۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'رسيد' به 'رسيد ') |
جز (جایگزینی متن - 'شيعيان' به 'شیعیان ') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
چون او و پدر بزرگوارش امام هادى(ع) در محلۀ عسكر (قرارگاه سپاه) در شهر سامرا زندگى مىكردند به عسكرى لقب يافتند و نيز اين دو امام مانند امام جواد(ع) به احترام جد بزرگوارشان على بن موسى الرضا(ع) به ابن الرضا مشهور بودند.عثمان بن سعيد عمرى و بعد از او پسرش محمد بن عثمان پيشكار و دربان آن حضرت بودند. | چون او و پدر بزرگوارش امام هادى(ع) در محلۀ عسكر (قرارگاه سپاه) در شهر سامرا زندگى مىكردند به عسكرى لقب يافتند و نيز اين دو امام مانند امام جواد(ع) به احترام جد بزرگوارشان على بن موسى الرضا(ع) به ابن الرضا مشهور بودند.عثمان بن سعيد عمرى و بعد از او پسرش محمد بن عثمان پيشكار و دربان آن حضرت بودند. | ||
مدت كوتاه حيات امام به سه دوره تقسيم مىگردد: تا چهار سال و چند ماهگى (و به قولى تا 13 سالگى) از عمر شريفش را در مدينه بسر برده، تا 23 سالگى به اتفاق پدر بزرگوارش در سامرا مىزيسته (254 ه.ق.) و تا 29 سالگى يعنى شش سال و اندى پس از رحلت امام دهم(ع) در سامرا، ولايت بر امور و پيشوايى | مدت كوتاه حيات امام به سه دوره تقسيم مىگردد: تا چهار سال و چند ماهگى (و به قولى تا 13 سالگى) از عمر شريفش را در مدينه بسر برده، تا 23 سالگى به اتفاق پدر بزرگوارش در سامرا مىزيسته (254 ه.ق.) و تا 29 سالگى يعنى شش سال و اندى پس از رحلت امام دهم(ع) در سامرا، ولايت بر امور و پيشوايى شیعیان را بر عهده داشته است. | ||
==برادران امام عسكرى == | ==برادران امام عسكرى == | ||
امام هادى(ع) پسر ديگرى به نام ابوجعفر محمد داشت كه بنا به برخى روايات از جمله روايتى كه [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] در كتاب الغيبة آورده مقرر بود امامت شيعه به او برسد و امام دهم به امامت او اشارت فرموده بود(و قد كان أشار إليه و دل عليه). | امام هادى(ع) پسر ديگرى به نام ابوجعفر محمد داشت كه بنا به برخى روايات از جمله روايتى كه [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] در كتاب الغيبة آورده مقرر بود امامت شيعه به او برسد و امام دهم به امامت او اشارت فرموده بود(و قد كان أشار إليه و دل عليه). | ||
محمد بن على مردى با ورع و پارسا، داراى جلالت قدر و نبالت شأن و مورد احترام اصحاب پدر خويش بود.اما اين پسر در زمان حيات امام از دنيا رفت و بعضى از | محمد بن على مردى با ورع و پارسا، داراى جلالت قدر و نبالت شأن و مورد احترام اصحاب پدر خويش بود.اما اين پسر در زمان حيات امام از دنيا رفت و بعضى از شیعیان از اين بابت به انديشه فرو رفتند. از جمله ابوهاشم داود بن قاسم جعفرى گويد من در اين انديشه بودم كه امام هادى فرمود بلى خداوند بجاى ابوجعفر ابومحمد را امام قرار داد همچنانكه دربارۀ اسماعيل فرزند [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] و امام كاظم(ع) چنين شد.اين روايت يكى از روايات مهم دال بر نص امامت امام حسن عسكرى(ع) است. | ||
مزار محمد بن على در يك فرسخى سامرا زيارتگاه مسلمين است و پس از مرگ نيز كرامات و خوارق عاداتى به او نسبت مىدهند.اعراب براى او معجزاتى قائل هستند و سوگند دروغ به او ياد نمىكنند. | مزار محمد بن على در يك فرسخى سامرا زيارتگاه مسلمين است و پس از مرگ نيز كرامات و خوارق عاداتى به او نسبت مىدهند.اعراب براى او معجزاتى قائل هستند و سوگند دروغ به او ياد نمىكنند. | ||
امام دهم را فرزند ديگرى بود به نام جعفر كه نزد | امام دهم را فرزند ديگرى بود به نام جعفر كه نزد شیعیان به لقب كذاب معروف شد.بعد از آنكه امام حسن عسكرى(ع) از سوى پدر به امامت منصوب گرديد(بعد از فوت محمد بن على)جعفر مدعى وى گرديد و شروع به كارشكنى و توطئهگرى و فتنهانگيزى بسيار نمود و بعد از رحلت امام حسن عسکری(ع) هم دعوى امامت كرد و منكر وجود امام غايب(عج) شد. | ||
== دوران امامت امام حسن عسکری == | == دوران امامت امام حسن عسکری == | ||
خط ۱۱۳: | خط ۱۱۳: | ||
==جانشين آن حضرت == | ==جانشين آن حضرت == | ||
روايت زير را از ابوالاديان نقل كردهاند كه گفت:من خادم امام عسكرى(ع) بودم و رسائل او را به شهرهاى ديگر مىبردم و جواب مىآوردم.در بيمارى منتهى به رحلت وى هم نزد او رفتم نامههايى را كه نوشته بود به من داد و فرمود به مداين ببرم.من رفتم و بعد از پانزده روز برگشتم اما ديدم بانگ زارى و شيون از خانۀ امام بلند است و جعفر بن على بر در خانه ايستاده به تعزيت | روايت زير را از ابوالاديان نقل كردهاند كه گفت:من خادم امام عسكرى(ع) بودم و رسائل او را به شهرهاى ديگر مىبردم و جواب مىآوردم.در بيمارى منتهى به رحلت وى هم نزد او رفتم نامههايى را كه نوشته بود به من داد و فرمود به مداين ببرم.من رفتم و بعد از پانزده روز برگشتم اما ديدم بانگ زارى و شيون از خانۀ امام بلند است و جعفر بن على بر در خانه ايستاده به تعزيت شیعیان پاسخ مىدهد.با خود گفتم اگر اين مرد امام شده باشد كار امامت دگرگون خواهد شد.در اين اثنا خادمى بيامد و به جعفر گفت كار تكفين تمام شد.بيا بر جنازۀ برادرت نماز بگزار.جعفر و همۀ حاضران به داخل خانه رفتند.من هم رفتم و امام را كفن شده ديدم.جعفر پيش رفت تا در نماز امامت كند.وقتى خواست تكبير بگويد ناگهان كودكى با چهرهاى گندمگون و مويى كوتاه و مجعد و دندانهايى كه بينشان گشادگى بود پيش آمد و رداى جعفر را كشيده گفت:اى عم عقب برو.من براى نماز بر پدرم از تو شايستهترم.جعفر در حاليكه رنگش از خشم تيره شد عقب رفت و آن كودك بر جنازۀ امام نماز گزارد.او مهدى موعود امام دوازدهم(عج) بود. | ||
== شهادت == | == شهادت == |
ویرایش