آشنایی با علوم قرآن (سعیدی روشن): تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'صدر، حسن' به 'صدر، سید حسن')
    بدون خلاصۀ ویرایش
    خط ۲۳: خط ۲۳:
    | پیش از =
    | پیش از =
    }}
    }}


    {{کاربردهای دیگر|آشنایی با علوم قرآنی (ابهام زدایی)}}
    {{کاربردهای دیگر|آشنایی با علوم قرآنی (ابهام زدایی)}}

    نسخهٔ ‏۱۹ اوت ۲۰۲۱، ساعت ۲۲:۰۳

    آشنایی با علوم قرآن
    آشنایی با علوم قرآن (سعیدی روشن)
    پدیدآورانسعیدی روشن، محمدباقر (نویسنده)
    ناشرجامعه المصطفی(ص) العالمیه، انتشارات
    مکان نشرقم
    چاپ1
    موضوعقرآن - علوم قرآنی,قرآن - تحقیق,قرآن - بررسی و شناخت,قرآن - تاریخ
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    BP 69/5/ س 715



    آشنایی با علوم قرآن تألیف محمدباقر سعیدی روشن از جمله آثار نویسنده‌ای معاصر در زمینه علوم قرآنی است که به زبان فارسی با استفاده از منابع مختلف فرق اسلامی به شیوه آموزشی نگارش شده است.

    ساختار

    کتاب مشتمل بر مقدمه و شانزده فصل است. در هر فصل به شیوه آموزشی پیش از ورود به بحث، اهداف آموزشی عنوان شده و سپس مباحث مرتبط با موضوع مطرح شده است. در آخر هر فصل، خلاصه آن فصل و چند پرسش ارائه و یک یا چند موضوع پژوهشی پیشنهاد شده است.

    گزارش محتوا

    اثرى که در پیش روى دارید به هدف تهیه یک متن آموزشى بر اساس سرفصل مصوب مرکز جهانى علوم اسلامى تحریر یافته است. به همین خاطر با وجودى که تلاش شده تا متن از قلمى روان و گویا برخوردار باشد، درعین‌حال این حقیقت را نباید از نظر دور داشت که متن آموزشى و مناسب با فضاى تدریس، با یک متن متعارف و خواندنى محض متفاوت است.[۱].

    نویسنده همچنین در مقدمه به نکات ذیل اشاره می‌کند:

    1. اهتمام بر آن بوده است که موضوعات و عناوین علوم قرآن، برابر یک نظم و چینش منطقى و علمى سامان یابد و صرف‌نظر از بُعد اعتقادى مسلمانان به قرآن، گام‌بام از اصل وجود قرآن، انتساب آن به خداوند، چگونگى شکل‌گیرى و تدوین آن و سرانجام اصول و قواعد فهم و تفسیر آن، بحث و بررسى شود.
    2. راقم کوشیده است تا در تمام مباحث، دور از هرگونه تعصب و تنها با رویکرد دلیل محورى، از منابع علمى اندیشمندان فرق مختلف اسلامى استفاده نماید.
    3. با توجه به آموزشى بودن متن در آغاز هر فصل هدف‌هاى آنکه زمینه ذهنى خواننده را نسبت به محتواى فصل فراهم مى‌نماید، موردتوجه قرار گرفته است.
    4. بیشتر آیات قرآن مجید و همینطور احادیث و برخى عبارات عربى، ترجمه نشده است. دلیل این امر آن بوده است که دانش‌پژوهان محترم خود به تلاش و تمرین علمى عادت ورزند، به کتاب‌هاى لغت، متون تفسیرى سرى بزنند و پیشرفت علمى خود را با سهل‌الوصول بودن همه نکات متوقف نسازند.
    5. قصد نویسنده آن بوده است که حجم مطالب فصل‌ها و همینطور سطح علمى آن‌ها هماهنگ و یکسان باشد، لکن ویژگى موضوعى عناوین در برخى موارد مانع تحقق این غرض بوده ازاین‌رو حجم برخى فصول بیش از برخى دیگر شده و سطح علمى برخى فصول سنگین‌تر شده است.
    6. در پایان هر فصل عناصر اصلى و مطالب محورى آن فهرست گونه آورده شده است تا فراگیرى و بازآفرینى آن‌ها را تسهیل نماید.
    7. پرسش‌هاى هر فصل نیز بیان‌گر عناصر اصلى مواد آن است که در فهم دقیق و مناسب آن مؤثر است.
    8. به‌تناسب موضوع هر فصل یکى دو عنوان پژوهشى مطرح شده است تا زمینه‌اى برای تمرین پژوهش را در مخاطبان فراهم آورد و بدینوسیله برای ارتقاى علمى آنان یارى رساند[۲].

