۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
(لینک درون متنی) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
وى، اين اقليم را به شش بخش زير تقسيم كرده و هر يك را جداگانه، توصيف نموده است: | وى، اين اقليم را به شش بخش زير تقسيم كرده و هر يك را جداگانه، توصيف نموده است: | ||
#هجر: شهرى است ميان عمان و عدن؛ | |||
#بلاد الزنج: ولايت وسيعى است كه شمال آن يمن، جنوبش بيابان، شرقش ولايت نوبه و غرب آن به حبشه متصل است. از جمله ويژگىهايى كه نويسنده براى مردمان اين سرزمين برشمرده عبارتند از اينكه: | |||
#:ولد كوش بن كنعان بن حام مىباشند؛ | |||
#:هر گاه بر دشمنان خود پيروز شوند، گوشت آنها را مىخورند؛ | |||
ولد كوش بن كنعان بن حام مىباشند؛ | #:اگر از پادشاه خود برنجند او را مىكشند؛ | ||
#:به اندازهاى طلا در آن سرزمين زياد است كه مردم جواهرات خود را از آهن مىسازند؛ | |||
هر گاه بر دشمنان خود پيروز شوند، گوشت آنها را مىخورند؛ | #:غذاى آنها بيشتر از گوشت فيل و زرافه است. | ||
#ممكلت نوبه: مشتمل است بر شهرهاى سودان. ويژگىهايى كه نويسنده براى آن ذكر كرده عبارتند از: بسيار گرم بودن، وجود طلاى فراوان، لباس مردم آن از پوست حيوانات بوده و بازرگانان به ندرت و با مشقت زياد به آن سرزمين مىروند و... | |||
اگر از پادشاه خود برنجند او را مىكشند؛ | #مملكت چين: نويسنده، معتقد است مردم آن، از اولاد چين بن يافث بن نوح(ع) بوده و به عبادت بتها مىپردازند. | ||
#ولايت سرانديب: جزيرهاى است در اقيانوس هند كه معادن طلا، نقره، ياقوت و الماس در آن فراوان است. | |||
به اندازهاى طلا در آن سرزمين زياد است كه مردم جواهرات خود را از آهن مىسازند؛ | #جابلسا: شهرى است در مشرق كه مردم آن از اولاد ثمود مىباشند. | ||
غذاى آنها بيشتر از گوشت فيل و زرافه است. | |||
نويسنده، اقليم دوم را منسوب به مشترى دانسته كه از بلاد چين تا جنوب کرمان و شهرهاى اعراب را شامل مىشود. از جمله شهرهايى كه در اين قسمت توصيف شدهاند، عبارتند از: مكه، مدينه، هرموز، دكن، سومنات، ناكور، بنگاله، كوركات، گور، ماله، جنتآباد، شريفآباد و... | نويسنده، اقليم دوم را منسوب به مشترى دانسته كه از بلاد چين تا جنوب کرمان و شهرهاى اعراب را شامل مىشود. از جمله شهرهايى كه در اين قسمت توصيف شدهاند، عبارتند از: مكه، مدينه، هرموز، دكن، سومنات، ناكور، بنگاله، كوركات، گور، ماله، جنتآباد، شريفآباد و... |
ویرایش