سامرا؛ عاصمة الدولة العربية في عهد العباسيين

    از ویکی‌نور
    سامرا؛ عاصمة الدولة العربیة فی عهد العباسیین
    سامرا؛ عاصمة الدولة العربية في عهد العباسيين
    پدیدآورانعبدالباقی، احمد (نویسنده)
    ناشرالدار العربية للموسوعات
    مکان نشربیروت - لبنان
    سال نشر1427 ق
    چاپ1
    موضوعسامرا - تاریخ - قرن 2ق.
    زبانعربی
    تعداد جلد2
    کد کنگره
    ‏DS‎‏ ‎‏79‎‏/‎‏9‎‏ ‎‏/‎‏ع‎‏2‎‏س‎‏2
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf


    سامراء عاصمة الدولة العربیة فی عهد العباسیین، تألیف احمد عبدالباقی نویسنده معاصر عراقی به عربی است. دراین اثر دو جلدی، تاریخ سامراء به عنوان پایتخت عباسیان در طول سال‌های 221- 279ق مورد مطالعه قرار گرفته است.

    ساختار

    در ابتدای کتاب، مقدمه مفیدی از مؤلف آمده است که بخشی از آن ارائه خواهد شد. مباحث در ده باب تدوین شده است که هر یک به تناسب دارای تعدادی فصول است. از ابواب مذکور پنج باب آن در مجلد اول و مابقی در جلد دوم آمده است.

    گزارش محتوا

    تأسیس شهر سامرا از مهم‌ترین کارهای معتصم بالله بود. این پایتخت جدید نقش مهمی در مسیر تمدن عربی در طول بیش از نیم قرن ایفا کرد. علاقه معتصم به عمران و نیز مال فراوانی که در اختیار او بود، اقدام به این کار بزرگ را برای او آسان نمود. او مکان مناسبی را از جهت لطافت هوا و آب فراوان و امنیت موقعیت اختیار کرد و با تأمین مالی آن تصمیم به ایجاد آن در مدت کوتاهی گرفت و توانست در سال 221ق کار را آغاز و در سال بعد آن را به پایان برساند. او کسانی را از تمامی بلاد در ساخت آن مشارکت داد و بنای شهر را توسعه داد و خانه‌ها و قصرها و بازارهای آن را به یکدیگر وصل نمود.

    این شهر اگر چه نقش مهمی در بنای تمدن اسلامی داشت؛ اما آنچنان که باید مورد توجه مورخین قرار نگرفت. در این دوران همچنین بزرگانی در میادین مختلف علم و ادب ظهور یافتند که کمتر از آنها یاد شده است. نویسنده در مقدمه اظهار امیدواری می‌کند که بتواند بخشی از این اهمال را جبران نماید و دیدگاه‌هایی که در مباحث کتاب مطرح می‌شود، در ایجاد تصویری روشن از تاریخ مذکور موفق باشد. خلاصه‌ای از مطالب به ترتیب ابواب بدین شرح است:

    1. از مطالبی که در منابع مختلف؛ مانند: تاریخ بغداد، تجارب الامم و معجم البلدان آمده است، چنین برداشت می‌شود که عامل اصلی انتقال پایتخت از بغداد، کثرت نظامیان در بغداد و شاکایات مردم از هتک حرمت و تعدی اتراک نسبت به آنها بوده است که معتصم بالله را به چاره اندیشی میاندازد. نویسنده در این مبحث در ابتدای فصل چهارم این باب اشاره می‌کند که منبع اصلی ما در این بحث "کتاب البلدان" یعقوبی(متوفی 284ق) است چرا که نزدیک ‌ترین فرد با زمان تأسیس آن بوده است. در ادامه چگونگی طراحی اسلامی شهر و نامگذاری شهر مورد بررسی قرار گرفته است.
      قصرهایی که توسط معتصم بالله احداث شد و از جمله دارالاماره سامراء و مکان‌هایی که در آن ایجاد شده بود، به تفصیل ذکر شده است. متوکل بالله فرزند معتصم؛ مانند پدرش به بنا و عمران علاقه زیادی داشت و او نیز قصرها و ابنیه و خیابان‌های جدیدی احداث نمود. او همانند پدرش که دیواری را در ضلع شرقی برای محافظت از آن بنا نموده بود، دیوار جدیدی بر محدوده ساختمان‌های جدید ایجاد نمود. به گزارش یعقوبی او مسجد جامعی نیز در مکان وسیعی در خارج منازل بنا نمود به گونه‌ای که در صورت حضور لشکریان ضیق مکانی نباشد. از نکات قابل توجه در این گزارشات تاریخی توجه حاکمان به مهندسی اسلامی است که در عصر حاضر کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد. متوکل که همچون فرزندی خلف کارهای پدر را تکرار میکرد، شهری نیز به نام متوکلیه ایجاد نمود که ویژگى‌های آن در ضمن یک فصل شرح شده است. پس از متوکل فرزندان او تا زمان معتمد بالله حکومت را در این شهر به عهده داشتند. در زمان وی بود که بازگشت به بغداد صورت گرفت و زمان هجران سامرا شروع شد.
    2. در مقطع زمانى که سامرا به عنوان پایتخت عباسیان از رونق برخوردار بود، نه نفر از بنى‌عباس بر آن حکومت کردند. چگونگى بیعت گرفتن، ضعف‌ها و قوت‌هاى این خلفا، صفات و سیره حکومتى آنها و خلع و قتل آنها از مباحثى است که از منابع مختلف گردآورى شده است.
    3. قضاوت از مناصب دینى اساسى در اسلام است که مستند به کتاب و سنت است. این منصب نیز در زمان انتقال دولت عباسى به سامراء دچار تطوراتى گردید. قاضى القضات به معناى رئیس قضات از مناسبى بود که در عباسى اول ایجاد گردید. در عهد سامراء شش نفر از بزرگان فقهاى اهل سنت؛ از جمله: احمد بن ابى داود و یحیى بن اکثم تمیمى این منصب را به عهده داشتند. شرح حال این افراد و دیگر قضات سامراء مطالب این باب را تشکیل مى‌دهد.
    4. در عهد عباسى فتوحات اسلامى به ماوراءالنهر و شهرهاى؛ مانند: بخارا و فرغانه و سمرقند گسترش یافت. ساکنان این مناطق از قبایل ترک بدوى بودند که به دین اسلام گرویده بودند. مردان این قبایل به قوت بدنى و شجاعت در نبرد ممتاز بودند و لذا حکومت عباسى تعدادى از آنها را به استخدام سپاه درآورد. اتراک به تدریج مناصبى را در حکومت تصاحب نمودند که اسامى برخى از بزرگان آنها در این باب ذکر شده است. متوکل عباسى تلاش کرد که از نفوذ و سیطره آنها کاهش دهد؛ اما به دلیل تسلط آنها بر لشکر و اشغال مراکز مهم حکومتى توسط آنها توفیقى حاصل نکرد و به تصریح منابع تاریخى در واقع متوکل همچون اسیرى در دست آنها بود که هر زمان که مى‌خواستند او را ابقا می‌کردند و با ایجاد اختلاف با او از خلافت عزلش می‌کردند. مطالعه درگیرى‌ها و فتنه‌هایى که بین خلفا واتراک ایجاد شد، از بخش‌هاى خواندنى کتاب است.
    5. رفتار خلفاى عباسى با علویون از بخش‌هاى قابل توجه کتاب است که نویسنده با انصاف آن را نگارش کرده و احترام لازم را نسبت به ائمه اطهار(ع) به جا مى‌آورد. او سبب بغض متوکل نسبت به علویون تنها ولایت واخلاص آنها نسبت به ائمه مى‌داند. تخریب قبر امام حسین(ع) و منازل اطراف آن را به نقل از طبرى ذکر مى‌کند. امامین عسکریین دو امامى بوده‌اند که با متوکل هم عصر بوده و شرح حال آنها ذکر شده است. در ادامه این باب نهضت‌هاى علویون این عصر و آسیب‌شناسی آنها مورد بررسی قرار گرفته است.
    6. با گسترش قلمرو حکومت اسلامی از گوشه و کنار فتنه‌هایی سر برآورد. بررسی این ناآرامیها در دو فصل صورت گرفته است. در ابتدا فتنه‌های بزرگی؛ مانند: قیام بابک خرمدین رهبر جنبش خرمیان تشریح شده است. مأمون بسیار تلاش نمود که وی را شکست دهد؛ اما کاری از پیش نبرد. معتصم نیز تمام همت خود را بر سرکوبی او به کار گرفت. او این مهم را به کمک یک ایرانی به نام افشین به اتمام رساند. مازیار حاکم طبرستان از دیگر متمردین از حکومت بود که شرح سرکوبی او و دیگر ناآرامیها در ادامه مى‌توان مطالعه نمود.
    7. محنه یا محنت عنوانى است که اکثر نویسندگان و مورّخان، چه متقدم و چه متأخر براى محاکم تفتیش عقاید عصر مأمون، معتصم و واثق به کار مى‌برند. این دوره عموماً دامنگیر فقها و محدّثان اهل سنت شده است و بدین سبب، جمهور اهل سنّت آن را شر و بلایى براى اسلام و مصیبتى براى مسلمین مى‌دانند. در این اثر نیز همانند سایر آثار تاریخی به علل و عوامل ایجاد آن و پیآمدهایش کمتر توجه شده است و بیشتر به سیر حوادث تاریخى توجه شده است.
    8. درگیرى‌های عباسیان و رومیان تا زمان معتصم بالله ادامه داشت. در این مقطع که پایتخت به سامرا انتقال یافت، بلاد شام جزیی از دولت اسلامی شد و از سلطه امپراتوری بیزانس آزاد گردید. به تدریج ارتباطات فرهنگی و تجاری بین دولت اسلامی و بلاد روم بالا گرفت که نتایج آن در این باب مورد بررسی قرار گرفته است.
    9. از نتایج سیطره اتراک بر خلافت تضعیف حکومت مرکزی و ظهور دولت‌های شبه مستقل در شرق یا غرب حکومت بود. درجه استقلال این امارات به مقدار علاقه آنها به خلافت بستگی داشت. امارات بنی‌اغلب، طاهریین، بنی طولون و صفارین و چگونگی تأسیس و استمرار آنها از منابع مختلف گردآوری شده است.
    10. خلفای عباسی؛ همانند دیگر حاکمان به دلائل مختلف جلساتی انفرادی با برخی افراد داشته‌اند. برخی از کتب تاریخی و ادبی حکایات و اخبار این جلسات را ذکر کرده‌اند که مطالب ارزشمندی را از آنها می‌توان به دست آورد.

    وضعیت کتاب

    در ابتدای کتاب مقدمه‌ای به قلم محقق و در پاورقی تنها آدرس مصادر ذکر شده است. در آخر نیز فهرست مشخصات مصادر اولیه و جدید به تفکیک آمده است.

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.

    وابسته‌ها