ولایت فقیه در حکومت اسلام

    از ویکی‌نور
    ولایت فقیه در حکومت اسلام
    ولایت فقیه در حکومت اسلام
    پدیدآورانراجی، محمد حسین (گردآورنده)

    سعیدیان، محسن (گردآورنده)

    حسینی طهرانی، محمدحسین (نویسنده)
    ناشرعلامه طباطبايی
    مکان نشرمشهد مقدس - ایران
    سال نشر1421 ق
    چاپ2
    موضوعاسلام و دولت ولایت فقیه
    زبانفارسی
    تعداد جلد4
    کد کنگره
    ‏‎‏BP‎‏ ‎‏238‎‏/‎‏8‎‏ ‎‏/‎‏ح‎‏5‎‏و‎‏8
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    ولايت فقيه در حكومت اسلام تأليف آیت‌الله سيد محمدحسین حسينى تهرانى است كه به همت محسن سعيديان و محمدحسین راجى تنظيم و تدوين شده است.

    درباره حكومت اسلامى و ولايت فقيه و حدود و شرايط آن است.

    اين كتاب كه حاصل درس‌هاى نویسنده است، با استفاده از آيات قرآن و روايات و شواهد تاريخى و اجتماعى به مباحث فقهى و علمى و دلايل ولايت فقيه و شرايط و موانع آن و حقيقت ولايت امام و فقيه عادل و نحوه حكومت آنها در اسلام در چهار جلد پرداخته است. برخى از مطالب كتاب، جديد است و سابقه قبلى ندارد.

    مهم‌ترين ويژگى كتاب روى‌كرد معارفى و مطالب عرفانى مرتبط با آن است.

    انگيزه

    نویسنده، قبل از اين كتاب، مطالبى را در باب لزوم تشكيل حكومت اسلام، با عنوان «وظيفه فرد مسلمان در احياى حكومت اسلام» در جمع طلاّب مشهد مطرح كرده بود.

    به مناسبت طرح اين مباحث و احساس تكليفى كه نسبت به دفاع از نظريه ولايت فقيه در زمان حاضر نموده به صورت مشروح وارد مباحث ولايت فقيه مى‌شود.

    ساختار

    كل مطالب كتاب در 48 درس تدوين و در هر جلد 12 جلسه از اين دروس ارائه شده است. از جمله ويژگى‌هاى اين كتاب آن است كه مؤلف صرفاً در چارچوب مباحث ولايت فقيه باقى نمانده و گاه مباحث اجتماعى و معارفى مشروحى را تعقيب كرده است.

    گزارش محتوا

    نویسنده پس از تبيين معناى لغوى و اصطلاحى ولايت، ولايت امام معصوم را توضيح مى‌دهد. وى آيات و روايات زيادى را كه دال بر ولايت تكوينى و تشريعى است بيان كرده و بحث مبسوطى درباره روايت مقبوله عمر بن حنظله و اعتبار متن و سند آن ارائه مى‌كند.

    در ضمن مباحث بر اين نكته تأكيد مى‌كند كه واگذارى امور به ولى فقيه، از راه انتخابات عمومى ممكن نيست. بلكه بايد با نظر اهل فن و مجتهدان تعيين شود. ولى فقيه بايد اعلم باشد و ملاك اعلمیت، اعلمیت در فهم قرآن و روايات و متون فقهى است. مديريت امور جامعه علاوه بر تخصص در فهم دين، نيازمند نور باطن و داشتن تقوا و توجه به خداست. وى با تشريح برخى آموزه‌هاى دعاى كميل بيان مى‌كند كه اگر عالمى متصف به مضامين دعاى كميل نباشد غاصب مقام ولايت است.

    به اعتقاد او، مسئولين كليه قوا توسط حاكم اسلام نصب مى‌شوند و معاون او به شمار مى‌آيند، نه قدرت‌هاى موازى با او.

    وظيفه اوليه حاكم را گسترش فرهنگ نماز، زكات، عدالت، امر به معروف و نهى از منكر و حفظ حقوق مردم مى‌داند.

    هم‌چنين يكى از شرايط ولايت فقيه را ذكوريت ذكر مى‌كند و معتقد است زنان حتى مجاز نيستند در مجلس شورا حضور داشته باشند؛ زيرا نمايندگى مجلس از شئون ولايت است نه مصداق وكالت.

    در ادامه بحث مبسوطى درباره جهاد و وجوب آن تحت ولايت فقيه ارائه كرده است. سپس برخى از حقوق والى بر رعيت و حقوق رعيت بر والى را متذكر شده و آفات اخلاقى والى را ذكر نموده است.

    نگارنده با اشاره به اختلاف ديدگاه شيعه و سنى درباره جايگاه حاكم اسلامى، بيان مى‌كند كه اهل سنت همه احكام حاكم را لازم الاجرا مى‌دانند ولى شيعه حاكم را جايز الخطا دانسته، لذا حق نصيحت را براى رعيّت محفوظ مى‌داند.

    حق آزادى در مرام، سلامتى روحى و جسمى از جمله حقوقى است كه رعيت بر والى دارد.

    در پايان و در درس چهل و هشتم نيز مؤلف بحث خود را با تعزير و شكنجه در اسلام به پايان مى‌برد.

    به عقيده او، تعزير و شكنجه براى اقرار متهم ممنوع است و اقرار پس از تعذيب اعتبارى ندارد.