پژوهشی در تاریخ حدیث شیعه

    از ویکی‌نور
    ‏پژوهشی در تاريخ حديث شيعه
    پژوهشی در تاریخ حدیث شیعه
    پدیدآورانمعارف، مجید (نویسنده)
    عنوان‌های دیگرپژوهشی در تاریخ حدیث شیعه از آغاز تا پایان قرن پنجم
    ناشرمؤسسه فرهنگی و هنری ضریح
    مکان نشرتهران - ایران
    سال نشر1374 ش
    چاپ1
    موضوعاحادیث شیعه - تاریخ احادیث شیعه - تحقیق
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏106‎‏/‎‏5‎‏ ‎‏/‎‏م‎‏6‎‏پ‎‏4
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf


    پژوهشى در تاريخ حديث شيعه اثر دكتر مجيد معارف، به بررسى تاريخ حديث شيعه از آغاز تا پايان قرن پنجم هجرى اختصاص دارد. اين اثر به زبان فارسى و در سال 1376ش نوشته شده است.

    اشاره و تشويق برخى از اساتيد و دوستان و همچنين عدم وجود كتاب مفصل و مستقلى در زمينه تاريخ حديث شيعه به زبان فارسى، انگيزه نویسنده براى تأليف اثر حاضر بوده است[۱]

    ساختار

    كتاب با مقدمه نویسنده آغاز و مطالب در چهار دوره و هر دوره در چندين بخش و فصل، تنظيم شده است.

    به عقيده نویسنده، مطالعه و تحقيق در تاريخ حديث شيعه، با توجه به شرايط سياسى، اجتماعى و فرهنگى تاريخ شيعه، به چهار دوره قابل تقسيم است. به نظر وى، اين ادوار تطور حديث شيعه را از آغاز تا پايان قرن پنجم، نشان مى‌دهد و با بررسى و تحقيق در آن‌ها، روشن مى‌گردد اسباب و عوامل متعددى وجود دارد كه تفكيك اين دوره‌ها را از يكديگر الزامى مى‌كند و اگرچه در اين دوره‌ها مواردى هم به‌طور مشترك جلب نظر مى‌نمايد اما جهت حفظ تسلسل تاريخى در پيدايش و تطور حديث شيعه، اين طبقه‌بندى يا طبقه‌بندى‌هاى مشابه آن، امرى ضرورى است[۲]

    گزارش محتوا

    در مقدمه، ضمن ذكر و توضيح اهداف تدوين و نگارش كتاب، به موضوع ادوار مطرح شده در آن اشاره شده است[۳]

    دوره اول كتاب عصر امام على(ع)تا عصر امام سجاد(ع) را دربر گرفته و داراى چهار فصل زير است:

    در فصل اول، به بررسى اوضاع سياسى، اجتماعى و فرهنگى شيعه در قرن اول پرداخته شده است. نویسنده معتقد است پس از رحلت پيامبر(ص)، نظر به بى‌توجهى امت اسلامى در عمل به وصيت رسول خدا(ص)- يعنى حديث ثقلين كه متضمن تمسك دو جانبه به قرآن و عترت آن حضرت است- و به دنبال قبضه خلافت توسط سه خليفه نخست، موضع حضرت على(ع) و ياران ايشان از نظر سياسى، به شدت ضعيف گرديد و چنانكه شواهد تاريخى نشان مى‌دهد، على(ع) به جهت پاره‌اى از ملاحظات در مقابل خلافت نوپاى اسلامى، مهر سكوت بر لب زده و از مخالفت با خلفا و تضعيف اركان خلافت، خوددارى فرمود. در همين دروان بود كه همسر گرامى او فاطمه زهرا(س) و به دنبال ايشان، برخى از ياران آن حضرت، همچون عمار ياسر و ابوذر غفارى، صدمه‌هاى فراوانى متحمل شده و بعضاً در تبعيد و ديار غربت، از دنيا رفتند[۴]

    به نظر نویسنده با توجه به وجود عواملى چون: نوپايى جامعه اسلامى پس از رحلت رسول خدا(ص)، استيلاى مكتب خلفا و كوتاه شدن دست شیعیان از قدرت سياسى، تسلط همه جانبه بنى‌اميه بر مقدرات جامعه اسلامى و سرانجام وجود فشار و اختناق بر شیعیان و دوستداران على(ع)، طبعاً مجال فعاليت فرهنگى براى امامانى كه در اين دوران زندگى مى‌كرده‌اند، به حداقل رسيده و بر عكس، بنا به شرايط ذكر شده، مذهب شيعه از خود چهره‌اى حماسى به منصه ظهور رساند، به‌طورى پس از واقعه كربلا، عده‌اى از شیعیان - يعنى زيديه- تصور كردند يكى از اختصاصات امامت شيعه، قيام مسلحانه امام مى‌باشد و آنان به همين دليل، از امامت امام باقر(ع) و امام جعفر صادق(ع) روى برتافتند[۵]

    در فصل دوم، آثار و مواريث حديثى شيعه در قرن اول هجرى، در دو بخش مواريث اختصاصى ائمه(ع) و موارث عمومى شيعه، مورد بررسى قرار گرفته است[۶]

    در دوره دوم، در دو فصل، عصر صادقين(ع) بررسى شده است. نویسنده اين دوره را، دوره تولد ظهور و انتشار حديث شيعه دانسته و به اين نكته اشاره نموده كه با توجه به كثرت روايات صادقين(ع) در كتب حديثى، اين دوره در نضج و شكل‌گيرى حديث شيعه نقش به سزايى دارد. لذا وى با توجه به اهميت اين دوره، عوامل سياسى، اجتماعى و فرهنگى موجود در اين دوره را بررسى كرده و در عين حال، تلاش‌هاى بى‌وقفه اين دو بزرگوار را در تأسيس مكتب فقهى شيعه و نشر حديث اهل‌بيت(ع) ملاحظه نموده است[۷]

    از آغاز امامت امام پنجم(ع) تا سال شهادت امام ششم(ع) جمعاً نه خليفه از سلسله‌هاى بنى‌اميه و بنى‌عباس به خلافت رسيدند و در اين فاصله، با اينكه زيربناى سياسى جامعه چيزى جز اختناق و خفقان عليه اهل‌بيت پيامبر(ص) و شیعیان نبود، با اين حال، فرصت‌هايى جهت شیعیان در دو زمينه قيام و انقلاب عليه خلفاى جور و نشر حديث و مبانى مكتب، پديد آمد كه شیعیان در هر دو زمينه، از آن استفاده كردند[۸]

    به نظر نویسنده هرچند توفيق شیعیان در اين زمينه سياسى محدود و اندك بود اما به عوض در زمينه مسائل فرهنگى آنان توانستند در اين دوران پايه‌هاى مكتب خود را استوار نموده و آثار گرانبهايى از خود به يادگار گذاردند اما نگاهى سريع به وضعيت خلفاى موجود در اين دوره و موضعى كه آنان در مقابل شیعیان داشتند، معيار مناسبى جهت درك شرايط سياسى عصر صادقين(ع) و استفاده از فرصت به دست آمده، مى‌باشد[۹]

    نویسنده دوره سوم را عصر شكل‌گيرى فقه و حديث ناميده است. اين دوره از آغاز امامت پيشواى هفتم شیعیان (150ق) شروع گرديده و در ابتداى دوران غيبت صغرى (260ق) خاتمه مى‌يابد. در اين فاصله، شش تن از امامان شيعه در قيد حيات بوده‌اند كه از نظر شیعیان، تماس با پنج تن از آنان، امكان‌پذير نبوده است[۱۰]

    در مورد شرايط سياسى، اجتماعى و فرهنگى شیعیان درا ين دوره، كه افزون بر يكصد سال مى‌باشد، مسائل متعددى در تاريخ شيعه به وقوع پيوست. اين دوران، مصادف با تسلط همه جانبه خلافت بنى‌عباس بر جوامع اسلامى بوده و خلفايى كه در اين دوران زندگى می‌كردند، هرگز از انديشه محدود نمودن امامان شيعه و اعمال فشار نسبت به شیعیان، غافل نبودند. نویسنده معتقد است كه مطالعه تاريخ سياسى شيعه نشان مى‌دهد كه در اين دوران، قيام‌هايى نيز از جانب شیعیان به وقوع پيوست كه گرچه با ناكامى همراه بود، اما به هر جهت نشان از فعالیت‌های سياسى و انقلابى عليه خلفاى جور دارد[۱۱]

    دوره چهارم، دوران پيدايش جوامع حديثى نام گرفته است. از ابتداى قرن سوم، در بين محدثان، گرايش‌هايى در باب تبويب حديث و تأليف كتبى كه جامع احاديث باشد، پديد آمد و در همين راستا، تأليف كتبى نيز به منصه ظهور رسيد اما به نظر نویسنده، در شرايطى كه نشر و تدريس حديث در حوزه‌هاى علمى، جريانى فعال داشت، مرجعى كه بتواند پاسخگويى همه نيازهاى علمی‌باشد، در اختيار نبود. از اين رو نياز مجامع علمى و برخى مسائل ديگر، موجب گرديد تا از ابتداى قرن چهارم، دانشمندان شيعه به تدوين كتبى جامع‌تر اهتمام ورزند. به عقيده وى، اين تلاش‌ها سبب گرديد تا با استفاده از احاديث امامان شيعه(ع) در زمينه موضوعات فقهى، كتب اربعه و در قسمت عقايد، كتبى با موضوعات مستقل پديد آيد. وى در اين قسمت از كتاب، بدون آنكه بخواهد كتب مربوط به كلام و عقايد را مورد بررسى قرار دهد، تنها به بررسى كوتاهى در خصوص كتب اربعه حديث و علل و زمينه‌هاى پيدايش آن اقدام كرده است[۱۲]

    وضعيت كتاب

    فهرست مطالب در ابتدا و فهرست منابع و مآخذ در انتهاى كتاب آمده است.

    در پاورقى‌هاى كتاب، آدرس منابع و توضيح برخى عبارات ذكر شده است.

    پانویس

    1. مقدمه نویسنده، ص19
    2. مقدمه نویسنده، ص20
    3. مقدمه نویسنده، ص19-20
    4. متن كتاب، ص 23
    5. همان، ص28
    6. همان، ص35
    7. همان، ص81
    8. همان
    9. همان
    10. همان، ص327
    11. همان
    12. همان، ص459

    منابع مقاله

    مقدمه و متن كتاب.

    وابسته‌ها