شد الإزار في حط الأوزار عن زوار المزار

    از ویکی‌نور
    شد الإزار في حط الأوزار عن زوار المزار
    شد الإزار في حط الأوزار عن زوار المزار
    پدیدآوراناقبال آشتیانی، عباس (محقق)

    جنید شیرازی، جنید بن محمود (نویسنده)

    قزوینی، محمد (محقق)
    عنوان‌های دیگرشد الازار فی حط الاوزار عن زوار المزار، یا "المزارات - مزارات شیراز"
    ناشرچاپخانه مجلس
    مکان نشرتهران - ایران
    سال نشر1328 ش
    چاپ1
    موضوعآرامگاه‌‏ها - ایران - شیراز

    زیارتگاه‌‏های اسلامی - ایران - شیراز

    شیراز - آرامگاه‌‏ها

    شیراز - سرگذشت‌نامه
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏DSR‎‏ ‎‏2097‎‏ ‎‏/‎‏ی‎‏75‎‏ ‎‏ج‎‏9
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    الإزار في حط الأوزار عن زوار المزار، اثر معين‌الدين ابوالقاسم جنيد شيرازى از وعّاظ و شعراى شيراز، در حدود سال 791ق، در شرح احوال و تعيين محل قبر جمع كثيرى از زهّاد، علماء، امراء و سلاطينى كه در شيراز دفن شده بودند، نوشته شده است.

    انگيزه مؤلف، راهنمايى زوّارى است كه قصد زيارت مزارات شيراز را دارند.

    اين اثر، يكى از نخستين و پرآوازه‌ترين كتاب‌ها درباره مزارها مى‌باشد كه از آن با نام‌هاى «المزارات»، «مزارات» و «مزارات شيراز» نيز ياد شده است.

    ساختار

    كتاب با دو مقدمه از مصحح و مؤلف آغاز شده است.

    از آن جا كه نيت نویسنده اين بوده است كه كتاب براى زوّار مزارات شيراز در حكم راهنمايى باشد، مطالب به عدد ايام هفته، به هفت قسمت يا هفت نوبت كه هر قسمت يا نوبت شامل ذكر مدفونين يكى از قبرستان‌هاى معروف شيراز باشد، تقسيم شده تا زيارت كننده هر كدام را به نوبت در يكى از ايام هفته و يا هر كدام را در يك شب جمعه يا صبح شنبه زيارت كرده و باين ترتيب زيارت خود را از تمام آن‌ها در هفت روز يا هفت هفته، به انجام رساند.

    مؤلف در مجموع، احوال سيصد و پانزده نفر را شرح كرده كه اولين آن‌ها شيخ ابوعبداللّه محمد بن خفيف بن اسكفشاذ ضبى و آخرين آن‌ها، شيخ مشرف‌الدين مصلح بن عبدالله سعدى شيرازى است.

    مؤلف، مورّخ نبوده و به همين جهت اغلاط و مسامحات زيادى به زبان و قلم او جارى شده است، با اين حال، به عللى از جمله قدمت زمان و دسترسى داشتن وى به كتبى كه ديگر اثرى از آن‌ها بر جا نيست و همچنين معاصر بودن با پاره‌اى از اشخاص و وقايعى كه به ذكر آن‌ها پرداخته، معلومات گران‌بهايى به دست داده است كه ساير مآخذ تاريخى موجود، از آن‌ها خالى است و اين جمله به روشن كردن بسيارى از حوادث تاريخى مربوط به فارس و نواحى مجاور آن و ترجمه احوال جمعى از رجال منتسب آن سرزمين‌ها، كمكى شايان مى‌نمايد.

    گزارش محتوا

    مقدمه مصحح، بعد از بيان جايگاه و اهميت كتاب، انگيزه مؤلف را بررسى و به نسخه‌هاى موجود از آن اشاره كرده است.

    مقدمه مؤلف به بيان رواياتى از معصومين(ع) پيرامون زيارت اهل قبور اختصاص دارد.

    نوبت اول: در ذكر مدفونين قبرستان شيخ كبير است؛ از جمله: ابواحمد كبير، ابوحيان على صوفى توحيدى، سيد مرتضى واعظ، شيخ عبدالسلام فرزند الشيخ الكبير، ابوعلى حسين بن محمد بن احمد الاكار، ابوعمرو عبدالرحيم بن موسى اصطخرى، ابوحيان على بن محمد بن العباس صوفى توحيدى، جمال‌الدين محمد بن حسين بن محمد معروف به سرده و...

    در احوالات شيخ ابواحمد كبير چنين آمده است كه نام او فضل بن محمد بوده و بسيار بر اوقات نماز مراقبت داشت. اكثر شب‌ها به نماز ايستاده و روزها را روزه مى‌گرفت و هرگز در مجلس قضات و سلاطين حاضر نشد. وى از راويان حديث بوده و در سال 377ق وفات نمود. او را در كنار مزار شيخ ابوعبداللّه محمد بن خفيف بن اسكفشاذ دفن كردند.

    دوم: مربوط به مدفونين قبرستان باهليه مى‌باشد؛ از جمله: شيخ باهلى، ابوعبدالله المقاريضى، فخرالدين احمد بن محمد الصادق، ابوعبدالله بيطار، زين‌الدين كازرونى، ابوالحسن رومى، ابوالعلاء حضرمى، زيدان بن عثمان، ابوالمكارم بلدى، منذر بن سلطان، يوسف جويمى، زين‌الدين كسائى و...

    در احوالات سيبويه كه از علماى علم نحو مى‌باشد، چنين ذكر آمده كه كنيه وى، ابوبشر بوده و علم نحو را نزد خليل و يونس نحوى و علم اللغه را از اخفش فراگرفته است. نویسنده به نقل از قاضى جمال‌الدّين مصرى، معتقد است كه قبر وى نيز در قبرستان باهليه مى‌باشد؛ هر چند مكان دقيق آن مشخص نيست.

    سوم: در ذكر مدفونين قبرستان دارالسلم است؛ از جمله: شيخ سلم بن عبدالله صوفى، مؤمل بن محمد الجصاص، ابوالسائب، ابومبارک عبدالعزيز، ابوطاهر شيرازى، احمد بن يحيى، شيخ بهاءالدين معروف به شلكو، سعدالدين اديب، شهاب‌الدين بيضاوى، شيخ موفق‌الدين، احمد بن عبدالله شهره، مجدالدين سودانى و...

    مجدالدين سودانى، فردى منزوى بوده كه از لذات و ظواهر دنيوى كناره‌گيرى نموده و در خانقاه زندگى مى‌كرد. وى از مريدان مولانا نورالدّين محمّد خراسانى بود و در اواخر عمر، ملوك، سلاطين و امراى زيادى براى پند گرفتن از وى نزدش مى‌آمدند. او حدوداً در سال 700ق وفات نموده است.

    مدفونين قبرستان امّ كلثوم و شيرويه در چهارم معرفى شده‌اند. برخى از اين افراد عبارتند از: سيده امّ كلثوم، ابابكر زاهد، ابوسعيد ساوجى، عبدالرحمن اقليدى، جمال‌الدين بوشكانى، قوام‌الدين نعيم، حسن ديلمى، نورالدين خفرى، ضياءالدين سلمانى، شيخ شهاب‌الدين سهروردى و...

    از جمله اين افراد، شيخ ابراهيم كرجى مى‌باشد كه يكى از بزرگان صوفيه و از زهاد معروف عصر خويش بود. درباره وفات يا شهادت ايشان اقوال مختلفى نقل شده، اما نویسنده موثق‌ترين آن‌ها را شهادت وى به دست گروهى از ظلمه مى‌داند كه درپى يافتن جماعتى بودند كه به شيخ پناهنده شدند و از آن جا كه وى حاضر به تسليم آن‌ها نشد، وى را به شهادت رساندند. بر روى قبر وى مكتوب است كه ايشان در سال 301ق به شهادت رسيدند.

    پنجم: به ذكر احوال مدفونين قبرستان باغ نو اختصاص داشته و برخى از ايشان عبارتند از: شيخ منذر بن قيس، ابوبكر بن على تركى، ابوزرعه اردبيلى، جعفر حذاء، سعدالدين محمد روزبهان، شهاب‌الدين محمد بن روزبهان بقلى، محمد بن خليل شيرازى، ابوعبدالله خداش، فخرالدين احمد بن روزبهان، شيخ على سراج، شيخ مؤيدالدين، اتابك سنقر، محمد بن عبدالله طوسى و...

    در اين قبرستان باغى وجود دارد كه امامزاده‌اى به نام سيد حسين بن موسى بن جعفر صادق(ع) در آن مدفون است. چنين ذكر شده است كه اين باغ متعلق به اميرى از امراى شيراز بوده و باغبان آن كه فردى مؤمن و متقى بود، متوجه انوارى مى‌شود كه در شب‌هاى جمعه از تلى در باغ به آسمان ساطع مى‌گردد. وى امير را مطلع كرده و او پس از تجسس بسيار از مردم آن ناحيه، فرمان به كندن آن تل مى‌دهد و در زير آن، پيكر مطهرى سالم و تازه يافت مى‌شود كه در يك دست آن قرآن و در دست ديگرش شمشيرى وجود دارد و معلوم مى‌گردد كه ايشان از فرزندان امام جعفر صادق(ع) مى‌باشند. به فرمان آن امير، مقبره و بارگاهى براى آن امامزاده ساخته مى‌شود.

    در ششم احوال مدفونين در قبرستان جامع عتيق بيان شده است؛ از جمله: سيد امير احمد بن موسى بن جعفر(ع)، سيد محمد بن موسى(ع)، سيد عزالدين اسحاق، قاضى امام‌الدين بيضاوى، شرف‌الدين بوشكانى، بهاءالدين بن عربشاه حسينى، ابوسعد محمد بن هيثم و...

    احمد بن موسى(ع) كه به شاه چراغ معروف است، بعد از شهادت امام رضا(ع)، در زمان مأمون، وارد شيراز گرديده و در همان جا به شهادت رسيد. نویسنده از برخى كرامات و احوالات ايشان نام برده؛ از جمله اين كه وى قريب به هزار بنده و كنيز را در راه خدا آزاد نمود. مؤلف معتقد است كه مزار ايشان تا مدت‌ها مخفى بود تا اين كه در زمان امير مقرّب‌الدّين مسعود بن بدر، آشكار گرديد. هنگام پيدا شدن پيكر مطهر ايشان، بدن وى سالم و تازه بوده و همراه آن زره و انگشترى يافت مى‌گردد كه بر روى آن «العزّه للّه احمد بن موسى» نقش بسته بود و بدين وسيله ايشان شناسايى مى‌شوند.

    در آخرين نوبت، مدفونين قبرستان مصلّى معرفى شده‌اند كه برخى از ايشان عبارتند از: امامزاده على بن حمزه بن موسى بن جعفر(ع)، شيخ ركن‌الدين بن عثمان قزوينى، شيخ معاذ، رستم بن عبدالله خراسانى، شاه شجاع، سعدى شيرازى و...

    حواشى و اضافاتى از محمد بن عبدالوهاب قزوينى پيرامون كتاب در انتهاى مطالب آمده است.

    وضعيت كتاب

    كتاب توسط عيسى پسر مؤلف، به فارسى ترجمه شده و «ملتمس الاحبا خالصاً من الريا» نام دارد كه به همت دكتر نورانى وصال در شيراز، به چاپ رسيده است. اين ترجمه به «هزار مزار» و يا «هزار و يك مزار» شهرت دارد.

    فهرست اسامى اشخاص، بلاد و كتب مذكور در متن، در انتهاى كتاب آمده است.

    پاورقى‌ها توسط مصحح، عبّاس اقبال، به ذكر منابع و توضيح برخى كلمات و عبارات پرداخته است.

    منابع مقاله

    1. مقدمه و متن كتاب.
    2. سايت خبرى كتابخانه تخصصى حج.


    وابسته‌ها