معجم الشعراء

    از ویکی‌نور
    معجم الشعراء
    معجم الشعراء
    پدیدآورانمرزبانی، محمد بن عمران (نویسنده) اسلیم، فاروق (محقق)
    ناشردار صادر
    مکان نشربیروت - لبنان
    سال نشر1425 ق یا 2005 م
    چاپ1
    شابک9953-13-095-7
    موضوعشاعران عرب شعر عربی - مجموعه‌ها
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏PJ‎‏ ‎‏7521‎‏ ‎‏/‎‏م‎‏4
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    معجم الشعراء، اثر محمد بن عمران بن موسى بن سعيد كاتب مرزبانى (بغداد، 297-384ق) است كه نویسنده در آن، جمعى از شاعران مسلمان را معرفى كرده است. متأسفانه نسخه كاملى از اين اثر ارزنده در دست نيست و فقط بخش اندكى (حدود يك‌پنجم از متن اصلى) موجود است كه در اينجا تصحيح شده و مشاهده مى‌شود. تصحيح اثر حاضر را فاروق اسليم انجام داده است.


    ساختار

    مصحح، كتاب حاضر را چنين معرفى كرده است: صاحب «الفهرست» ذكر كرده است كه مرزبانى در كتابش «المعجم»، شاعران را بر اساس حروف الفبا ياد مى‌كند و از كسى شروع مى‌كند كه اول اسمش الف است بعد كسى كه اول اسمش باء، تا آخر حروف الفبا و آن كتاب، دربردارنده حدود پنج هزار شاعر است و از هر شاعرى چند بيتى از اشعار مشهورش مى‌آورد و آن كتاب، بيشتر از هزار ورقه است؛ ولى متأسفانه اين كتاب به‌صورت كامل به دست ما نرسيده و آنچه در برابر ما است شامل 1119 شرح‌حال مى‌شود و اين مقدار حدود يك‌پنجم است و از كسى آغاز مى‌شود كه اسمش «عمرو» است از حرف عين.

    از مطالعه اين كتاب، آشكار مى‌شود كه نویسنده‌اش مى‌كوشد تأليفى دايرةالمعارفى عرضه كند كه همه شاعران عرب از جاهليت تا دوران خودش را شامل شود... و به همين جهت شيوه غالب او ايجاز است، جز آنكه گاهى او در ايجاز مبالغه مى‌كند؛ مانند سخن او درباره شرح حال «مسروق بن حجر بن سعيد كندى» و «منجور بن غيلان بن خرشه ضبى» و طولانى آوردن شرح حال، نادر است؛ مانند شرح حال فرزدق كه به اندازه هفت برابر شرح حال رايج در اين كتاب است. شرح حال رايج مانند مطلبى است كه درباره زندگى هوذه بصرى آمده... روش مرزبانى اين است كه غالباً ً در هر شرح حال، اسم شاعر، لقبش و كنيه‌اش و نسبش را ذكر مى‌كند و بعد اندكى از اشعارش را مى‌آورد و اخبارى كه بر اوضاع روزگارش دلالت مى‌كند و يكى از اين واژگان: «جاهلى» يا «مُخَضرَم» يا «اسلامى» يا «مُحدَث» را ذكر مى‌كند كه عصر او را نشان مى‌دهد و گاهى شاعر را به يكى از خلفا نسبت مى‌دهد، به‌ويژه عباسيان، پس مى‌گويد او «رشيدى» است يا «مأمونى» يا «متوكلى» يا مانند آن[۱]

    گزارش محتوا

    برخى از مطالب جالب و سودمند اثر حاضر به اين صورت است:

