پرش به محتوا

کارکرد تصویر هنری در قرآن کریم: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۷ سپتامبر ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ب‎ا' به 'ب‌ا'
جز (جایگزینی متن - 'ی‎ب' به 'ی‌ب')
جز (جایگزینی متن - 'ب‎ا' به 'ب‌ا')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۳۸: خط ۳۸:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
بخش نخست کتاب به تعریف تصویر و بررسى آراى علماى بلاغت در ادب عربى و نقد کلاسیک و نقد جدید و بررسى مؤلفه‌هاى تصویر هنرى در قرآن و انواع تصویر در قرآن مى‎پردازد. در بخش دوم، نویسنده به کارکردهاى نزدیک تصویر هنرى در قرآن با تقسیم‎بندى در بخش‎هاى معانى ذهنى، حالات روانى، ضرب‎المثل‎ها، داستان در قرآن و تصویر شخصیت‎ها و عواطف و انفعال‎هاى درونى مى‎پردازد. بخش پایانى کتاب به کارکردهاى دور تصویر هنرى قرآن از جمله کارکردهاى هنرى، کارکردهاى روان‎شناختى، کارکرد خودگرا و کارکرد دینى اختصاص یافته است. نویسنده در تمام این بخش‎ها کوشیده است به‎همراه ارائه دیدگاه‌هاى جدید با ذکر نمونه‌هایى از آن در قرآن کریم، نگاه تازه‌اى به عنصر و کارکرد تصویر هنرى در قرآن بپردازد<ref>ر.ک: یادداشت مترجم، ص10</ref>.
بخش نخست کتاب به تعریف تصویر و بررسى آراى علماى بلاغت در ادب عربى و نقد کلاسیک و نقد جدید و بررسى مؤلفه‌هاى تصویر هنرى در قرآن و انواع تصویر در قرآن مى‎پردازد. در بخش دوم، نویسنده به کارکردهاى نزدیک تصویر هنرى در قرآن با تقسیم‎بندى در بخش‎هاى معانى ذهنى، حالات روانى، ضرب‌المثل‎ها، داستان در قرآن و تصویر شخصیت‎ها و عواطف و انفعال‎هاى درونى مى‎پردازد. بخش پایانى کتاب به کارکردهاى دور تصویر هنرى قرآن از جمله کارکردهاى هنرى، کارکردهاى روان‎شناختى، کارکرد خودگرا و کارکرد دینى اختصاص یافته است. نویسنده در تمام این بخش‎ها کوشیده است به‎همراه ارائه دیدگاه‌هاى جدید با ذکر نمونه‌هایى از آن در قرآن کریم، نگاه تازه‌اى به عنصر و کارکرد تصویر هنرى در قرآن بپردازد<ref>ر.ک: یادداشت مترجم، ص10</ref>.


نویسنده در توضیح می‌نویسد: «در فصل اول به بررسى مفهوم تصویر از دیدگاه گذشتگان و عوامل مؤثر در تعریف آن پرداختم. حاصل این بررسى آن شد که دریافتم علماى بلاغت و ناقدان، متأثّر از مفسّران و زبان‎شناسان و فلاسفه بوده‌اند و بر «ساخت» تأکید داشته و براى آن قواعد و معیارهایى وضع نموده‌اند، بى‎آنکه آن را به محتوا ارتباط‍‎ دهند. لذا تصویر را بر جمله محدود نموده و از آن به بررسى بافت در متن فراتر نرفته‌اند. نتیجه آنکه آراى آنها جزئى باقى ماند و از این چارچوب جزئى به استخراج ویژگى‎هاى هنرى عام تصویر و کارکردهاى کلّى آن در انتقال اندیشه و نگرش فراتر نرفت.
نویسنده در توضیح می‌نویسد: «در فصل اول به بررسى مفهوم تصویر از دیدگاه گذشتگان و عوامل مؤثر در تعریف آن پرداختم. حاصل این بررسى آن شد که دریافتم علماى بلاغت و ناقدان، متأثّر از مفسّران و زبان‎شناسان و فلاسفه بوده‌اند و بر «ساخت» تأکید داشته و براى آن قواعد و معیارهایى وضع نموده‌اند، بى‎آنکه آن را به محتوا ارتباط‍‎ دهند. لذا تصویر را بر جمله محدود نموده و از آن به بررسى بافت در متن فراتر نرفته‌اند. نتیجه آنکه آراى آنها جزئى باقى ماند و از این چارچوب جزئى به استخراج ویژگى‎هاى هنرى عام تصویر و کارکردهاى کلّى آن در انتقال اندیشه و نگرش فراتر نرفت.
خط ۵۱: خط ۵۱:
این انواع و گونه‌هاى صورت بر نظام روابط‍‎ بین آنها تکیه مى‎نماید. تصویر مفرد در بافت رشد مى‎کند تا تصویر صحنه را به وجود آورد، که به نوبه خود در تعامل با بافت، براى شکل‎گیرى تابلو نقش ایفا مى‎کند و آنگاه این تابلو ترسیم‎شده براى تشکیل تصویر کلى یک سوره اوج مى‎گیرد و این تصاویر کلّى پیرامون یک تصویر مرکزى در متن قرآن براى ابزار و نمایش آن در حرکتند. چنان‌که مؤلفه‌هاى تشکیل تصویر پیرامون «اندیشه اسلامى» به‌عنوان مؤلفه اساسى آن در حرکت است که این ویژگى و تمایز را به آن بخشیده است.
این انواع و گونه‌هاى صورت بر نظام روابط‍‎ بین آنها تکیه مى‎نماید. تصویر مفرد در بافت رشد مى‎کند تا تصویر صحنه را به وجود آورد، که به نوبه خود در تعامل با بافت، براى شکل‎گیرى تابلو نقش ایفا مى‎کند و آنگاه این تابلو ترسیم‎شده براى تشکیل تصویر کلى یک سوره اوج مى‎گیرد و این تصاویر کلّى پیرامون یک تصویر مرکزى در متن قرآن براى ابزار و نمایش آن در حرکتند. چنان‌که مؤلفه‌هاى تشکیل تصویر پیرامون «اندیشه اسلامى» به‌عنوان مؤلفه اساسى آن در حرکت است که این ویژگى و تمایز را به آن بخشیده است.


اما بخش دوم: در این بخش به کارکردهاى نزدیک تصویر قرآنى پرداخته و آن را به فصل‎هاى متعدّدى تقسیم نموده‌ام که با رشد تصویر در بافت و انتقال آن از چارچوب جزئى در بیان معانى مجرّد به چارچوب کلّى در ضرب‎المثل‎ها، تصویر صحنه‌هاى طبیعت، تصویر روایى، ترسیم الگوهاى انسانى و همچنین انتقال آن از جهان محسوس به جهان آخرت و غیبى در انتقال گسترده در حس و آگاهى و اندیشه و خیال، هماهنگ است.
اما بخش دوم: در این بخش به کارکردهاى نزدیک تصویر قرآنى پرداخته و آن را به فصل‎هاى متعدّدى تقسیم نموده‌ام که با رشد تصویر در بافت و انتقال آن از چارچوب جزئى در بیان معانى مجرّد به چارچوب کلّى در ضرب‌المثل‎ها، تصویر صحنه‌هاى طبیعت، تصویر روایى، ترسیم الگوهاى انسانى و همچنین انتقال آن از جهان محسوس به جهان آخرت و غیبى در انتقال گسترده در حس و آگاهى و اندیشه و خیال، هماهنگ است.
نظام رابطه‌ها در توزیع فصل‎ها یا در کارکردهاى نزدیک تصویر براى تحقّق تأثیر دینى بر دل و جان، هویدا است. چنان‌که این امر در هر فصل به‌طور جداگانه پیداست و در بررسى و تحلیل هر فصل به آن پرداختم.
نظام رابطه‌ها در توزیع فصل‎ها یا در کارکردهاى نزدیک تصویر براى تحقّق تأثیر دینى بر دل و جان، هویدا است. چنان‌که این امر در هر فصل به‌طور جداگانه پیداست و در بررسى و تحلیل هر فصل به آن پرداختم.


در فصل نخست به تصویرگرى معانى ذهنى و حالات روانى پرداختم و کوشیدم تا به بیان نظام روابط‍‎ تصویرى و بیانى و فکرى در آن بپردازم. لذا تصویرها را در واحدها یا مجموعه‌هاى مرتبط‍‎ به‎هم براى بیان معانى و ارتباط‍‎ آنها با بافت واردشده در آن به هم گرد آوردم. گاه تصویرها را در رویش و ظرافت آن در تصویرگرى معناى واحد براى تحقّق مؤلفه‌هاى تصویر براى معنا از تمام جنبه‌هاى آن -‎ چنان‌که در فصل مورد نظر روشن خواهد شد - ‎پیگیرى کرده‌ام.
در فصل نخست به تصویرگرى معانى ذهنى و حالات روانى پرداختم و کوشیدم تا به بیان نظام روابط‍‎ تصویرى و بیانى و فکرى در آن بپردازم. لذا تصویرها را در واحدها یا مجموعه‌هاى مرتبط‍‎ به‎هم براى بیان معانى و ارتباط‍‎ آنها با بافت واردشده در آن به هم گرد آوردم. گاه تصویرها را در رویش و ظرافت آن در تصویرگرى معناى واحد براى تحقّق مؤلفه‌هاى تصویر براى معنا از تمام جنبه‌هاى آن -‎ چنان‌که در فصل مورد نظر روشن خواهد شد - ‎پیگیرى کرده‌ام.


در فصل دوم به گردآورى ضرب‎المثل‎هاى قرآنى در مجموعه‌هایى پرداختم و به تبیین روابط‍‎ و نظم و هماهنگى در هر مجموعه به‌طور مستقل و سپس پیوستگى مجموعه ضرب‎المثل‎ها با مجموعه‌هاى دیگر در تعامل بافتى براى تبیین اندیشه یا نگرش دینى پرداختم.
در فصل دوم به گردآورى ضرب‌المثل‎هاى قرآنى در مجموعه‌هایى پرداختم و به تبیین روابط‍‎ و نظم و هماهنگى در هر مجموعه به‌طور مستقل و سپس پیوستگى مجموعه ضرب‌المثل‎ها با مجموعه‌هاى دیگر در تعامل بافتى براى تبیین اندیشه یا نگرش دینى پرداختم.


در فصل سوم به بیان تصویر صحنه‌هاى طبیعت در درون نظام روابط‍‎ تصویرى پرداختم و صحنه‌ها را در مجموعه‌هاى منظّم و مرتبط‍‎ باهم تنظیم نمودم؛ بخشى از آنها مربوط‍‎ به آسمان و بخشى مربوط‍‎ به زمین و پاره‌اى مربوط‍‎ به گیاهان و امثال آن مى‎شود. در ضمن، براى تبیین اندیشه دینى به تعامل بین این صحنه‌هاى طبیعى نیز پرداختم.
در فصل سوم به بیان تصویر صحنه‌هاى طبیعت در درون نظام روابط‍‎ تصویرى پرداختم و صحنه‌ها را در مجموعه‌هاى منظّم و مرتبط‍‎ باهم تنظیم نمودم؛ بخشى از آنها مربوط‍‎ به آسمان و بخشى مربوط‍‎ به زمین و پاره‌اى مربوط‍‎ به گیاهان و امثال آن مى‎شود. در ضمن، براى تبیین اندیشه دینى به تعامل بین این صحنه‌هاى طبیعى نیز پرداختم.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش