نشوار المحاضرة و أخبار المذاكرة

    از ویکی‌نور
    نشوار المحاضرة و أخبار المذاکرة
    نشوار المحاضرة و أخبار المذاكرة
    پدیدآورانشالجی، عبود (محقق) تنوخی، محسن بن علی (نویسنده)
    ناشر[بی نا]
    مکان نشر[بی جا] - [بی جا]
    سال نشر1391 ق
    چاپ1
    موضوعادبیات عربی - لطیفه، هجو و طنز
    زبانعربی
    تعداد جلد8
    کد کنگره
    ‏PJA‎‏ ‎‏3910‎‏ ‎‏/‎‏ن‎‏5
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    نشوار المحاضرة و أخبار المذاكرة، از مشهورترين تأليفات قاضى ابن على المحَسّن بن على تنوخى و مشتمل بر داستان‌هايى است كه از اهم موضوعات آن، اخبار قضات و رفع مظلمه مى‌باشد.

    كتاب به زبان عربى نوشته شده و تأليف آن، در سال 360ق، آغاز و بيست سال بعد به اتمام رسيده است.

    بعضى اين كتاب را به نام‌هاى «جامع التواريخ»، «نشاور المحاضرة» و «نشوان المحاضرة» نيز ضبط كرده‌اند.

    مؤلف دليل تأليف را كه به عقيده خودش تاكنون كسى همانند او، چنين كتابى ننوشته و مطالب آن بى‌همانند است، حفظ اخبار دولت‌ها و ملت‌ها و بيان فنون آن‌ها و به تمثيل درآوردن آن‌ها به‌منظور شناخت معاش و معاد و عواقب صلاح و فساد مى‌داند.

    ساختار

    مطالب كتاب، در هشت جلد، بدون فصل‌بندى يا باب‌بندى خاصى تنظيم شده و در ابتداى هر جلد، مقدمه‌اى از محقق پيرامون مطالب آن جلد، آمده است.

    مؤلف، تمامى مطالب كتاب را به‌صورت شفاهى دريافت كرده و به ثبت رسانده است، نه اينكه از كتب ديگر استفاده كرده باشد، چرا كه به گفته خود وى، اين مطالب در هيچ كتابى ضبط نشده است.

    وجه نام‌گذارى كتاب به نام مزبور آن است كه «نشوار» به سخن نيكو اطلاق مى‌شود و مى‌گويند: «ان لفلان نشوارا حسنا؛ اى: كلاما حسنا».

    گزارش محتوا

    در جلد اول، از جمله افرادى كه داستانى از ايشان نقل شده است، عبارتند از: حسن منجم، عامل معز‌الدوله بر اهواز؛ حامد بن عباس؛ ابن حصاص تاجر؛ وزير، على بن عيسى؛ ابوعمر قاضى؛ قاضى، ابن فرات؛ وزير، ابومحمد مهلبى؛ ابن قناش جوهرى و...

    از جمله داستان‌هايى كه در جلد دوم، جاى گرفته است، عبارتند از: داستان شيخ اهوازى كه سعى در بركنارى كارگزار اهواز داشت؛ مروت و جوانمردى قاضى محمد بن منصور؛ داستان‌هايى مربوط به مأمون عباسى؛ تبعيت كردن ناصر‌الدوله حمدانى از وصيت پدرش؛ دفن ابوهشام جبائى و ابوبكر بن دريد در يك روز و...

    ابوعلى حاتمى؛ عبدالله بن سليمان؛ ابواحمد بن مثنى؛ ابوسعيد شيبانى؛ ابواحمد دلجى؛ ابومسلم اصفهانى؛ ابومحمد مهلبى؛ ابوالحسن بن جميل و... از جمله كسانى هستند كه داستانى از ايشان، در جلد سوم آمده است.

    در جلد چهارم، با داستان‌هايى از افرادى همچون: ابوالعباس ثعلب؛ ابراهيم بن مهدى؛ ابورياش قيسى؛ ابومحمد مافروخى؛ ابوعمر ازدى؛ ابوجعفر بن بهلول؛ جحظه برمكى و... و در جلد پنجم، با اشخاصى از جمله: ابوالقاسم صاحب بن عباد؛ ابوالفضل زهرى؛ ذو الكفايتين ابوالفتح؛ ابن سكره‌هاشمى؛ ليلى و مجنون؛ ابوطاهر محمد بن نصر؛ عتاهيه بن ابوالعتاهيه؛ آشنا خواهيم شد.

    از جمله افراد مذكور در جلد ششم، عبارتند از: محمد بن عبدالله انصارى؛ محمد بن عبدالله مؤذن؛ ابوالحسن حرقى؛ ابواسحاق طبرى مقرى؛ بحترى؛ اسحاق موصلى؛ اسماعيل بن حماد بن ابى‌حنيفه؛ اسماعيل بن اسحاق؛ بهلول بن حسان و...

    در دو جلد پايانى نيز داستان‌هايى از افرادى از قبيل: يوسف بن يعقوب بن اسماعيل بن حماد؛ ابوبكر يوسف ازرق؛ ابونصر بن ابى‌الحسين بن ابى‌عمر؛ مسلم بن وليد؛ عبدالملك بن مروان؛ احمد بن يحيى بن ابى‌يوسف؛ يزيد بن هبيره و ابوالعباس بن فرات؛ عبيدالله بن سليمان؛ احمد بن طولون؛ معتصم عباسى؛ حامد بن عباس؛ معتضد عباسى؛ يزيد بن هارون و...

    در واقع قصص و داستان‌هايى كه درباره قضات، جلسات قضاوت و مظلمه‌ها در كتاب آمده، موضوع اصلى آن را تشكيل مى‌دهد و اين بدان جهت است كه مؤلف، اطلاع دقيقى نسبت به اين منصب داشته است.

    از لابه‌لاى مطالب كتاب، تعصب تنوخى نسبت به مذهب اعتزال نيز هويداست؛ چنان‌كه علاقه او به علم نجوم نيز بارز و آشكار است.

    در اين كتاب، گزارشات جالبى درباره پادشاهان، وزرا، بخشندگان، نجيلان، فلاسفه، شعرا و... آمده است.

    از جمله ويژگى‌هاى كتاب، يكى اين است كه مؤلف با طبقات مختلف مردم از پادشاهان، وزرا، امراء، رؤسا، اشراف و فلاسفه گرفته تا جهانگردان، جاسوسان، شكارچيان، دزدان، شطرنج‌بازان، ملوانان، دلقك‌ها، آوازه‌خوانان و... ارتباط برقرار كرده و تمامى اخبار، اشعار و محاورات آن‌ها را شنيده و با بيانى واحد به نگارش درآورده است. ويژگى ديگر آن، اين است كه وى در نوشتن اثرش، از هيچ منبع مكتوبى استفاده نكرده است، بلكه هر آنچه را كه گردآورده، از دهان آنان كه بدانها اشاره شد، شنيده و در دفتر ضبط كرده است.

    از جمله ايراداتى كه بر اين كتاب مى‌توان گرفت، اين است كه شاعر در كنار شعر شاعرانى چون ابوفراس حمدانى، اشعارى را ذكر كرده كه از ويژگى‌هاى شعر، چيزى جز نظم و آهنگ را دارا نيستند و حال آنكه تنوخى كسى نيست كه بين شعر خوب و بد نتواند تشخيص دهد. چه‌بسا ضبط اين گونه اشعار از جانب وى، به خاطر مدحى باشد كه در آن شعر نسبت به او يا پدرش شده است.

    وضعيت كتاب

    تحقيق كتاب، توسط عبود الشالجى صورت گرفته است.

    فهرست مطالب، اسماء اشخاص، اعلام جغرافيايى، عمرانى، كتب و مراجع مورد استفاده نویسنده در هر جلد، در پايان همان جلد و فهرست استدراكات تمامى مجلدات، در پايان جلد هشتم آمده است.

    در پاورقى‌ها، توضيحات مفصلى پيرامون مسانيد و كلمات و عبارات مشكل متن آمده است.

    منابع مقاله

    1. تاريخ الأدب العربي، كارل بروكلمان، ج 3، ص 144.
    2. دانش‌نامه جهان اسلام، مدخل تنوخى.
    3. دائرةالمعارف تشيع، مدخل تنوخى.
    4. مقدمه و متن كتاب.

    وابسته‌ها