پرش به محتوا

اسم مستأثر در وصیت امام و زعیم اکبر: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' (ص)' به '(ص)'
جز (جایگزینی متن - ' (ع)' به '(ع)')
جز (جایگزینی متن - ' (ص)' به '(ص)')
خط ۴۲: خط ۴۲:
#يكى از نكته‌هاى جالب و آموزنده کتاب حاضر چنين است: وجهه روايات منقوله از كافى شريف در ارتباط با اسم مستأثر، همانا اسم اعظم است كه بر هفتاد و سه حرف مبتنى بوده و حفظ يك حرف از آن حروف نزد آصف بن برخيا خواهرزاده و وزير حضرت سليمان(ع) بوده كه با تكلم به آن، تخت بلقيس ملكه سبأ را در كمتر از چشم به هم نهادنى، نزد سليمان حاضر كرد و ظاهراً تعبير «حرف واحد» در روايات، عبارت اخراى «علم من الکتاب» است كه در سوره مباركه نمل آمده است... [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] گفت: والله علم کتاب تمامش نزد ماست... <ref>همان، ص17-19</ref>.
#يكى از نكته‌هاى جالب و آموزنده کتاب حاضر چنين است: وجهه روايات منقوله از كافى شريف در ارتباط با اسم مستأثر، همانا اسم اعظم است كه بر هفتاد و سه حرف مبتنى بوده و حفظ يك حرف از آن حروف نزد آصف بن برخيا خواهرزاده و وزير حضرت سليمان(ع) بوده كه با تكلم به آن، تخت بلقيس ملكه سبأ را در كمتر از چشم به هم نهادنى، نزد سليمان حاضر كرد و ظاهراً تعبير «حرف واحد» در روايات، عبارت اخراى «علم من الکتاب» است كه در سوره مباركه نمل آمده است... [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] گفت: والله علم کتاب تمامش نزد ماست... <ref>همان، ص17-19</ref>.
#«اسم مستأثر»، اصطلاحى روايى - عرفانى است كه [[امام خمينى (ره)|امام خمينى]] در آغاز وصيت‌نامه سياسى الهى خودش استعمال كرده است، به اين صورت: «... الحمدُ للَّه و سُبحانَكَ؛ اللَّهُمَّ صلِّ على محمدٍ و آلهِ مظاهر جمالِك و جلالِك و خزائنِ أسرارِ کتابِكَ الذي تجلى فيه الأَحدية بِجميعِ أسمائكَ حتى المُسْتَأْثَرِ منها الذي لا يَعْلَمُهُ غَيرُك...». شارح محترم، کتاب حاضر را براى توضيح همين جمله نوشته است. او تأكيد كرده است: همان طور كه عارف هنرمند در غزليات خويش با به‌كارگيرى واژه‌اى چند از قبيل: مى، جام، ساغر، پير، دلبر، پروانه، شمع و سبوى عشق... وجدها و شورها پديد آورده و اميدها و عشق‌ها، غم‌ها و ناله‌ها را پراكنده و سماع آن، احوال را دگرگون مى‌نمايد، همان‌گونه واژه‌هاى خطبه اين وصيت‌نامه با درهم‌آميختن به نسبت مخصوص، نقش نوينى از معارف را به نمايش گذارده است كه بيت الغزل آن، «اسم مستأثر» خداوند متعال است <ref>مقدمه کتاب، ص12</ref>.
#«اسم مستأثر»، اصطلاحى روايى - عرفانى است كه [[امام خمينى (ره)|امام خمينى]] در آغاز وصيت‌نامه سياسى الهى خودش استعمال كرده است، به اين صورت: «... الحمدُ للَّه و سُبحانَكَ؛ اللَّهُمَّ صلِّ على محمدٍ و آلهِ مظاهر جمالِك و جلالِك و خزائنِ أسرارِ کتابِكَ الذي تجلى فيه الأَحدية بِجميعِ أسمائكَ حتى المُسْتَأْثَرِ منها الذي لا يَعْلَمُهُ غَيرُك...». شارح محترم، کتاب حاضر را براى توضيح همين جمله نوشته است. او تأكيد كرده است: همان طور كه عارف هنرمند در غزليات خويش با به‌كارگيرى واژه‌اى چند از قبيل: مى، جام، ساغر، پير، دلبر، پروانه، شمع و سبوى عشق... وجدها و شورها پديد آورده و اميدها و عشق‌ها، غم‌ها و ناله‌ها را پراكنده و سماع آن، احوال را دگرگون مى‌نمايد، همان‌گونه واژه‌هاى خطبه اين وصيت‌نامه با درهم‌آميختن به نسبت مخصوص، نقش نوينى از معارف را به نمايش گذارده است كه بيت الغزل آن، «اسم مستأثر» خداوند متعال است <ref>مقدمه کتاب، ص12</ref>.
#آخرين نكته كه شايد بتوان آن را چكيده مطالب شرح حاضر درباره اصطلاح «اسم مستأثر» شمرد، چنين است: امام بزرگوار (رض) برخلاف نظر مرحوم آيت‌الله آقاى شاه‌آبادى (ره)، براى اسماء مستأثره، در اعيان خارجيه، قائل به مظاهر و آثار بوده‌اند و مى‌فرمودند كه آثار و مظاهر اين اسماء شريفه همانند نفس اين اسماء، مستأثر و مكنون عندالله‌اند... چگونه ممكن است اسم اگرچه مستأثر باشد، بدون مظهر و اثر باشد و قبله حاجات نباشد؟! مضافاً به اينكه در بعضى از دعوات مأثوره، اسم مستأثر، مورد تمسك جهت قضاء حاجات واقع شده است؛ چنان‌كه روايتى در آغاز رساله از رسول‌الله (ص) نقل كرديم كه در آن آمده بود: «اللهم... أسألك بكل اسم هُوَ لَكَ... أو استأثرت به في علم الغيب عندك أن تجعل القرآن ربيع قلبي...». ملاحظه مى‌كنيد كه در اين دعاى مروى از رسول خدا (ص)، اسم مبارك مستأثر، مورد التجاء و مدعوٌبه قرار گرفته است و مستمسك جهت قضاء حاجات و نزول بركات واقع شده است <ref>همان، ص51-53</ref>.
#آخرين نكته كه شايد بتوان آن را چكيده مطالب شرح حاضر درباره اصطلاح «اسم مستأثر» شمرد، چنين است: امام بزرگوار (رض) برخلاف نظر مرحوم آيت‌الله آقاى شاه‌آبادى (ره)، براى اسماء مستأثره، در اعيان خارجيه، قائل به مظاهر و آثار بوده‌اند و مى‌فرمودند كه آثار و مظاهر اين اسماء شريفه همانند نفس اين اسماء، مستأثر و مكنون عندالله‌اند... چگونه ممكن است اسم اگرچه مستأثر باشد، بدون مظهر و اثر باشد و قبله حاجات نباشد؟! مضافاً به اينكه در بعضى از دعوات مأثوره، اسم مستأثر، مورد تمسك جهت قضاء حاجات واقع شده است؛ چنان‌كه روايتى در آغاز رساله از رسول‌الله(ص) نقل كرديم كه در آن آمده بود: «اللهم... أسألك بكل اسم هُوَ لَكَ... أو استأثرت به في علم الغيب عندك أن تجعل القرآن ربيع قلبي...». ملاحظه مى‌كنيد كه در اين دعاى مروى از رسول خدا(ص)، اسم مبارك مستأثر، مورد التجاء و مدعوٌبه قرار گرفته است و مستمسك جهت قضاء حاجات و نزول بركات واقع شده است <ref>همان، ص51-53</ref>.
#شارح محترم نگارش اثر حاضر را در تاريخ 21 فروردين 1369، در تهران به پايان برده است <ref>همان، ص54</ref>.
#شارح محترم نگارش اثر حاضر را در تاريخ 21 فروردين 1369، در تهران به پايان برده است <ref>همان، ص54</ref>.


۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش