پرش به محتوا

تذکره رياض العارفين (لکهنوی): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۱: خط ۲۱:
| تعداد جلد = 1
| تعداد جلد = 1
| کتابخانۀ دیجیتال نور =  
| کتابخانۀ دیجیتال نور =  
| کتابخوان همراه نور =11617
| کد پدیدآور = 4217
| کد پدیدآور = 4217
| پس از =  
| پس از =  
خط ۴۲: خط ۴۳:
آفتاب‌رأی، گاه تنها به یک سطر و یک بیت بسنده کرده است؛ آن‌گونه که در معرفی شاعری با تخلص «آفتابی» بدون اینکه به نام او اشاره کند می‌نویسد: اصلش از ساوه است. آخر به خدمت حکام تبریز شب را به روز آورده:
آفتاب‌رأی، گاه تنها به یک سطر و یک بیت بسنده کرده است؛ آن‌گونه که در معرفی شاعری با تخلص «آفتابی» بدون اینکه به نام او اشاره کند می‌نویسد: اصلش از ساوه است. آخر به خدمت حکام تبریز شب را به روز آورده:


'''حرف دشمن مشنو، تیغ مکش، دوست مکش***ظلم از حد مبر امروز که، فردایی هست'''<ref>ر.ک: متن کتاب، ص13</ref>‏.
{{شعر}}
 
{{ب|'' حرف دشمن مشنو، تیغ مکش، دوست مکش''|2='' ظلم از حد مبر امروز که، فردایی هست''<ref>ر.ک: متن کتاب، ص13</ref>‏}}.
{{پایان شعر}}
گاه نام شاعری غیر مشهور را بدون شرح‌حالش تنها با ذکر ابیاتی از او آورده است؛ مانند ترخانی گوید:
گاه نام شاعری غیر مشهور را بدون شرح‌حالش تنها با ذکر ابیاتی از او آورده است؛ مانند ترخانی گوید:


'''دل تنگ دور، از آن لب خندان نشسته‌ایم***مانند غنچه، سر به گریبان نشسته‌ایم'''
{{شعر}}
 
{{ب|'' دل تنگ دور، از آن لب خندان نشسته‌ایم''|2='' مانند غنچه، سر به گریبان نشسته‌ایم''}}
'''چون دست ما، به دامن وصلت، نمی‌رسد***پای طلب کشیده به دامان نشسته‌ایم'''<ref>ر.ک: همان، ص133</ref>‏.
{{ب|'' چون دست ما، به دامن وصلت، نمی‌رسد''|2='' پای طلب کشیده به دامان نشسته‌ایم''<ref>ر.ک: همان، ص133</ref>}}‏.
{{پایان شعر}}


گاه نیز از شاعری چون مولانا عبدالرحمان جامی (متوفی 793ش) یاد کرده و می‌نویسد: در اوایل عمر به کمالات صوری و معنوی پرداخته، علم سربلندی برافراخته. از مریدان شیخ سعدالدین کاشغری نقشبندی و در عهد سلطان ابوسعید گورکانی و سلطان حسین میرزا بایقرا بوده، و در آخرها در شهور تسعه‌وتسعین‌وثمان‌مائة درگذشت:
گاه نیز از شاعری چون مولانا عبدالرحمان جامی (متوفی 793ش) یاد کرده و می‌نویسد: در اوایل عمر به کمالات صوری و معنوی پرداخته، علم سربلندی برافراخته. از مریدان شیخ سعدالدین کاشغری نقشبندی و در عهد سلطان ابوسعید گورکانی و سلطان حسین میرزا بایقرا بوده، و در آخرها در شهور تسعه‌وتسعین‌وثمان‌مائة درگذشت:
 
{{شعر}}
'''رحمی بده خدایا! آن سنگ دل جوان را***یا طاقتی و صبری، این پیر ناتوان را'''
{{ب|'' رحمی بده خدایا! آن سنگ دل جوان را''|2='' یا طاقتی و صبری، این پیر ناتوان را''}}
 
{{ب|'' گر خشک شد گیاهی در خشک سال هجران''|2='' پژمردگی مبادا آن تازه ارغوان را''}}
'''گر خشک شد گیاهی در خشک سال هجران***پژمردگی مبادا آن تازه ارغوان را'''
{{ب|'' جامی ز عشق خوبان، گر گفت: توبه کردم''|2='' این نکته بشنو از من، زنهار مشنو آن را''<ref>ر.ک: همان، ص147-146</ref>}}‏.
 
{{پایان شعر}}
'''جامی ز عشق خوبان، گر گفت: توبه کردم***این نکته بشنو از من، زنهار مشنو آن را'''<ref>ر.ک: همان، ص147-146</ref>‏.


یا اینکه از خیام (متوفی 510ش) سخن گفته است: یعنی حکیم عمر خیام ابن شاینفور که با خواجه نظام‌الملک و حسن صباح طفل یک دبستان بوده؛ و در زمان وزارت (خواجه) به اقطاع چند در نیشاپور راضی شد. او راست:
یا اینکه از خیام (متوفی 510ش) سخن گفته است: یعنی حکیم عمر خیام ابن شاینفور که با خواجه نظام‌الملک و حسن صباح طفل یک دبستان بوده؛ و در زمان وزارت (خواجه) به اقطاع چند در نیشاپور راضی شد. او راست:


'''گویند به حشر گفتگو خواهد بود***وان یار عزیز تندخو خواهد بود'''
{{شعر}}
 
{{ب|'' گویند به حشر گفتگو خواهد بود''|2='' وان یار عزیز تندخو خواهد بود''}}
'''از خیر محض، جز نکویی ناید***خوش باش که عاقبت نکو خواهد بود'''<ref>ر.ک: همان، ص233</ref>‏.
{{ب|'' از خیر محض، جز نکویی ناید''|2='' خوش باش که عاقبت نکو خواهد بود''<ref>ر.ک: همان، ص233</ref>‏}}.
{{پایان شعر}}


در شماره 997 از بابا شهیدی قمی که از اجله شعرای زمان یعقوب (والی تبریز) بوده و در عهد شاه اسماعیل صفوی از ایران به هندوستان آمده شرح‌حال کرده و چند صفحه از کتاب را به اشعار او اختصاص داده است<ref>ر.ک: همان، ص371-368</ref>‏.
در شماره 997 از بابا شهیدی قمی که از اجله شعرای زمان یعقوب (والی تبریز) بوده و در عهد شاه اسماعیل صفوی از ایران به هندوستان آمده شرح‌حال کرده و چند صفحه از کتاب را به اشعار او اختصاص داده است<ref>ر.ک: همان، ص371-368</ref>‏.
خط ۶۸: خط ۷۱:
کتاب با نام ظهیرالدین عبدالله شروه اصفهانی و این بیت از وی خاتمه یافته است:
کتاب با نام ظهیرالدین عبدالله شروه اصفهانی و این بیت از وی خاتمه یافته است:


'''خاک در تو، چو سرمه در دیده برم***وانگه، سر پرده افلاک درم'''<ref>ر.ک: همان، ص420-419</ref>‏.
{{شعر}}
{{ب|'' خاک در تو، چو سرمه در دیده برم''|2='' وانگه، سر پرده افلاک درم'''<ref>ر.ک: همان، ص420-419</ref>‏.
{{پایان شعر}}


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
خط ۸۵: خط ۹۰:
   
   
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:زبان و ادبیات فارسی]]
[[رده:ادبیات فارسی]]
[[رده:شکل‌های خاص ادبی]]


[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:اردیبهشت(99)]]
 
[[رده:کتاب‌شناسی]]
 
[[رده:کتاب‌شناسی]]
 
[[رده:مقالات جدید]]
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش