پرش به محتوا

ارتداد؛ بازگشت به تاریکی: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۶ سپتامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'براى' به 'برای'
جز (جایگزینی متن - 'پايان' به 'پایان')
جز (جایگزینی متن - 'براى' به 'برای')
خط ۵۰: خط ۵۰:
نویسنده معتقد است ارتداد و كفر مسلمان كه كيفر دنيوى را در پى دارد، بر هر نوع تغيير عقيده و انكار اصول يا ضروريات دين، از سوى هر شخص و با هر شرايطى كه صورت گيرد، اطلاق نمى‌شود، بلكه تحقق و ثبوت آن، شرايطى دارد كه اگر همه يا بخشى از اين شرايط تحقق نيابد، نمى‌توان به ارتداد كسى حكم كرد و احكام فقهى ارتداد را درباره او جارى دانست. اين شرايط عبارتند از: بلوغ؛ عقل؛ اختيار؛ قصد و علم و آگاهى.<ref>همان، ص57- 61</ref>
نویسنده معتقد است ارتداد و كفر مسلمان كه كيفر دنيوى را در پى دارد، بر هر نوع تغيير عقيده و انكار اصول يا ضروريات دين، از سوى هر شخص و با هر شرايطى كه صورت گيرد، اطلاق نمى‌شود، بلكه تحقق و ثبوت آن، شرايطى دارد كه اگر همه يا بخشى از اين شرايط تحقق نيابد، نمى‌توان به ارتداد كسى حكم كرد و احكام فقهى ارتداد را درباره او جارى دانست. اين شرايط عبارتند از: بلوغ؛ عقل؛ اختيار؛ قصد و علم و آگاهى.<ref>همان، ص57- 61</ref>


در فصل دوم، حقيقت و ماهيت ارتداد مورد بحث و بررسى قرار گرفته است. ارتداد و بازگشت از دين، از نگاه قرآن و اسلام، از قبيح‌ترين انواع كفر و گناهان به شمار مى‌رود، زيرا انسان موحد پس از آشنايى با دين الهى و شناخت راه هدايت كه سعادت دنيوى و اخروى او را تأمين مى‌كند، از آن دست برمى‌دارد و افكار و عقايدى را مى‌پذيرد كه هم كيفر شديد اخروى را براى وى در پى دارد و هم محروميت‌ها و مجازات‌هاى دنيوى را دامن‌گير او مى‌كند و از آن‌جا عمده‌ترين هدف نزول قرآن، هدايت انسان‌ها و بهره‌مندى آنان از مواهب دنيوى و اخروى در سايه اين هدايت است، خداوند در آياتى پر شمار و با تعابيرى گوناگون، حقيقت ارتداد از دين و بازگشت از اسلام را براى مؤمنان تبيين كرده است تا آنان با شناخت و آشنايى با اين عمل كفرآميز و پى‌آمدهاى آن، از دين و عقايد خود و ديگران، حفاظت كنند كه در اين فصل، به برخى از امورى كه بيان‌گر ماهيت باطل ارتداد مى‌باشد، اشاره شده است. اين امور عبارتند از: ظلالت و گمراهى؛ ارتجاع و واپس‌گرايى؛ ناسپاسى و كفران نعمت؛ نقض عهد و پيمان الهى؛ هلاكت و نيستى؛ افترا و دروغ بستن بر خدا.<ref>همان، ص70- 86</ref>
در فصل دوم، حقيقت و ماهيت ارتداد مورد بحث و بررسى قرار گرفته است. ارتداد و بازگشت از دين، از نگاه قرآن و اسلام، از قبيح‌ترين انواع كفر و گناهان به شمار مى‌رود، زيرا انسان موحد پس از آشنايى با دين الهى و شناخت راه هدايت كه سعادت دنيوى و اخروى او را تأمين مى‌كند، از آن دست برمى‌دارد و افكار و عقايدى را مى‌پذيرد كه هم كيفر شديد اخروى را برای وى در پى دارد و هم محروميت‌ها و مجازات‌هاى دنيوى را دامن‌گير او مى‌كند و از آن‌جا عمده‌ترين هدف نزول قرآن، هدايت انسان‌ها و بهره‌مندى آنان از مواهب دنيوى و اخروى در سايه اين هدايت است، خداوند در آياتى پر شمار و با تعابيرى گوناگون، حقيقت ارتداد از دين و بازگشت از اسلام را برای مؤمنان تبيين كرده است تا آنان با شناخت و آشنايى با اين عمل كفرآميز و پى‌آمدهاى آن، از دين و عقايد خود و ديگران، حفاظت كنند كه در اين فصل، به برخى از امورى كه بيان‌گر ماهيت باطل ارتداد مى‌باشد، اشاره شده است. اين امور عبارتند از: ظلالت و گمراهى؛ ارتجاع و واپس‌گرايى؛ ناسپاسى و كفران نعمت؛ نقض عهد و پيمان الهى؛ هلاكت و نيستى؛ افترا و دروغ بستن بر خدا.<ref>همان، ص70- 86</ref>


بخش دوم نيز داراى دو فصل بوده و در آن، به عوامل و موانع ارتداد پرداخته شده است. نویسنده معتقد است كه مهم‌ترين و مطمئن‌ترين راه مبارزه با ارتداد، شناخت عوامل يا زمينه‌هاى آن است؛ زيرا اگر انسان مؤمن بتواند به خوبى به زمينه‌ها و عوامل اين انحراف دينى پى‌ببرد و ريشه‌هاى آن را بشناسد، خواهد توانست با آن‌ها به مبارزه برخیزد و ايمان خود را در برابر آن‌ها صيانت بخشد، بر همين اساس قرآن كريم هرگاه از پديده ارتداد سخن به ميان آورده يا از ارتداد برخى از افراد يا اقوام ياد كرده، به منشأ و عوامل اين انحراف نيز اشاره كرده است تا مؤمنان با شناخت كامل سرچشمه ارتداد از دين، راه‌هاى رویارویى با آن را بياموزند. عواملى كه قرآن از آن‌ها به عنوان منشأ ارتداد مؤمنان ياد كرده است، گاهى عوامل بيرونى بوده كه مؤمنان را به ترك دين و پذيرفتن عقيده‌اى ديگر وا مى‌دارد و گاهى درونى بوده كه از باطن، شخص مسلمان را وسوسه كرده و به سوى انحراف و ارتداد از دين سوق مى‌دهند. اين عوامل يا زمينه‌ها عبارتند از: شيطان، سلاطين جور، مشركان، اهل کتاب، دوستان گمراه، دنياطلبى و هواپرستى، سختى‌ها و ناملايمات، محيط فاسد و آلوده، نادانى، بيمار دلى و ضعف ايمان و فقدان رهبرى الهى.<ref>همان، ص95- 132</ref>
بخش دوم نيز داراى دو فصل بوده و در آن، به عوامل و موانع ارتداد پرداخته شده است. نویسنده معتقد است كه مهم‌ترين و مطمئن‌ترين راه مبارزه با ارتداد، شناخت عوامل يا زمينه‌هاى آن است؛ زيرا اگر انسان مؤمن بتواند به خوبى به زمينه‌ها و عوامل اين انحراف دينى پى‌ببرد و ريشه‌هاى آن را بشناسد، خواهد توانست با آن‌ها به مبارزه برخیزد و ايمان خود را در برابر آن‌ها صيانت بخشد، بر همين اساس قرآن كريم هرگاه از پديده ارتداد سخن به ميان آورده يا از ارتداد برخى از افراد يا اقوام ياد كرده، به منشأ و عوامل اين انحراف نيز اشاره كرده است تا مؤمنان با شناخت كامل سرچشمه ارتداد از دين، راه‌هاى رویارویى با آن را بياموزند. عواملى كه قرآن از آن‌ها به عنوان منشأ ارتداد مؤمنان ياد كرده است، گاهى عوامل بيرونى بوده كه مؤمنان را به ترك دين و پذيرفتن عقيده‌اى ديگر وا مى‌دارد و گاهى درونى بوده كه از باطن، شخص مسلمان را وسوسه كرده و به سوى انحراف و ارتداد از دين سوق مى‌دهند. اين عوامل يا زمينه‌ها عبارتند از: شيطان، سلاطين جور، مشركان، اهل کتاب، دوستان گمراه، دنياطلبى و هواپرستى، سختى‌ها و ناملايمات، محيط فاسد و آلوده، نادانى، بيمار دلى و ضعف ايمان و فقدان رهبرى الهى.<ref>همان، ص95- 132</ref>
خط ۵۸: خط ۵۸:
ارتداد و بازگشت از دين الهى، پى‌آمدهايى دارد كه بخشى از آن‌ها، آثار و احكام فقهى ارتداد است. مخاطب اين احكام، گاهى مؤمنان يا حكومت اسلامى‌اند؛ مانند درخواست توبه از مرتد و مجازات كردن او در صورت توبه نكردن و اصرار بر كفر و گاه مخاطب خود مرتد است، مانند وجوب توبه از ارتداد و بازگشت به اسلام. بخشى از اين احكام و آثار نيز بر عمل مرتد مترتب است؛ نظير نجاست مرتد و نقض زوجيت ميان او و همسر مسلمانش. تفصيل اين احكام، در بخش سوم آمده است.<ref>همان، ص155</ref>
ارتداد و بازگشت از دين الهى، پى‌آمدهايى دارد كه بخشى از آن‌ها، آثار و احكام فقهى ارتداد است. مخاطب اين احكام، گاهى مؤمنان يا حكومت اسلامى‌اند؛ مانند درخواست توبه از مرتد و مجازات كردن او در صورت توبه نكردن و اصرار بر كفر و گاه مخاطب خود مرتد است، مانند وجوب توبه از ارتداد و بازگشت به اسلام. بخشى از اين احكام و آثار نيز بر عمل مرتد مترتب است؛ نظير نجاست مرتد و نقض زوجيت ميان او و همسر مسلمانش. تفصيل اين احكام، در بخش سوم آمده است.<ref>همان، ص155</ref>


كفر و ايمان، هدايت و ضلالت و صعود و سقوط، در طول تاريخ در ميان بشر جارى بوده و خواهد بود و همواره انسان‌هاى ضعيف‌النفس پرشمارى بوده‌اند كه پس از پذيرش دين حق، با اثرپذيرى از وسوسه‌هاى شياطين و پيروى از هواهاى نفسانى، از دين حق منحرف شده و راه كفر و انحطاط را در پيش گرفته‌اند. قرآن كريم با اشاره به سرگذشت برخى از اين افراد، عوامل و زمينه‌هاى انحراف آنان را يادآور شده و سرنوشت سوء آن‌ها در دنيا و عاقبتى را كه در آخرت در انتظار آنان است، بيان كرده تا مؤمنان و پيروان اديان الهى از آن عبرت گيرند، چنان كه پس از اشاره به انحراف و فرجام يكى از موحدان، به پيامبر(ص) فرمان مى‌دهد كه قصه او را براى مردم بازگوید تا آنان درباره پى‌آمد انحراف خود از دين بينديشند. به اعتقاد نویسنده، نقل سرگذشت پيشينيان، خواه كسانى كه از اديان توحيدى منحرف شده‌اند و با كسانى كه با پايدارى بر ايمان خود راه تعالى را طى كرده‌اند، مايه عبرت آيندگان است. بر اين اساس، در اين بخش در دو فصل جداگانه، سرگذشت كسانى بازگو شده است كه پس از پذيرش حق و هدايت و گام برداشتن در مسير توحيد، از آن منحرف شده و به كفر گراييدند؛ فصل نخست به بررسى انحراف و ارتداد در اقوام گذشته و ملت‌هاى قبل از اسلام اختصاص دارد و در فصل دوم، محور سخن ارتداد و انحراف، كسانى است كه بعد از پذيرش دين اسلام از آن دست برداشته و به كفر گراييده‌اند.<ref>همان، ص261- 262</ref>
كفر و ايمان، هدايت و ضلالت و صعود و سقوط، در طول تاريخ در ميان بشر جارى بوده و خواهد بود و همواره انسان‌هاى ضعيف‌النفس پرشمارى بوده‌اند كه پس از پذيرش دين حق، با اثرپذيرى از وسوسه‌هاى شياطين و پيروى از هواهاى نفسانى، از دين حق منحرف شده و راه كفر و انحطاط را در پيش گرفته‌اند. قرآن كريم با اشاره به سرگذشت برخى از اين افراد، عوامل و زمينه‌هاى انحراف آنان را يادآور شده و سرنوشت سوء آن‌ها در دنيا و عاقبتى را كه در آخرت در انتظار آنان است، بيان كرده تا مؤمنان و پيروان اديان الهى از آن عبرت گيرند، چنان كه پس از اشاره به انحراف و فرجام يكى از موحدان، به پيامبر(ص) فرمان مى‌دهد كه قصه او را برای مردم بازگوید تا آنان درباره پى‌آمد انحراف خود از دين بينديشند. به اعتقاد نویسنده، نقل سرگذشت پيشينيان، خواه كسانى كه از اديان توحيدى منحرف شده‌اند و با كسانى كه با پايدارى بر ايمان خود راه تعالى را طى كرده‌اند، مايه عبرت آيندگان است. بر اين اساس، در اين بخش در دو فصل جداگانه، سرگذشت كسانى بازگو شده است كه پس از پذيرش حق و هدايت و گام برداشتن در مسير توحيد، از آن منحرف شده و به كفر گراييدند؛ فصل نخست به بررسى انحراف و ارتداد در اقوام گذشته و ملت‌هاى قبل از اسلام اختصاص دارد و در فصل دوم، محور سخن ارتداد و انحراف، كسانى است كه بعد از پذيرش دين اسلام از آن دست برداشته و به كفر گراييده‌اند.<ref>همان، ص261- 262</ref>


==وضعيت کتاب==
==وضعيت کتاب==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش