پرش به محتوا

كتاب الانصاف: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۲۸ بایت اضافه‌شده ،  ‏۳۰ اکتبر ۲۰۱۶
جز
جایگزینی متن - 'شيخ الرئيس' به 'شيخ الرئيس'
جز (A-esmaili@noornet.net صفحهٔ کتاب الانصاف را به كتاب الانصاف منتقل کرد)
جز (جایگزینی متن - 'شيخ الرئيس' به 'شيخ الرئيس')
خط ۴۶: خط ۴۶:




«شرح كتاب حرف اللام»، رساله‌اى است از شيخ الرئيس، به زبان عربى و راجع به واحد بودن يا واحد نبودن محرك مفارق، صفات خداوند و...
«شرح كتاب حرف اللام»، رساله‌اى است از [[ابن‌سینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]]، به زبان عربى و راجع به واحد بودن يا واحد نبودن محرك مفارق، صفات خداوند و...


== ساختار ==
== ساختار ==
خط ۶۲: خط ۶۲:
وى، در مورد افعال واحد من حيث الواحد، بر مبناى قاعده الواحد، مطالبى را بيان نموده است. هم‌چنين در مورد حركت افلاك و ضرورى بودنش؛ به معناى ابتدا و انتها نداشتن، با توجه به فى نفسه بودن وجود جسم و اينكه هر وقت ايجاد شود، واجب است كه در حال حركت باشد و اگر حركتى برايش نباشد، ذاتش باطل خواهد بود و... توضيحات مفصلى داده است.
وى، در مورد افعال واحد من حيث الواحد، بر مبناى قاعده الواحد، مطالبى را بيان نموده است. هم‌چنين در مورد حركت افلاك و ضرورى بودنش؛ به معناى ابتدا و انتها نداشتن، با توجه به فى نفسه بودن وجود جسم و اينكه هر وقت ايجاد شود، واجب است كه در حال حركت باشد و اگر حركتى برايش نباشد، ذاتش باطل خواهد بود و... توضيحات مفصلى داده است.


شيخ الرئيس، از ثامسطيوس نقل مى‌كند كه«مبدأ اول، نخست، ذات خود را تعقل مى‌كند، سپس از ذاتش، اشياى ديگر را تعقل مى‌نمايد، پس او عالم عقلى را يك دفعه و بدون نياز به انتقال و تردد از معقول به معقول، تعقل مى‌كند؛ تعقل مبدأ اول اشيا را، از قبيل تعقل امور خارجى نيست، مانند حال ما نسبت به موجودات، بلكه تعقل او اشيا را، فى ذاته مى‌باشد.
[[ابن‌سینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]]، از ثامسطيوس نقل مى‌كند كه«مبدأ اول، نخست، ذات خود را تعقل مى‌كند، سپس از ذاتش، اشياى ديگر را تعقل مى‌نمايد، پس او عالم عقلى را يك دفعه و بدون نياز به انتقال و تردد از معقول به معقول، تعقل مى‌كند؛ تعقل مبدأ اول اشيا را، از قبيل تعقل امور خارجى نيست، مانند حال ما نسبت به موجودات، بلكه تعقل او اشيا را، فى ذاته مى‌باشد.


مؤلف، در فصلى ديگر اين بحث را مطرح مى‌كند كه آيا محرك مفارقى كه جسم نيست واحد است يا بيش از واحد؟ بعد، در جواب مى‌گويد: اگر حركات، زياد باشند و محرك واحد، متحرك واحد باشد، پس واجب خواهد بود عدد محركات مفارقه زياد باشد به حسب عدد محركات ازليه... نتيجه‌اى كه از اين كلام به دست مى‌آيد، اين است كه جواهر مفارقه كثيرند.
مؤلف، در فصلى ديگر اين بحث را مطرح مى‌كند كه آيا محرك مفارقى كه جسم نيست واحد است يا بيش از واحد؟ بعد، در جواب مى‌گويد: اگر حركات، زياد باشند و محرك واحد، متحرك واحد باشد، پس واجب خواهد بود عدد محركات مفارقه زياد باشد به حسب عدد محركات ازليه... نتيجه‌اى كه از اين كلام به دست مى‌آيد، اين است كه جواهر مفارقه كثيرند.
خط ۷۲: خط ۷۲:
لا يتغيّر بودن ذات واجب كه باعث عدم قبول اثر از غيرش مى‌گردد، عدم وجود تعب(همان آزار كه به دليل خروج از حالت طبيعى عارض مى‌گردد) در ذات او، از ديگر مطالب مورد بحث در اين بخش است.
لا يتغيّر بودن ذات واجب كه باعث عدم قبول اثر از غيرش مى‌گردد، عدم وجود تعب(همان آزار كه به دليل خروج از حالت طبيعى عارض مى‌گردد) در ذات او، از ديگر مطالب مورد بحث در اين بخش است.


بعد توضيحى در مورد كريم مى‌دهد. اتحاد عقل و عاقل و معقول، از موضوعات ديگرى است كه به مناسبت، در اين‌جا بدان پرداخته شده است؛ شيخ الرئيس، لازمه اين حرف را اين نمى‌داند كه در هر چيزى عقل و عاقل و معقول يكى باشد...
بعد توضيحى در مورد كريم مى‌دهد. اتحاد عقل و عاقل و معقول، از موضوعات ديگرى است كه به مناسبت، در اين‌جا بدان پرداخته شده است؛ [[ابن‌سینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]]، لازمه اين حرف را اين نمى‌داند كه در هر چيزى عقل و عاقل و معقول يكى باشد...


در فصل دهم، وضعيت ترتيب كل را از جهت افضل و احسن و نظام و عدل توضيح مى‌دهد.
در فصل دهم، وضعيت ترتيب كل را از جهت افضل و احسن و نظام و عدل توضيح مى‌دهد.
خط ۱۲۶: خط ۱۲۶:




كتاب«التعليقات على حواشى كتاب النفس لارسطاطاليس»، تعليقه‌هايى است كه شيخ الرئيس، به زبان عربى، بر حواشى كتاب النفس ارسطاطاليس، مرقوم نموده است.
كتاب«التعليقات على حواشى كتاب النفس لارسطاطاليس»، تعليقه‌هايى است كه [[ابن‌سینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]]، به زبان عربى، بر حواشى كتاب النفس ارسطاطاليس، مرقوم نموده است.


== ساختار ==
== ساختار ==
خط ۱۴۲: خط ۱۴۲:
از ديگر مباحث مطروحه، اين است كه آيا نفس، شىء واحدى است كه قواى مختلفى دارد يا اينكه متشكل از اجزاى مختلفى است؟
از ديگر مباحث مطروحه، اين است كه آيا نفس، شىء واحدى است كه قواى مختلفى دارد يا اينكه متشكل از اجزاى مختلفى است؟


شيخ الرئيس، توضيحى نيز در مورد مفارق بودن نفس داده است كه مثلاً چگونه غضب شكل مى‌گيرد و سرخ شدن رنگ و برجسته شدن رگ‌ها به هنگام غضب، چگونه آثار يك فعل نفسانى مى‌تواند باشد؟
[[ابن‌سینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]]، توضيحى نيز در مورد مفارق بودن نفس داده است كه مثلاً چگونه غضب شكل مى‌گيرد و سرخ شدن رنگ و برجسته شدن رگ‌ها به هنگام غضب، چگونه آثار يك فعل نفسانى مى‌تواند باشد؟


در مورد عقل، مى‌فرمايد: مقاومت عقل در مقابل شهوت و غضب است، اما ممانعتى از سوى عقل، نسبت به لذت و درد حسّى نمى‌تواند صورت بگيرد. از جمله مباحث مطرح شده در اين كتاب، اقوال حكماى يونانى است در مورد ماهيت نفس و طرح كلام افلاطن در مورد جوهر غير جسمى دانستن نفس.
در مورد عقل، مى‌فرمايد: مقاومت عقل در مقابل شهوت و غضب است، اما ممانعتى از سوى عقل، نسبت به لذت و درد حسّى نمى‌تواند صورت بگيرد. از جمله مباحث مطرح شده در اين كتاب، اقوال حكماى يونانى است در مورد ماهيت نفس و طرح كلام افلاطن در مورد جوهر غير جسمى دانستن نفس.
خط ۱۵۸: خط ۱۵۸:


[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش