پرش به محتوا

هفت اقلیم: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۲ نوامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده'
جز (جایگزینی متن - 'شهرهاي' به 'شهرهای')
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده')
خط ۳: خط ۳:
| عنوان =هفت اقلیم
| عنوان =هفت اقلیم
| پدیدآوران =  
| پدیدآوران =  
[[رازی، امین احمد]] (نويسنده)
[[رازی، امین احمد]] (نویسنده)


[[فاضل، جواد]] (محقق)
[[فاضل، جواد]] (محقق)
خط ۳۰: خط ۳۰:
كتاب، به زبان فارسى و در سال 1018ق، در طول شش سال، نوشته شده است.
كتاب، به زبان فارسى و در سال 1018ق، در طول شش سال، نوشته شده است.


نويسنده، چنان‌كه خود مى‌گويد، بيشتر اوقات خويش را مصروف تحصيل احوال بزرگان كرده و به علت ميل باطنى و اشاره بعضى از دوستانش، اقدام به تأليف كتاب كرده است.
نویسنده، چنان‌كه خود مى‌گويد، بيشتر اوقات خويش را مصروف تحصيل احوال بزرگان كرده و به علت ميل باطنى و اشاره بعضى از دوستانش، اقدام به تأليف كتاب كرده است.


== ساختار ==
== ساختار ==
كتاب، با ديباچه‌اى از مؤلف در بيان انگيزه تأليف، آغاز و مطالب، در سه جلد ارائه شده است.
كتاب، با ديباچه‌اى از مؤلف در بيان انگيزه تأليف، آغاز و مطالب، در سه جلد ارائه شده است.


نويسنده، هر اقليم را منسوب به يكى از ستارگان دانسته و هر يك را تشريح كرده است.
نویسنده، هر اقليم را منسوب به يكى از ستارگان دانسته و هر يك را تشريح كرده است.


اكثر مطالب كتاب، نقل قول بوده و بيشتر حكايات و توصيف مردمان، افسانه‌اى و اغراق‌آميز است.
اكثر مطالب كتاب، نقل قول بوده و بيشتر حكايات و توصيف مردمان، افسانه‌اى و اغراق‌آميز است.
خط ۴۸: خط ۴۸:
جلد اول، سه اقليم زير را شرح داده است:
جلد اول، سه اقليم زير را شرح داده است:


اقليم اول: اين اقليم كه نويسنده، آن را به زحل منسوب دانسته، شش‌صد و شصت و دو هزار و چهل و چهار فرسنگ مساحت دارد. مردم اين اقليم، سياه‌پوست بوده و ابتداى آن از شمال، جزيره ياقوت است تا جنوب بلاد عمان. در آن، بيست كوه بلند، سى نهر بزرگ و هزار و سى‌صد و چهل شهر، از جمله يمن وجود دارد. نويسنده، يمن را ولايتى در غايت نزاهت و طراوت معرفى كرده و معتقد است اين شهر، به يمن ابن اقطن بن عامر بن شالخ بن ارفخشد بن سام بن نوح(ع) منسوب مى‌باشد.
اقليم اول: اين اقليم كه نویسنده، آن را به زحل منسوب دانسته، شش‌صد و شصت و دو هزار و چهل و چهار فرسنگ مساحت دارد. مردم اين اقليم، سياه‌پوست بوده و ابتداى آن از شمال، جزيره ياقوت است تا جنوب بلاد عمان. در آن، بيست كوه بلند، سى نهر بزرگ و هزار و سى‌صد و چهل شهر، از جمله يمن وجود دارد. نویسنده، يمن را ولايتى در غايت نزاهت و طراوت معرفى كرده و معتقد است اين شهر، به يمن ابن اقطن بن عامر بن شالخ بن ارفخشد بن سام بن نوح(ع) منسوب مى‌باشد.


وى، اين اقليم را به شش بخش زير تقسيم كرده و هر يك را جداگانه، توصيف نموده است:
وى، اين اقليم را به شش بخش زير تقسيم كرده و هر يك را جداگانه، توصيف نموده است:


#هجر: شهرى است ميان عمان و عدن؛
#هجر: شهرى است ميان عمان و عدن؛
#بلاد الزنج: ولايت وسيعى است كه شمال آن يمن، جنوبش بيابان، شرقش ولايت نوبه و غرب آن به حبشه متصل است. از جمله ويژگى‌هايى كه نويسنده براى مردمان اين سرزمين برشمرده عبارتند از اينكه:
#بلاد الزنج: ولايت وسيعى است كه شمال آن يمن، جنوبش بيابان، شرقش ولايت نوبه و غرب آن به حبشه متصل است. از جمله ويژگى‌هايى كه نویسنده براى مردمان اين سرزمين برشمرده عبارتند از اينكه:
#:ولد كوش بن كنعان بن حام مى‌باشند؛
#:ولد كوش بن كنعان بن حام مى‌باشند؛
#:هر گاه بر دشمنان خود پيروز شوند، گوشت آنها را مى‌خورند؛
#:هر گاه بر دشمنان خود پيروز شوند، گوشت آنها را مى‌خورند؛
خط ۵۹: خط ۵۹:
#:به اندازه‌اى طلا در آن سرزمين زياد است كه مردم جواهرات خود را از آهن مى‌سازند؛
#:به اندازه‌اى طلا در آن سرزمين زياد است كه مردم جواهرات خود را از آهن مى‌سازند؛
#:غذاى آنها بيشتر از گوشت فيل و زرافه است.
#:غذاى آنها بيشتر از گوشت فيل و زرافه است.
#ممكلت نوبه: مشتمل است بر شهرهاى سودان. ويژگى‌هايى كه نويسنده براى آن ذكر كرده عبارتند از: بسيار گرم بودن، وجود طلاى فراوان، لباس مردم آن از پوست حيوانات بوده و بازرگانان به ندرت و با مشقت زياد به آن سرزمين مى‌روند و...
#ممكلت نوبه: مشتمل است بر شهرهاى سودان. ويژگى‌هايى كه نویسنده براى آن ذكر كرده عبارتند از: بسيار گرم بودن، وجود طلاى فراوان، لباس مردم آن از پوست حيوانات بوده و بازرگانان به ندرت و با مشقت زياد به آن سرزمين مى‌روند و...
#مملكت چين: نويسنده، معتقد است مردم آن، از اولاد چين بن يافث بن نوح(ع) بوده و به عبادت بت‌ها مى‌پردازند.
#مملكت چين: نویسنده، معتقد است مردم آن، از اولاد چين بن يافث بن نوح(ع) بوده و به عبادت بت‌ها مى‌پردازند.
#ولايت سرانديب: جزيره‌اى است در اقيانوس هند كه معادن طلا، نقره، ياقوت و الماس در آن فراوان است.
#ولايت سرانديب: جزيره‌اى است در اقيانوس هند كه معادن طلا، نقره، ياقوت و الماس در آن فراوان است.
#جابلسا: شهرى است در مشرق كه مردم آن از اولاد ثمود مى‌باشند.
#جابلسا: شهرى است در مشرق كه مردم آن از اولاد ثمود مى‌باشند.


نويسنده، اقليم دوم را منسوب به مشترى دانسته كه از بلاد چين تا جنوب کرمان و شهرهاى اعراب را شامل مى‌شود. از جمله شهرهایى كه در اين قسمت توصيف شده‌اند، عبارتند از: مكه، مدينه، هرموز، دكن، سومنات، ناكور، بنگاله، كوركات، گور، ماله، جنت‌آباد، شريف‌آباد و...
نویسنده، اقليم دوم را منسوب به مشترى دانسته كه از بلاد چين تا جنوب کرمان و شهرهاى اعراب را شامل مى‌شود. از جمله شهرهایى كه در اين قسمت توصيف شده‌اند، عبارتند از: مكه، مدينه، هرموز، دكن، سومنات، ناكور، بنگاله، كوركات، گور، ماله، جنت‌آباد، شريف‌آباد و...


اقليم سوم، به مريخ منسوب شده است. ابتداى آن از حد مشرق بلاد چين بوده كه از وسط كابل، بلاد کرمان، سيستان، فارس، عراق، و وسط ولايت شام مى‌گذرد.
اقليم سوم، به مريخ منسوب شده است. ابتداى آن از حد مشرق بلاد چين بوده كه از وسط كابل، بلاد کرمان، سيستان، فارس، عراق، و وسط ولايت شام مى‌گذرد.


از آن‌جا كه ايران در اين اقليم قرار گرفته است، نويسنده، ابتدا به تشريح شهرهاى آن از جمله يزد، كازرون، شيراز، لار، خوزستان، شوش، تبريز، داراب‌گرد، شوشتر و سيستان پرداخته و سپس ديگر نقاط اين اقليم از قبيل، دمشق، حلب، مصر، قاهره، عسقلان، قسطاط، غزه، دهلى، قندهار و... را توصيف كرده است.
از آن‌جا كه ايران در اين اقليم قرار گرفته است، نویسنده، ابتدا به تشريح شهرهاى آن از جمله يزد، كازرون، شيراز، لار، خوزستان، شوش، تبريز، داراب‌گرد، شوشتر و سيستان پرداخته و سپس ديگر نقاط اين اقليم از قبيل، دمشق، حلب، مصر، قاهره، عسقلان، قسطاط، غزه، دهلى، قندهار و... را توصيف كرده است.


جلد دوم، اختصاص به اقليم چهارم دارد. اين اقليم، خراسان، همدان، قم، ساوه، تفرش، اصفهان و دامغان را شامل مى‌شود. از جمله بزرگانى كه ضمن توصيف شهرشان، اشاره‌اى به زندگانى و آثارشان در اين قمست شده است، عبارتند از حكيم كسايى، عبدالعزيز بن منصور عسجدى، ابوسعيد ابوالخير، احمد بن شاذان، بابا سودايى، جلال‌الدين مولوى، حسن عنصرى، سلمان فارسى، شيخ اوحدى و...
جلد دوم، اختصاص به اقليم چهارم دارد. اين اقليم، خراسان، همدان، قم، ساوه، تفرش، اصفهان و دامغان را شامل مى‌شود. از جمله بزرگانى كه ضمن توصيف شهرشان، اشاره‌اى به زندگانى و آثارشان در اين قمست شده است، عبارتند از حكيم كسايى، عبدالعزيز بن منصور عسجدى، ابوسعيد ابوالخير، احمد بن شاذان، بابا سودايى، جلال‌الدين مولوى، حسن عنصرى، سلمان فارسى، شيخ اوحدى و...
۶۱٬۱۸۹

ویرایش