صريح السنة

    از ویکی‌نور
    ‏صريح السنة
    صريح السنة
    پدیدآورانطبری، محمد بن جریر بن یزید (نويسنده)

    معتوق، بدر بن يوسف (محقق)

    بدر، بدر بن عبدالله (مصحح)
    ناشرغراس مکتبة اهل الأثر
    مکان نشرکويت
    سال نشرمجلد1: 2005م , 1426ق,
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    صريح السنة، تألیف محمد بن جریر بن یزید طبری (متوفی 310ق) فقیه، محدث و مورخ برجسته سنی مذهب است. این اثر رساله‌ای مختصر از اوست که در آن احادیث نبوی و آثاری پیرامون برخی موضوعات کلامی مطرح شده است. تحقیق و تصحیح کتاب به قلم بدر بن یوسف معتوق و بدر بن عبدالله بدر انجام شده است.

    ساختار

    کتاب مشتمل بر مباحث مقدماتی (مقدمه کوتاه، شرح‌حال نویسنده و اثبات انتساب کتاب به او و شیوه تحقیق) و متن اثر در هفت قول و یک تحذیر مشتمل بر 41 عبارت است.

    گزارش محتوا

    این رساله اگرچه از حجم کمی برخوردار است اما اهل علم آن را پذیرفته و بعضی از دانشمندان اهل سنت بر آن شرح نوشته‌اند. از جمله آخرین کسانی که شرح کامل خوبی بر این اثر نوشته، ابراهیم بن عامر رحیلی است[۱].

    محقق اثر در مقدمه ابتدا به تبیین جایگاه سنت پرداخته می‌نویسد: خداوند سبحان کتابش را بر نبی‌اش برای هدایت بندگان نازل کرد تا آن‌ها را از عبادت بندگان به‌سوی عبادت رب بندگان سوق دهد و در آن شیوه سالم و کاملی را تبیین کند که آن‌ها را از تاریکی‌ها به‌سوی نور خارج کند. وی مردم را به تمسک به آن امر کرد و سنت نبوی را روشنگر این شیوه برای مردم قرار داد و صحابه و تابعین این شیوه را پیمودند[۲].

    او در بخشی از این مقدمه، منتسب نمودن ابن جریر طبری به تشیع توسط عبدالله بن ابی داود سجستانی و دیگران را اتهامی ناروا و طبری را مخالف سرسخت تشیع دانسته است[۳]. خلاصه ماجرا آن است که‌ ابن ابی داود سجستانی -فرزند سجستانی صاحب سنن- مطلبی در انکار حدیث غدیر گفت که سبب تألیف کتابی با نام «الولایة» از سوی طبری شد[۴]. طبری به دلیل تألیف «الولایة»، متهم به‌ تشیع‌ گردید؛ زیرا‌ اهل حدیث، حدیث غدیر را نمی‌پذیرفتند و اگر هم می‌پذیرفتند، اجازه تألیف کتابی در طرق آن‌ را که می‌توانست دستاویز شیعیان شود، به کسی چون طبری‌ که‌ عالمی شناخته شده بود، نمی‌دادند. از همین روست که شاهدیم بخاری که تنها و تنها روایات موجود در ‌دوایر‌ اهل حدیث را ارائه می‌کند، از ذکر این حدیث با داشتن آن‌ همه‌ طریق‌ خودداری ورزیده است. اگر نگارش کتابی دیگر از سوی طبری را درباره «حدیث الطیر‌» که صحت آن بی‌تردید افضل بودن امام علی(ع) را بر‌ همه صحابه ثابت می‌کند‌، موردتوجه قرار دهیم، زمینه اتهام تشیع به طبری روشن‌تر می‌شود[۵].

    فعالیت‎های تحقیقی محقق عبارت است از:

    1. تقسیم کتاب به بخش‌ها و شماره‌گذاری آن و انتخاب عناوین برای برخی فقرات.
    2. مقابله نسخه خطی با نسخه مطبوع با تعلیقات شیخ عبدالله بن حمید.
    3. ذکر جایگاه آیات در مصحف مطهر (قرآن).
    4. استخراج احادیث و آثار و حکم بر آن‌ها به اقتضای قواعد علم مصطلح الحدیث.
    5. تفسیر و ترجمه برخی از کلمات نامأنوس.
    6. تعلیقه و توضیح برخی جاهای نص کتاب.[۶].

    طبری در این رساله برخی مباحث کلامی را به‌اختصار مطرح کرده است؛ به‌عنوان‌مثال در دومین قول کتاب با موضوع رؤیت خداوند می‌نویسد: «قول صواب در این‌که روز قیامت مؤمنین پروردگارشان را مشاهده کنند و اعتقاد ما که اهل سنت و جماعت در آن از ما پیروی می‌کنند این است که بر طبق اخبار مؤید آن از رسول‌الله(ص)، در روز قیامت خداوند را مشاهده می‌کنند»[۷]. موضوع رؤیت‌ حق‌تعالی‌ در دیدگاه‌های تفسیری و کلامی شیعه، معتزله و اشاعره در دو نقطه متضاد با یکدیگر قرار دارد‌. شیعه و معتزله به امتناع رؤیت معتقدند و اعتقاد خود را بر ادله عقلی و نقلی‌ استوار می‌سازند. اشاعره بر‌ امکان‌ رؤیت حق‌تعالی در دنیا و وقوع قطعی آن در آخرت باور دارند و آن را محصول ظاهر آیات و نصوص متواتر و عقیده سلف قلمداد می‌کنند[۸].

    از مسائل مهم کلامی و فلسفی افعال اختیاری انسان‌ است. معتزله به انگیزه نفی بدی‌ها از خداوند، منکر صدور فعل عبداز خدا شده‌اند و منشأ افعال‌ اختیاری‌ را عبدمی‌دانند؛ اما متکلمین اشاعره با اذعان به توحید افعالی، بر این باورند که همه افعال بندگان، مخلوق خداوند است و انسان‌ تنها کسب کننده فعلی است که خداوند آن را به دست انسان ایجاد می‌کند[۹]. تقریباً در اکثر منابعی که‌ رأی‌ اشاعره را در این زمینه‌ بررسی‌ نموده‌اند‌، با‌ عباراتی‌ چون «مخلوقیت افعال انسان از سوی‌ خدای‌ متعال و کسب فعل از جانب بشر» مواجه می‌شویم. از دیدگاه اشاعره‌ که‌ فعل اختیاری انسان، مخلوق خدای سبحان‌ است، تفاوت ندارد که‌ آن‌ فعل پسندیده باشد یا ناپسند‌. همه‌ افعال اختیاری انسان اعم از کفر و ایمان و طاعت و عصیان، مخلوق خداست و آنچه به‌ انسان‌ تعلق دارد، کسب است و منظور‌ از‌ کسب‌، تعلق قدرت و اراده‌ عبد‌ به فعل مقدور است[۱۰]. ‌ طبری نیز در خصوص افعال بندگان معتقد است که افعال عباد و حسنات و سیئاتشان همگی به خداوند تعالی باز می‌گردد[۱۱].

    آخرین قول از کتاب به رابطه اسم و مسمی اختصاص یافته است. مذهب اهل سنت و جماعت آن است که اسم و مسمی هر دو یکجاست و اسم عین مسمی است؛ و معتزله و جهمیه می‌گویند: اسم غیر مسمی است و اسم و تسمیه به نزد ایشان یک معنی است؛ و نزد اشعری، اسماء بر سه قسم است: بعضی عین مسمی و بعضی غیر مسمی و بعضی لاهو و لاغیره[۱۲]. نویسنده این بحث را از بی‌خردی‌های واقع شده‌ای می‌داند که پیروی از آن هیچ اثری ندارد و سخن هیچ‌یک از پیشوایان هم نیست که شنیده شود؛ پس تعمق در آن زشت و سکوت درباره آن نیکوست[۱۳].


    وضعیت کتاب

    فهارس آیات، احادیث، اسامی، منابع و مطالب کتاب در انتهای آن ذکر شده است. محقق اثر در پاورقی‌های کتاب به اختلاف نسخ اشاره کرده و توضیحات مفیدی آورده است.

    پانویس

    منابع مقاله

    1. مقدمه و متن کتاب.
    2. جعفریان، رسول، «پاره‌های برجای‌مانده کتاب: فضائل علی بن ابی‌طالب(ع) و کتاب الولایة»، پایگاه مجلات تخصصی نور: میقات حج، زمستان 1379، شماره 34، صفحه 196 تا 225.
    3. قندهاری، محمدهادی؛ فائزه، درمان؛ «بررسی نظریات کلامی درباره رؤیت خداوند متعال»، پایگاه مجلات تخصصی نور: پژوهش‌های اعتقادی کلامی، تابستان 1396، شماره 26، صفحه 77 تا 96.
    4. محسنی، کاظم و دیگران؛ «بررسی دیدگاه اشاعره درباره افعال انسان بر اساس نظریه صدرالدین شیرازی»، پایگاه مجلات تخصصی نور: پژوهشنامه کلام، پاییز و زمستان 1395، شماره 5، ص43 تا 66.
    5. افشاری نیا، یوسف و دیگران، «بررسی تفسیر زاد المذکرین از منظر سبک منبری»، پایگاه مجلات تخصصی نور، نامه فرهنگستان، پاییز 1394، شماره 57، ص 88 تا 106.

    وابسته‌ها