معجم مقاييس اللغة

    از ویکی‌نور
    معجم مقاییس اللغة
    معجم مقاييس اللغة
    پدیدآورانابن فارس، احمد بن فارس (نویسنده) هارون، عبدالسلام محمد‎ (محقق)
    ناشرمکتب الإعلام الإسلامي، مرکز النشر
    مکان نشرقم - ایران
    سال نشر1404 ق
    چاپ1
    موضوعزبان عربی - واژه‌نامه‌ها - متون قدیمی تا قرن 14
    زبانعربی
    تعداد جلد6
    کد کنگره
    ‏PJ‎‏ ‎‏6620‎‏ ‎‏/‎‏الف‎‏2‎‏م‎‏6
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    معجم مقاييس اللغة اثر ابوالحسین احمد بن فارس بن زكريا (قرن چهارم هجری)، از مهم‌ترين معاجم لغوى زبان عربى به شمار مى‌رود كه به كوشش عبدالسلام هارون مورد تحقيق قرار گرفته و در شش جلد منتشر شده است.

    ساختار

    كتاب با دو مقدمه از محقق و مقدمه آغاز شده است. لغات بر اساس حروف الفباء و با توجه به حروف اصلى كلمه مرتب شده است اما براى خود، چينش خاصى دارد.

    ابتداء مواد لغات (حروف اصلى كلمه) بر اساس حروف الفباء به 28 قسمت (يعنى 28 كتاب) تقسيم و هر كتاب بر اساس حروف اصلى كلمات به سه باب تقسيم گرديده است. باب اول ثنايى مضاعف، باب دوم ثلاثى و باب سوم كلماتى كه بيش از سه حرف اصلى دارند (رباعى و خماسى).

    گزارش محتوا

    محقق در مقدمه‌اش ابتدا به زندگى مؤلف پرداخته و در ادامه مطالبى از قبيل معنى مقاييس، نسخه‌هاى كتاب و روش تحقيق كتاب را ذكر كرده است.

    مؤلف نيز در مقدمه‌اش بعضى از كتب لغت كه از آنها در تألیفش استفاده كرده برشمرده است. او سعى نموده از تمامى منابع لغوى پيشينيان بهره گيرد؛ لذا كتاب‌هاى «العين» خليل، «غريب الحديث» ابوعبيده، «مصنف الغريب» ابوعبيده، «كتاب المنطق» ابن سكيت، و «الجمهرة» ابن دريد را پنج منبع اصلى براى جمع‌آورى و تدوين كتابش دانسته است.

    مؤلف براى تدوين كتاب، براى هر واژه‌ى دو حرفى يا سه حرفى، يك يا چند حوزه‌ى معنايى در نظر گرفته است كه در همه‌ى واژه‌هاى هم ريشه مشترك است و معناى واژه‌هاى مختلفى كه از آن ريشه مشتق مى‌شوند، بر پايه‌ى همين حوزه‌ى معنايى مشخص مى‌گردد. اگرچه اين نظريه پيش از آن در كتاب العين خليل به گونه‌ى جابه‌جايى حروف يك واژه مطرح شده است؛ اما ابن فارس نخستين كسى است كه بر آن جامه‌ى يك نظريه‌ى مستقل پوشانده است. اين نظريه ابتدا در كتاب ثلاثة به صورت فشرده و خام مطرح شده، سپس در مهم‌ترين كتاب لغت وى معجم مقاييس اللغة بسط و گسترش يافته است. آنگاه وى بر پايه‌ى همين نظريه، به بحث ديگرى كه خود آن را «نحت» يا واژه‌تراشى خوانده است، كشيده شده كه بنابر آن واژه‌هاى رباعى و خماسى در اثر آميزش دو يا چند واژه و گاه يك جمله پديد آمده‌اند، چنانكه مثلاً واژه‌ى «حَيْعَلَ» از تركيب واژه‌هاى حى و على پديد آمده است.

    مؤلف سعى كرده است براى هر ماده اصول معنايى آن را ذكر كند و مشتقات مختلف آن ماده را به آن اصول برگرداند، اين كار گرچه اجتهادى بوده و در بسيارى از موارد مى‌توان بر او اشكالاتى وارد كرد، اما در نوع خود بى‌نظير بوده و امروزه نيز كار او بسيار مورد نياز است؛ چه اين كه او اولين كسى است كه اين كار را در اين حجم وسيع انجام داده است. قبل از او ابن دريد چنين كارى را به صورت محدود و فقط در مورد اسماء قبايل و اسامى مرتبط با آنها انجام داده بود و پس از او نيز كتابى بدين قوت در اين زمينه نوشته نشده است.

    ترجمه واژگان ذكر شده در كتاب با «كتاب الهمزه» در جلد اول آغاز و در هر جلد بخشى از واژگان ذكر شده است.

    وضعيت كتاب

    اين اثر نخستين بار به كوشش عبدالسلام هارون در سه جلد در 1366- 1368ق در قاهره و بار ديگر در شش جلد در 1366-1371ق به همراه مقدمه‌اى عالمانه از وى به چاپ رسيده است.

    در پايان هر يك از مجلدات، منابع تحقيقى آن جلد ذكر شده است. در جلد ششم، فهارس لغات أشعار، ارجاز، امثال، اعلام، قبائل، بلدان و فهرست كتب ارائه شده است.

    منابع مقاله

    1. مقدمه و متن كتاب.
    2. دايرةالمعارف بزرگ اسلامى، جلد چهارم، واژه ابن فارس.

    وابسته‌ها