پرش به محتوا

تحرير الأصول (آملي): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'مولف' به 'مؤلف '
جز (جایگزینی متن - 'ميرزاى شيرازى' به 'ميرزاى شيرازى ')
جز (جایگزینی متن - 'مولف' به 'مؤلف ')
خط ۴۶: خط ۴۶:




كتاب مباحث استصحاب و تعادل و تراجيح را دو بخش مورد بحث قرار داده است. مولف در اين اثر همچنين به برخى از قواعد عامه مانند قاعده يد، تجاوز، فراغ، أصالة الصحّة و قاعده قرعه اشاره كرده است. از آنجايى كه [[آملی، هاشم|ميرزا هاشم آملى]] در محضر عالمانى همچون [[اصفهانی، ابوالحسن|سيد ابوالحسن اصفهانى]]، [[اصفهانی، محمدحسین|شيخ محمد حسين اصفهانى]]، شيخ نائينى و [[عراقی، ضیاءالدین|آقا ضياء عراقى]] تلمّذ نموده است لذا آراء ايشان را فراوان در كتاب مطرح كرده است.
كتاب مباحث استصحاب و تعادل و تراجيح را دو بخش مورد بحث قرار داده است. مؤلف  در اين اثر همچنين به برخى از قواعد عامه مانند قاعده يد، تجاوز، فراغ، أصالة الصحّة و قاعده قرعه اشاره كرده است. از آنجايى كه [[آملی، هاشم|ميرزا هاشم آملى]] در محضر عالمانى همچون [[اصفهانی، ابوالحسن|سيد ابوالحسن اصفهانى]]، [[اصفهانی، محمدحسین|شيخ محمد حسين اصفهانى]]، شيخ نائينى و [[عراقی، ضیاءالدین|آقا ضياء عراقى]] تلمّذ نموده است لذا آراء ايشان را فراوان در كتاب مطرح كرده است.


== گزارش محتوا==
== گزارش محتوا==
خط ۵۹: خط ۵۹:
در استصحاب، دو امر معتبر است: اول: متعلق يقين، سابق بر متعلق شك باشد؛ برعكس قاعده يقين و قاعده مقتضى و مانع كه در آنها متعلق يقين متحد يا مقارن با متعلق شك است. دوم:متعلق يقين و متعلق شك در خارج متحد ولى در رتبه متعدد است.
در استصحاب، دو امر معتبر است: اول: متعلق يقين، سابق بر متعلق شك باشد؛ برعكس قاعده يقين و قاعده مقتضى و مانع كه در آنها متعلق يقين متحد يا مقارن با متعلق شك است. دوم:متعلق يقين و متعلق شك در خارج متحد ولى در رتبه متعدد است.


استصحاب بر اساس اعتبارات مختلف به اقسام متعدد تقسيم مى‌شود و اختلاف ميان علماء در اينست كه آيا استصحاب در جميع اين اقسام حجّت است يا در برخى از آنها. به نظر مولف حق آنست كه استصحاب مطلقا حجت است و دلايل آن عبارتند از: اجماع، بناى عقلاء و روايات. استاد هر كدام از اين ادله را بررسى كرده و آنها را مورد مناقشه قرار مى‌دهد و در اين باره از كلام [[نائینی، محمدحسین|محقق نائينى]]  و عراقى بهره‌ها مى‌برد.
استصحاب بر اساس اعتبارات مختلف به اقسام متعدد تقسيم مى‌شود و اختلاف ميان علماء در اينست كه آيا استصحاب در جميع اين اقسام حجّت است يا در برخى از آنها. به نظر مؤلف  حق آنست كه استصحاب مطلقا حجت است و دلايل آن عبارتند از: اجماع، بناى عقلاء و روايات. استاد هر كدام از اين ادله را بررسى كرده و آنها را مورد مناقشه قرار مى‌دهد و در اين باره از كلام [[نائینی، محمدحسین|محقق نائينى]]  و عراقى بهره‌ها مى‌برد.


تنبيهات استصحاب:
تنبيهات استصحاب:


مولف به تنبيهات چهارده‌گانه اشاره كرده وبا ذكر نظريات اعلام دراين باره آنها را مورد نقد و بررسى قرار مى‌دهد. يكى از تنبيهات درباره استصحاب تعليقى است؛ آخوند قائل به جريان استصحاب تعليقى است و معتقد است كه اصل در استصحاب، وجود قضيه متيقنه و مشكوك و اتّحاد آنهاست كه در اينجا وجود دارد ولى به نظر [[شیرازی‌، محمد تقی‌ بن‌ محبعلی|ميرزاى شيرازى]]  استصحاب تعليقى اصلا جايز نيست چون معلَّق در صورتى موجود مى‌شود كه معلَّق‌عليه در خارج محقّق شود. آخوند به اين شبهه [[شیرازی‌، محمد تقی‌ بن‌ محبعلی|ميرزاى شيرازى]]  پاسخ مى‌گويد.
مؤلف  به تنبيهات چهارده‌گانه اشاره كرده وبا ذكر نظريات اعلام دراين باره آنها را مورد نقد و بررسى قرار مى‌دهد. يكى از تنبيهات درباره استصحاب تعليقى است؛ آخوند قائل به جريان استصحاب تعليقى است و معتقد است كه اصل در استصحاب، وجود قضيه متيقنه و مشكوك و اتّحاد آنهاست كه در اينجا وجود دارد ولى به نظر [[شیرازی‌، محمد تقی‌ بن‌ محبعلی|ميرزاى شيرازى]]  استصحاب تعليقى اصلا جايز نيست چون معلَّق در صورتى موجود مى‌شود كه معلَّق‌عليه در خارج محقّق شود. آخوند به اين شبهه [[شیرازی‌، محمد تقی‌ بن‌ محبعلی|ميرزاى شيرازى]]  پاسخ مى‌گويد.


سپس مصنف به يكى از فوايد استصحاب اشاره مى‌كند كه استصحاب متمّم شمولى و كامل‌كننده دليل اجتهادى است چه حكم فعلى و مطلق باشد و چه حكم تعليقى.
سپس مصنف به يكى از فوايد استصحاب اشاره مى‌كند كه استصحاب متمّم شمولى و كامل‌كننده دليل اجتهادى است چه حكم فعلى و مطلق باشد و چه حكم تعليقى.
خط ۷۳: خط ۷۳:
در اين بخش از هشت جهت بحث مى‌شود كه عبارتند از: حقيقت تعارض، حقيقت تزاحم، مرجّحات باب تزاحم، خروج موارد حكومت و ورود از تحت تعارض، خروج موارد جمع عرفى مانند تخصيص و تقييد از تحت تعارض، ضوابط تشخيص اظهر از ظاهر، تعارض بين بيشتر از دو دليل و صور چهارگانه آن، تعيين مورد تخيير و ترجيح.
در اين بخش از هشت جهت بحث مى‌شود كه عبارتند از: حقيقت تعارض، حقيقت تزاحم، مرجّحات باب تزاحم، خروج موارد حكومت و ورود از تحت تعارض، خروج موارد جمع عرفى مانند تخصيص و تقييد از تحت تعارض، ضوابط تشخيص اظهر از ظاهر، تعارض بين بيشتر از دو دليل و صور چهارگانه آن، تعيين مورد تخيير و ترجيح.


مولف در اين بخش از نظريات مرحوم حائرى، نائينى و آقاضياء عراقى بهره فراوان برده است و در بعضى از موارد به مناقشه آنها پرداخته و نظريات خود را ارائه مى‌دهد.
مؤلف  در اين بخش از نظريات مرحوم حائرى، نائينى و آقاضياء عراقى بهره فراوان برده است و در بعضى از موارد به مناقشه آنها پرداخته و نظريات خود را ارائه مى‌دهد.


== وضعيت كتاب==
== وضعيت كتاب==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش