پرش به محتوا

كاوشی در نهج‌البلاغه: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' عبد ' به ' عبد'
جز (جایگزینی متن - 'امام على(ع)' به 'امام على (ع)')
جز (جایگزینی متن - ' عبد ' به ' عبد')
خط ۷۱: خط ۷۱:
تأكيد على(ع) بر اسرار و مبناى هستى (كه عدالت است) وسيله‌اى استبراى احياى حيات روحان سانى كه فرمود: «و تمّت كلمۀ ربّك صدقا و عدل الامبدّل لكلماته».
تأكيد على(ع) بر اسرار و مبناى هستى (كه عدالت است) وسيله‌اى استبراى احياى حيات روحان سانى كه فرمود: «و تمّت كلمۀ ربّك صدقا و عدل الامبدّل لكلماته».


- مقاله‌اى على(ع) و فلسفه الهى از آيت‌الله عبداللّه [[جوادی آملی، عبدالله|جوادى آملى]]  كه يكى از مقالات مفصل اين مجموعه مى-باشد، اين گونه آغاز مى‌شود كه «اگر فلسفه را اين چنين تفسير كرده‌اند كه «صيرورۀ الإنسان عالما عقل يّا مضاه يا للعالم العينى»، پس على(ع) يك فيلسوف الهى است، زيرا هم درباره مبدأ جهان سخن گفته، و هم پايان جهان را مورد نظر و تشريح قرارداده است. آن چنان عالمانه در اين باره سخن مى‌گويد كه احدى در جهان فلسفه اين گونه سخن نگفته است. دانش عميق و الهى على(ع) درباره مبدأ، معاد، هستى و نيستى جهان طبيعت، آنچنان گسترده است كه از او فيلسوفى به تمام معنى، بصير ساخته است. او خود پيرامون علم خويش بر مبدأ جهان هستى مى‌فرمايد: «ما كنتأ عبد ربّا لمأره» من نه تنها خدا را مى‌شناسم، بلكه معبود خويش را با چشم جانم «مى‌بينم» و هرگز خداى ناديده را نپرستيده‌ام...».
- مقاله‌اى على(ع) و فلسفه الهى از آيت‌الله عبداللّه [[جوادی آملی، عبدالله|جوادى آملى]]  كه يكى از مقالات مفصل اين مجموعه مى-باشد، اين گونه آغاز مى‌شود كه «اگر فلسفه را اين چنين تفسير كرده‌اند كه «صيرورۀ الإنسان عالما عقل يّا مضاه يا للعالم العينى»، پس على(ع) يك فيلسوف الهى است، زيرا هم درباره مبدأ جهان سخن گفته، و هم پايان جهان را مورد نظر و تشريح قرارداده است. آن چنان عالمانه در اين باره سخن مى‌گويد كه احدى در جهان فلسفه اين گونه سخن نگفته است. دانش عميق و الهى على(ع) درباره مبدأ، معاد، هستى و نيستى جهان طبيعت، آنچنان گسترده است كه از او فيلسوفى به تمام معنى، بصير ساخته است. او خود پيرامون علم خويش بر مبدأ جهان هستى مى‌فرمايد: «ما كنتأ عبدربّا لمأره» من نه تنها خدا را مى‌شناسم، بلكه معبود خويش را با چشم جانم «مى‌بينم» و هرگز خداى ناديده را نپرستيده‌ام...».




۶۱٬۱۸۹

ویرایش