سفرنامه اولیویه

    از ویکی‌نور
    سفرنامه اولیویه
    سفرنامه اولیویه
    پدیدآوراناولیویه، گیوم آنتوان (نویسنده)

    محمدطاهر قاجار (مترجم)

    ورهرام‏، غلامرضا (تصحیح و تحشیه)
    عنوان‌های دیگرتاریخ اجتماعی - اقتصادی ایران در دوران آغازین عصر قاجاریه
    ناشراطلاعات
    مکان نشرتهران - ایران
    سال نشر1371 ش
    چاپ1
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf


    سفرنامه اولیویه، اثر اوليويه است كه توسط آقاى محمد طاهر ميرزا به فارسى ترجمه شده است. سفرنامه مسيو اوليويه يكى از ارزش‌مندترين متون تاريخ ايران در مقطع حساس انتقال سلطنت آغا محمد خان قاجار به فتحعلى شاه است. اصل آن به زبان فرانسه و در 6 جلد است.

    ساختار

    سفرنامه اوليويه در يك مقدمه و ده فصل بدين شرح: حركت به سوى ايران، از کرمانشاهان تا كاروان‌سراى شهر نو، از همدان تا تهران، درباره طبابت ايران، در وصف آغا محمد خان، در وصف كاشان، قم و اصفهان، رسم امكنه ايران، درياى خزر، شيوه زندگانى مردم، اوضاع اقتصادى و تشكيلات لشكرى، تنظيم شده است.

    گزارش محتوا

    اوليويه از ميان متقدمان، نوشته‌هاى گلمن، پارسن، پالاس، و دوبوشان را با دقت مطالعه كرده و با آگاهى‌هاى كافى مبادرت به سفر به ايران كرده بود.

    خود وى در چندين مورد در كتابش يادآور مى‌شود كه يافته‌هاى او را به طور مثال، گملن هم در چندين سال پيش برداشت كرده بود و گذشت زمان تغييرات عمده‌اى در روند اجتماعى مردم ايران به وجود نياورده و اين روند بسيار بطىء بوده است.

    جلد سوم همين اثر مربوط به ايران است كه به وسيله محمد طاهر ميرزا، پسر اسكندر ميرزاى ولى‌عهد به فارسى ترجمه شده است. اهميت اين سفرنامه به حدى است كه بلا فاصله پس از بازگشت اوليويه از ايران و سفر وى به نواحى شرقى(عثمانى و مصر) به زبان آلمانى هم ترجمه شده و در اتريش به چاپ رسيده است.

    اوليويه، علاوه بر عضويت در هيئت مديره (ديركتوار) فرانسه و شركت در مسائل سياسى پزشک نيز بود. شغل وى اين امكان را برایش فراهم مى‌كرد كه علاوه بر محافل سياسى و ديپلماسى ايران، به راحتى با مردم و اشخاص معمولى كشور تماس داشته باشد. دردها و محروميت‌ها را بشناسد و نابسامانى‌هاى داخلى را دريابد. اين نوع آگاهى‌ها براى شخصى در موقعيت وى، قابل توجه بود، زيرا اطلاع از زندگانى مردم همراه با مشاهدات عينى او، از واقعيت‌هايى سخن مى‌گفت كه وى از منابع اطلاعاتى رسمى به دست نمى‌آورد و در واقع آمارهاى دولتى همواره با ملاحظات سياسى همراه بود. افزوده بر آن، اين تماس‌ها به وى امكان مى‌داد تا به بيمارى‌هاى بومى بپردازد و شيوه درمان و مسائل پزشکى در ايران را مورد تفحص قرار دهد.

    تسلط و آگاهى اوليويه به امور پزشکى و چگونگى بيمارى‌هاى مختلف، اين امكان را به وى داده است تا به خوبى روند امراض و ناخوشى‌هاى گوناگون سرزمين ايران را كه اغلب نيز بومى اين منطقه است، بررسى كند و اطلاعات جامعى در اختيار تاريخ پزشکى كشور قرار دهد.

    از جمله موارد بهداشتى ديگر از وضع ايران، نوع آب، شيوه آبيارى و وضع قنوات آن است. عدم لايروبى قنوات و چاه‌هاى آب ايران و در نتيجه آلودگى آنها، بهداشت و سلامتى آب و اهالى شهر را دچار مخاطره مى‌كرده است. هم‌چنين وضع يخچال‌هاى تهران نيز مورد توجه اوليويه قرار گرفته است.

    اوليويه هم‌چنين گياه شناس ماهرى بود و از هر فرصت براى آگاهى بيشتر راجع به گياهان مخصوص نواحى ايران استفاده مى‌كرد و به جمع‌آورى اطلاعات و نمونه گياهان مى‌پرداخت. اوصاف وى از جاده همدان و نيز توقفش در كوه‌هاى الوند، دلالت بر علاقه‌مندى وى به اين رشته تخصصى دارد. اين دقت اوليويه كمك شايانى به اطلاعات مربوط به تاريخ طبيعى ايران و به ويژه به جغرافياى تاريخى ايران مى‌كند؛ به طور مثال توضيحات گياه شناسى اوليويه راجع به وجود گياه سقز در نواحى كردستان و شهر سقز، آگاهى‌هاى ذى قيمتى را در جهت شناخت آن منطقه در دسترس قرار مى‌دهد.

    نكته جالب ديگر، اوصاف پرندگان و ديگر حيوانات ايران است. از يادداشت‌هاى او چنين برمى‌آيد كه امروزه ديگر نسل برخى از اين حيوانات از بين رفته است و آثارى از بعضى پرندگان و حيوانات منطقه داخلى ايران به چشم نمى‌خورد، در حالى كه در ايام اقامت اوليويه به راحتى در اطراف جاده‌هاى كشور و كوهستان‌ها اين حيوانات قابل رؤيت بوده است.

    سفر اوليويه به ايران، سفرى رسمى بود و مسئوليت وى ايجاب مى‌كرد كه تماس‌هاى مستقيمى با مأموران مملكتى مانند«حاكم»، «وزير»، «كلانتر»، «داروغه» و غيره داشته باشد.

    برقرارى ارتباط با آنان همراه با دقت اوليويه، موجب مى‌شد كه وى در سفرنامه خود به وظايف و چارچوب كارهاى موظف هر يك از مأموران دولتى و مناصب آنان آشنايى كافى بيابد و دريافت‌هاى خود را در سفرنامه بگنجاند. يادداشت‌هاى وى از لحاظ آگاهى به شيوه ادارى و وظايف دستگاه حاكمه ايران، براى بررسى‌هاى تاريخى حايز اهميت فراوانى است.

    اوليويه هم‌چنين اطلاعات دست اولى در مورد وضعيت تهران در سال‌هاى اوليه پايتختى خود مى‌دهد. اوصاف اوليويه از آن سبب حايز اهميت است كه امروزه ديگر از حصارها، عمارات، دروازه‌ها و ديگر ابنيه‌اى كه وى نام مى‌برد و محل آن را به دقت بيان مى‌كند، اثرى بر جاى نمانده است.

    توضيحات ديگر اوليويه مربوط به وضع جمعيت تهران است. اين امر از نظر محققان بسيار اهميت دارد، زيرا راجع به آمار جمعيت ايران در دهه‌هاى آخرين قرن هجدهم و دهه‌هاى نخستين قرن نوزدهم ميلادى؛ يعنى اوايل حكومت قاجار، آگاهى‌هاى بسيار كمى در دسترس است.

    در فصول كتاب نكات تازه و جالبى از اوضاع ايران بيان شده كه در سطور فوق يادآورى شد، اما موارد مهم ديگر، سه فصل آخر اين سفرنامه است.

    فصل هشتم، درياى خزر، حاوى نظريه‌هاى گوناگون و قابل توجهى از فرضيه اتصال درياى خزر با درياى آزف و سياه است كه اوليويه به صورت تطبيقى و با ارائه مدارک جغرافيايى و زمين شناسى كوشش در اثبات آن دارد.

    فصل نهم، شيوه زندگانى مشتمل بر يادداشت‌هاى بسيارى از ديده‌هاى اوليويه از زندگى روزمره ايرانيان است. نویسنده نه تنها به بازگو كردن ساده اين موارد اكتفا نكرده، بلكه شيوه‌هاى مختلف زندگى در ايران را با اوضاع زندگانى عثمانيان مقايسه كرده و تفاوت‌هاى آن را بررسى كرده است.

    فصل دهم، اوضاع اقتصادى و تشكيلات لشكرى قاجار است. كه به ويژه براى آشنايى با نحوه اداره حكومت در آن ايام قابل توجه است.

    مسيو اوليويه، چنان‌كه در مقدمه كتاب خود اطلاع داده، به همان روش اجراى مختلفه، كتاب سياحت خود را به اتمام مى‌رساند. دو مجلد سابق حاوى احوالات مملكت عثمانى و شهر اسلامبول، جزاير آرشيپل، جزاير كرت، مملكت شام و مزوپوتامى است. مدت‌ها و زمان‌هاست كه اين ممالك مطمح نظر دانشمندان بوده و موجب اهتمام ايشان در شناسايى تمام گشته و به موقع اهميت يافته است؛ به همين لحاظ مصنف چيزى را فروگذار نكرده و تمام آنچه را كه متعلق به پوليتيك و غيره بوده على التفصيل نگاشته است. هم‌چنين در اين مجلد آخرى، همان روش را از دست نداده و به همان شيوه مرضيه، اين سياحت را كه به امر حكومت شروع كرده، به انجام رسانده است. اين قسمت سوم از كتاب مشتمل بر احوال ايران است. در احوال آسياى صغير كتب زياد و بسيار خوبى از مصنفين در دست داريم، اما از احوال ايران، خاصه در اين ايام كه انقلابات عديده موجب جلب خيالات دول شده است، تصنيفى كامل نداريم. از پنجاه سال تا به حال هيچ تأليفى و تصنيفى كه لايق ذكر باشد، ظاهر نشده است كه مشتمل باشد بر احوالات اين مملكت كه در قرن هفدهم عيسوى بنا بر قول مسافرين اين ديار، كمال اعتبار و نهايت نضارت و ريعان را داشته است. مصنفين اين قرن آخر كه از اوضاع و احوال اين مملكت سخن گفته‌اند، هيچ از فوت نادر شاه به بعد تجاوز نكرده‌اند. پس براى اينكه هيچ چيز فروگذار نشود، مسيو اوليويه تا سلطنت شاه حسين پيش رفته و از احوالات اين پادشاه بدبخت كه در تاريخ هزار و شش صد و نود و چهار مسيحى 1106ق، جانشين پدر خود گرديد، سخن گويد. اين پادشاه صفات محسنه داشت، ليكن ضعف نفس وى موجب هلاك گرديد و باعث انقلاباتى شد كه سبب سقوط وى از اريكه سلطنت گرديد و نيز باعث استيلاى طايفه وحشيه افغان در تاريخ هزار و هفت صد و بيست و دو ميلادى 1132ق، شد.

    وضعيت كتاب

    فهرست مطالب كتاب در ابتداى آن و فهرست نام كسان و جاى‌ها در انتهاى كتاب درج شده است. هم‌چنين در پايان كتاب كتاب شناسى مصحح به زبان فارسى و لاتين ذكر شده است.

    منابع مقاله

    متن مقدمه كتاب.

    وابسته‌ها