که ترجمه کتاب از متن آن گیراتر شده است؛ بااین‌همه در یک جا سهوی پیش آمده و واژه «العهن» را در صفحه 136 به معنای پنبه ترجمه کرده‌اند و این خطاست؛ زیرا که «العهن» به معنای صوف، یعنی «پشم» یا «پشم رنگین» است و در جای دیگر (یعنی صفحه 31) که سخن از شطح و طامات صوفیان رفته، ترجمه استاد، مقصود ابن طفیل را به‌طور واضح ادا نمی‌کند و حق مطلب را نمی‌رساند؛ به این معنی که ابن طفیل عقیده دارد صوفیان چون به مقام استغراق و فنا نائل می‌آیند، گاهی به ادعای خدایی برمی‌خیزند! و «أنا الحق» و «ليس في جبتي إلا الله» می‌سرایند که «من خدایم!» و «در جامه پشمینه‌ام جز الله کس نیست»! اما ابن طفیل این سخنان پریشان را نمی‌پسندد و علم و ادب غزالی را می‌ستاید که چون وصف حال جذبه و فنای خویش کرده، گفته است:

    [۲]‎.
    رخ داد حالتی که نگویم به ماسواپس بد گمان مبر و نپرسم ز ماجرا

    مترجم در مقدمه‌اش بر کتاب با ذکر شرح حال ابن طفیل با استفاده از دیگر منابع، به بررسی احوال او پرداخته است.[۳]‎. سپس رساله مورد بحث را تنها اثر باقی‌مانده از ابن طفیل دانسته است: «بااینکه ابن طفیل در اجزای حکمت از طبیعی و الهی دارای تألیفات بود و عبدالواحد مراکشی آنها را دیده و یکی از کتبش را به‌عنوان «رسالة في النفس» به خط او ملاحظه نموده است، ولی از آن همه تألیف جز رساله مختصری به نام «حي بن یقظان» به ‎دست ما نرسیده است.[۴]‎.

    وی در بخشی از مقدمه به سه نسخه مورد استفاده در ترجمه کتاب اشاره کرده است. سپس رعایت امانت را در ترجمه تحت‌اللفظی عبارات دانسته است: «در ترجمه تا جایی‎ که ممکن می‌شد اصل را رعایت کرده و ترتیب عبارت و مقصود مؤلف را در نظر گرفته‌ایم و تحت‌اللفظ ترجمه کرده‌ایم، مگر در موردی ‎که جمله با سیاق فارسی موافق نبوده که در آن مورد، معنی را ملحوظ داشته و در قالب فارسی بیان نموده و در بعضی مواضع که عبارت واضح نبود جمله‌ای افزوده و آن را میانه () قرار داده‌ایم»[۵]‎.

    در بخش ضمائم کتاب برای تکمیل فایده کتاب، ترجمه دو رساله دیگر، یعنی «حي بن یقظان» نوشته ابن سینا و «غربة الغريبة» نوشته سهروردی نیز ارائه شده است. متن عربی و ترجمه و شرح فارسی رساله «حي بن یقظان» ابن سینا توسط هانری کربن با مقدمه و ترجمه فرانسوی، در سال 1331ش، در کتاب «ابن سینا و تمثیل عرفانی» از انتشارات «انجمن آثار ملی» منتشر شده بود که با اجازه آن انجمن نقل شده است.[۶]‎.

    مترجم در مقدمه درباره رساله ابن سینا می‌نویسد: «پیش از آنکه ابن طفیل داستان «حي بن یقظان» را به رشته تحریر کشد و از «سلامان و ابسال» ذکری به میان آورد، ابوعلی سینا رساله‌ای به نام «حي بن یقظان» تألیف کرده و به قصه «سلامان و ابسال» در کتاب «الإشارات و التنبيهات» اشاره‌گونه‌ای نموده است، ولی چنان‌که در مقدمه «حي بن یقظان» ملاحظه می‌شود، هیچ‎گونه مناسبتی میانه گفتار ابن سینا و ابن طفیل موجود نیست؛ مگر از جهت اشتراک لفظ و عنوان رساله»[۷]‎.

    در دیباچه رساله سهروردی نیز چنین می‌خوانیم: «چون داستان «حي بن یقظان» را خواندم، هرچند شامل سخنان روحانی شگفت و اشارت‎های عمیق شگرف است، آن را عاری یافتم از تلویحاتی که اشاره کند به‎ طور اعظم، یعنی طامه کبری که در نامه‌های خداوندی مخزون است و در رمزهای حکیمان مکنون و هم در داستان «سلامان و ابسال» - که گوینده قصه «حي بن یقظان» آن را پرداخته - ‎پوشیده آمده است. رازی است که مقامات پیروان تصوف و صاحبان مکاشفه بر آن استوار است و در رساله «حي بن یقظان» نیز بدان اشارتی نیست، جز در پایان کتاب؛ آنجا که آمده بود که یکی از مردمان به نزدیک وی شود تا پایان گفتار. پس بر آن شدم که اندکی از آن به شیوه داستانی به نام «قصه غربت غریبه» برای بعض دوستان بزرگوار بپردازم و مرا در آنچه آهنگ کنم بر خدای توکل است»[۸]‎.

    در رابطه با این رساله نیز فروزانفر در مقدمه‌اش چنین نوشته است: «گفته ابن طفیل با تألیفی از شهاب‌الدین یحیی بن حبش بن امیرک سهروردی به همین نام، یعنی «حي بن یقظان» که مرحوم احمد امین آن را با رساله ابن طفیل (به سال 1952م) در مصر انتشار داد، به‌هیچ‎روی مشابهت ندارد»[۹]‎.

    فهرست مطالب در ابتدای کتاب پیش از مقدمه مترجم ذکر شده است. در پاورقی‌های کتاب نیز معانی برخی الفاظ نامأنوس و توضیحات ارزشمندی از مترجم ذکر گردیده است.

    پانویس

    1. ر.ک: مقدمه ناشر، صفحه پنج
    2. ر.ک: همان، صفحه هفت
    3. ر.ک: مقدمه مترجم، ص3-1
    4. ر.ک: همان، ص6
    5. ر.ک: همان، ص15
    6. ر.ک: متن کتاب، ص159
    7. ر.ک: مقدمه مترجم، ص12
    8. ر.ک: متن کتاب، ص180-179
    9. ر.ک: مقدمه مترجم، ص12


    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.


    وابسته‌ها