مذكر احباب (ادب و فرهنگ فارسی در قرن دهم هجری)

    از ویکی‌نور
    مذکر احباب (ادب و فرهنگ فارسی در قرن دهم هجری)
    مذكر احباب (ادب و فرهنگ فارسی در قرن دهم هجری)
    پدیدآورانمایل هروی، نجیب (مصحح و معلق) نثاری بخاری، حسن (نویسنده)
    ناشرنشر مرکز
    مکان نشرتهران - ایران
    سال نشر1377 ش
    چاپ1
    شابک964-305-414-4
    موضوعشاعران ایرانی - قرن 10ق. - سرگذشت‌نامه شعر فارسی - قرن 10ق. - تاریخ و نقد
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏‎‏PIR‎‏ ‎‏3543‎‏ ‎‏/‎‏ن‎‏2‎‏م‎‏4
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    مذكر احباب، كتابى است به زبان فارسى كه به شرح حال 292 تن از شاعران، سلاطين، صوفيان و عالمان و خويشاوندان مؤلف كه در ماوراءالنهر مى‌زيسته‌اند مى‌پردازد.

    آقاى احمد گلچين معانى سال اتمام اين تذكره 974ق را دانسته است. به گفته مصحح سال 974ق. به لحاظ سال اتمام نخستين تحرير تذكره قابل قبول است؛ اما اين سال را نبايد به عنوان سال اتمام صورت نهايى كتاب تلقى كرد، چرا كه مؤلف از 974 تا 1005ق. پيوسته به تذكره‌اش نظر مى‌انداخته و مطالبى را مى‌پيراسته و نكاتى را به تذكره‌اش مى‌افزوده است. مصصح سپس دلايل خود را بر اين‌كه سال 974ق. سال اتمام صورت نهايى كتاب نيست، ارائه مى‌كند.

    انگيزه مؤلف از نگارش اين اثر، اجابت خواسته برخى از دوستان و برادران بوده كه از وى خواسته‌اند، اسامى برخى از فضلا را در تذكره‌اى گردآورد تا يادشان ماندگار شود.

    ساختار

    كتاب مشتمل بر يادداشت و نيز مقدمه‌اى مبسوط به قلم مصصح آقاى نجيب مايل هروى، ديباچه‌اى به قلم مؤلف، يك مقاله و چهار باب و يك خاتمه است.

    مقاله خود مشتمل بر دو ركن و هر يك از دو ركن مشتمل بر دو فصل مى‌باشد.

    باب اول تا چهار‌م كتاب نيز هر يك مشتمل بر چهار فصل است.

    گزارش محتوا

    اين كتاب يكى از مهم‌ترين منابع ادبى، تاريخى مربوط به ماوراءالنهر در سده دهم هجرى است. اطلاعات تاريخى-فرهنگى جالبى درباره دربار ازبكان، شيبانيان و خانان خيوه و خوارزم در آن مندرج است. در ديباچه كتاب، مؤلف به تعريف شعر و بيان شرافت آن و نيز انگيزه خود از نگارش اين كتاب پرداخته و ترتيب مطالب كتاب را بيان مى‌دارد.

    ركن اول از مقاله كتاب به بيان احوال سلاطين چنگيزخانى(شيبانى) ضمن دو فصل اختصاص يافته است:

    در فصل اول از سلاطين چنگيزخانى كه وفات كرده‌اند، ياد مى‌شود. نظير: ابوالفتح محمد شيبانى، عبيدالله شيبانى، رستم بهادرخان و... و در فصل دوم از سلاطينى كه در زمان مؤلف در قيد حيات بوده‌اند، ياد مى‌شود. نظير: ابوالفتح سلطان سعيدخان، دوست محمد سلطان و...

    در فصل اول از ركن دوم كه به شرح حال سلاطين جغتايى اختصاص يافته، سلاطينى كه رحلت كرده‌اند، معرفى مى‌شوند. نظير: ظهيرالدين محمد بابرپادشاه، محمد همايون پادشاه، ابراهيم ميرزا و...و در فصل دوم دو تن از سلاطينى كه در زمان مؤلف در قيد حيات بوده‌اند، معرفى مى‌گردند كه عبارتند از: سليمان شاه ميرزا، ميرزا ابوالقاسم.

    باب اول از چهار باب كتاب به معرفى گروهى كه مؤلف ايشان را درك نكرده و از دنيا رفته‌اند، باب دوم به معرفى گروهى كه وى ايشان را درك كرده و از دنيا رفته‌اند، باب سوم به معرفى كسانى كه مؤلف آنان را درك نموده و تا زمان وى نيز در قيد حيات بوده‌اند و باب چهارم به شرح حال كسانى كه مؤلف ايشان را درك ننموده و لكن در زمان مؤلف هنوز در قيد حيات بوده‌اند، اختصاص يافته است.

    مؤلف ذيل نام هر يك از افراد، به معرفى اجمالى پرداخته و نمونه‌اى از نظم ايشان را ذكر مى‌كند.

    در خاتمه نيز مؤلف از نياكان و پدران و عموها و دايى‌هاى خويش ياد مى‌كند و نمونه‌اى از شعر ايشان را يادآور مى‌شود.

    مصحح كتاب، ارزش‌هاى اين تذكره را در چهار بخش تاريخ، ادبيات، تصوف و مردم‌شناسى به تفصيل بيان كرده است؛ اما بايد گفت كه بيشتر كسانى كه نامشان در اين تذكره به عنوان شاعر آمده است، در تاريخ ادبيات فارسى چندان شهرتى ندارند و حتى نام آنان به جز در اين تذكره در جايى ديگر نيامده است. اينان كسانى هستند كه به روايت مؤلف «گاه ميل شعر مى‌كرده‌اند» و يا به ندرت مرتكب شعر مى‌شده‌اند و عموماًاحباب و ياران مؤلف بوده‌اند.

    نثارى به رسم اديبان قديم «سخن» را به دو صورت تقسيم مى‌كند: نثر و نظم. به نظر وى وزن يكى از اساسى‌ترين عناصر شعر است و او شعر را در واقع «سخن موزون» مى‌داند. همين تلقى از شعر سبب شده است تا مؤلف هر موزون طبعى را در زمره شعرا بياورد.

    مذكر احباب تذكره‌اى است محلى و نشانگر ذوق حاكم بر ماوراءالنهر در قرن دهم هجرى. مؤلف ذوقى معماپسند دارد و در تذكره خويش توجه خاصى به معماسازان و تعميه پردازان نموده است. ذكر صنايع مشكله شعرى، معما قصيده‌هاى مصنوع، اوزان مشكل عروضى، شعرهاى چهار بحرى، مسّجّر، معقّد، مقلوب و مستوى نشانگر ذوق مشكل‌پسند مؤلف اين تذكره است. اين ذوق در دربار ازبكان و شيبانيان رواج و رونق فراوان داشته است. سخنانى از اين دست كه صورت معما و مسأله رياضى را دارند براى ذهن و عقل خوشايند هستند؛ يعنى لذت كشف معما نصيب عقل مى‌شود؛ اما ذوق و احساس بهره‌اى از آن برنمى‌گيرد. در تذكره مذكر احباب «گفتن و شكافتن معما» و اشعار دشوار را مرتبه اعلاى فضل و دانش اهل عصر مى‌داند.

    مصحح محترم در مقدمه خود با بيان اين سخن و بر مبناى شاخصه‌هاى سبکی مؤلف، يعنى دشوارگرايى و معماپردازى، نشان داده است كه يكى از غزل‌هاى منسوب به نثارى بخارى، نمى‌تواند از بخارى باشد، چرا كه عنصر خيال در غزل مذكور نشان مى‌دهد كه با سروده‌هاى نثارى بخارى متفاوت است.

    اين تذكره حاكى از ذوق طبقه حاكم تازه به دوران رسيده‌اى است كه از سر تفنن و بى‌سوادى به معماپردازى روى مى‌آورد. وجود داستان‌هاى عجيب و ساختگى و افسانه‌هاى بى‌بنياد و مضحك مانند: حمام ناصر خسرو كه در آن پيدا نيست...بر ديوار بيست و چهار حلقه دارد، هر حلقه را كه بكشند، درى باز مى‌شود. و حمام به آن بزرگى با يك جام روشن است و كسى عالم به طريق بناى آن نسيت. نشان مى‌دهد كه سطح آگاهى و دانش دربار ماوراءالنهر چقدر متنزل و سخيف بوده است، اغلب حكايات مشهور آثار عطار و ديگر عرفا به برخى قلندر شكلان روزگار نثارى نسبت داده شده است؛ از جمله داستان آن ديوانه كه شاه به او گفت از من چيزى بخواه ديوانه گفت، به اين مگس دستور ده كه از روى صورتم كنار رود. شاه گفت از عهده من بر نمى‌آيد. ديوانه خنديد و گفت تو كه امرت بر مگس جارى نيست، چگونه از تو چيزى بخواهم. اين داستان در مثنوى‌هاى عطار آمده؛ ولى در مذكر احباب به حسامى قلندر از قلندران ناشناخته عصر مؤلف نسبت داده شده است.

    مذكر احباب را بايد تذكره معماسازان ناميد. طرز معماپدرازى در قرن نهم و دهم در اوج رونق بود. در واقع فن معما نوعى تففن و وقت‌گذرانى است و نه هنر، كه از ويژگى‌هاى طبقه مرفه حاكم بوده است. فهرست شاعران و عالمان مندرج در مذكر احباب نشان مى‌دهد كه آنها همگى از بزرگان و نزديكان مراكز قدرت بوده‌اند. جلسات ادبى كه در خانه كمال‌الدين مشفقى كتابدار تشكيل مى‌شده مجمع بزرگان عصر بوده است. طبقه برتر ناحيه ماوراءالنهر ذوقى تفننى داشته است و فضيلت مآبى در آن قلمرو معماسازى و معماخوانى بوده است.

    اين ادعا كه چنين ذوقى بر همه آن سرزمين حاكم بوده، اگر درست نيايد، لااقل مى‌توان گفت كه ذوق و سليقه مؤلف تذكره مذكر احباب بسيار معماپسند و متفنن بوده است. هر چند او در جاى جاى تذكره‌اش مى‌نويسد كه اهل عصر وى «جهت انشراح قلب به شعر روى آورده‌اند»؛ اما از اشعارى كه در تذكره‌اش مى‌آورد، التذاذ عقل بيشتر حاصل مى‌شود تا انشراح قلب.

    وضعيت كتاب

    كتاب مشتمل بر پاورقى‌ها و يادداشت‌هايى به قلم مصحح و نيز فهرست‌هاى ذيل مى‌باشد:

    فهرست آيات، احاديث و اخبار و امثال عربى، مثل‌ها و مثلواره‌هاى فارسى، ابيات و مصراع‌ها، معارف و مفاهيم و نوادر لغات و تركيبات، نام كسان، اسامى طايفه‌ها و فرقه‌ها و طريقه‌ها، جاى‌ها، كتاب‌ها و فهرست ماده تاريخ‌ها و معماها.

    منابع مقاله

    1. فتوحى، محمود، مذكر احباب، كتاب ماه ادبيات و فلسفه، خرداد1378، ش20، ص28-29.
    2. مقدمه مصصح.
    3. نوشاهى، عارف، در باب "مذكر احباب"، معارف، آذر و اسفند 1379، ش51، ص17-51.
    4. ديباچه مؤلف.
    5. متن كتاب.