    1. يادكرد كسانى كه اسمشان على است: اميرالمؤمنين ابوالحسن على بن ابى‌طالب(ع). اشعار فراوانى روايت شده كه او سروده است، از جمله در غزوه خيبر در پاسخ به مرحب كه گفته بود
      قد علمت خيبر أني مرحب شاكي السلاح بطل مجرب
      يعنى: «خيبر مى‌داند كه من مرحبم و همواره با سلاح و پهلوانى باتجربه»، چنين رجز خوانده است:
      أنا الذي سمتنى أمي حيدرة كليث غابات كريه المنظرة
      يعنى: «من همان هستم كه مادرش او را حيدر ناميده؛ حيدرى مانند شير سهمگين بيشه‌ها»[۲]
    2. يادكرد كسانى كه اسمشان قيس است: نابغه جعدى، اسمش قيس بن عبدالله بن عدس بن ربيعة بن جعدة بن كعب بن ربيعة بن عامر بن صعصعه است؛ نسبش را ابوعبيده و ابن الكلبى و محمد بن سلام و لقيط و اكثر اهل علم، اين‌گونه بيان كرده‌اند.
      قحذمى گفته: اسمش حيان بن قيس بن عبدالله بن وحوح بن عدس بن ربيعة بن جعدة است و كنيه‌اش ابوليلى است و شاعرى مُفلِق (شاعرى حرفه‌اى، توانا، قَدَر قدرت و...) بود و در جاهليت و اسلام زندگانى طولانى داشت و از نابغه ذبيانى بزرگ‌تر بود و بعد از او هم مدت مديدى زندگى كرد و او يكى از معمرين است. گويند دويست سال زندگى كرد و برخى گويند كه كمتر از آن زيست و..[۳]
    3. يادكرد كسانى كه اسمشان مسعود است: مسعود بن معتب بن مالك ثقفى، شاعر جاهلى است و پسرش عروة بن مسعود همان است كه قومش را به اسلام دعوت كرد، پس او را كشتند، پس پيامبر(ص) گفت: «مثل عروة مثل صاحب ياسين، دعاهم إلى الله - تعالى - فقتلوه»؛ يعنى: «مَثَل عروه، مثل صاحب ياسين است كه آنان را به خداى متعال فراخواند، ولى او را كشتند»..[۴]
    4. يادكرد كسانى كه نامشان همام است: فرزدق، اسمش همام بن غالب بن صعصعة بن ناجية بن عقال بن محمد بن سفيان بن مجاشع بن دارم بن مالك بن حنظلة بن مالك بن زيد مناة بن تميم بن مر بن اد بن طابخه است و كنيه‌اش ابوفراس و به اين جهت فرزدق ناميده شد كه صورتش كه گرد و كريه بود، به خُبزه (چونه و خميرى افتاده در تنور) تشبيه شد..[۵]
    5. يوسف بن قاسم بن صبيح كاتب، از موالى بنى عجل، كه در سواد كوفه منزل داشتند، كنيه‌اش ابوالقاسم است و او پدر احمد بن يوسف وزير مأمون است و يوسف با عبدالله بن على عموى منصور، مكاتبه مى‌كرد و در اين موضوع اشعارى نوشته است و با آن اشعار مكاتبه مى‌كرد و آنان از اهل‌بيت شعر و ادبيات و بلاغت بودند و..[۶]
    6. دانستنى است كه مصحح اثر حاضر، افزون بر تصحيح، به بيان منابع مباحث مطرح‌شده اقدام كرده و همچنين اطلاعات نویسنده را از جهت شرح حال و جزئيات تاريخى و... غنى ساخته است. افزوده‌هاى مصحح در هر صفحه با تكرار شماره هر شاعر و نيز با نقطه‌چين به اين شكل «..........» از مطالب نویسنده تفكيك شده است.

    وضعيت كتاب

    مصحح براى اين كتاب در پايان آن، به ترتيب فهرست شرح حال‌هاى شاعران و شماره‌هاى آن و فهرست اشعار و فهرست منابع و فهرست اجمالى مطالب را فراهم كرده[۷]و متأسفانه فهارس فنى (آيات، روايات، اعلام و امكنه و...) و حتى فهرست تفصيلى مطالب فراهم نشده است. مصحح براى تصحيح اثر حاضر از تعداد قابل توجهى (236 كتاب) از منابع مهم به زبان عربى استفاده كرده و اسامى و مشخصات آن‌ها را نيز آورده است[۸]

    پانويس

    1. ر.ک: مقدمه كتاب، ص9-10
    2. ر.ک: متن كتاب، ص168
    3. ر.ک: همان، ص237
    4. ر.ک: همان، ص334
    5. ر.ک: همان، ص537-538
    6. ر.ک: همان، ص580
    7. ر.ک: همان، ص600-655
    8. ر.ک: همان، ص645-654

    منابع مقاله

    مقدمه و متن كتاب.

    وابسته‌ها