    در فصول مختلف کتاب مباحث فراوانی مطرح شده که به جهت آشنایی خواننده به ذکر دیدگاه نویسنده در برخی مباحث بسنده می‌شود:

    کتاب با معرفی علوم قرآن و جایگاه آن آغاز شده است. علوم قرآن اصطلاحاً بر مجموعه دانش‌هایى اطلاق مى‌گردد که موضوع آن‌ها قرآن است و به‌گونه‌اى مرتبط با شناخت ذات قرآن کریم و مفاهیم آن است، هرچند در اصطلاحى وسیع‌تر شامل علوم به‌دست‌آمده از قرآن نیز مى‌شود[۳].

    نویسنده سپس مسائل علوم قرآن را در دو محور اساسی طبقه‌بندی کرده است:

    1. محور نخست، علومى است که شناسنامه قرآن را برای ما ترسیم مى‌نماید و معلوم مى‌سازد که منشأ پیدایش این کتاب و پدیدآورنده آن کیست و این کتاب چگونه در میان بشر ظهور یافته و به شکل کنونى در اختیار انسان‌ها قرار گرفته است. این علوم شامل موضوعاتى چون: وحى، نزول، قرائت، جمع و تدوین، اعجاز، تحریف‌ناپذیرى و مانند این‌ها است و بر اساس آن‌ها مى‌توان به الهى بودن متن قرآن راه یافت. دانش‌هاى یاد شده زمینه‌ساز این نوع آگاهى بخشى از قرآن‌اند.
    2. محور دوم، علومى است که چگونگى فهم قرآن و دستیابى به محتواى آن را برای ما فراهم مى‌نماید. موضوعاتى چون: علم قواعد و آداب تفسیر، علم تأویل، ناسخ و منسوخ، محکم و متشابه، علم اسباب نزول و مانند آن در این محور جاى مى‌گیرد[۴].

    بنا بر روایات متواتر و قطعى تاریخ، آیات و سوره‌هاى قرآن مجید برخلاف کتب پیشین الهى یکباره نازل نشده بلکه با آغاز بعثت پیامبر اکرم(ص) در بیست‌وهفت رجب شروع و در طول دوران رسالت به اقتضاى پیشرفت نهضت اسلام و نیازهاى عینى جامعه به‌تدریج کامل گردید[۵]. حکمت‌هاى نزول تدریجى را مى‌توان همسویى با اقتضاى قانون تعلیم و تربیت و آمادگى انسان‌ها، ارتباط پیوسته با پیامبر(ص) و اظهار عظمت و حقانیت قرآن دانست[۶].

    از دیدگاه نویسنده این‎‌که به دستور چه کسی و در چه زمان سوره‌های قرآن مرتب شده حائز اهمیت نیست: «پس‌ازآن که معلوم شد متن سوره‌هاى قرآن توقیفى است و توسط رسول خدا به امر وحى صورت گرفته است، این موضوع چندان ثمر اعتقادى یا عملى ندارد که ترتیب سوره‌ها به شیوه کنونى را مربوط به دستور پیامبر اکرم(ص) بدانیم و یا سلیقه و اجتهاد صحابه که نشئت یافته از سخن پیامبر خدا(ص) بود»[۷].

    دانش قرائت از دانش‌هاى بنیادین در عالم اسلام است که مقارن با فرود قرآن عظیم از ملکوت اعلا به قالب واژگان و جارى شدن در زبان رسول اکرم(ص) تکوین یافت. ازآن‌پس نیز همین دانش پایه‌گذار و زمینه‌ساز بخشى سترگ از علوم اسلامى گردید. بدون شک اولین قارى رسمى و آموزگار قرآن پیامبر گرامى(ص) بوده است اما این‌که چه کسى برای نخستین بار در زمینه دانش قرائات و قاریان به تألیف و تدوین اهتمام ورزید؟ کمابیش محل اختلاف است. نظر رایج دراین‌باره آن است که ابوعبید قاسم بن سلّام (متوفی 224ق) برای اولین بار به تحریر علم قرائات پرداخت. لکن ابن جزرى در غاية النهایة اولین پیشگام در تدوین قرائات را ابوحاتم سجستانى (متوفی 255ق) مى‌داند. سیدحسن صدر در تأسيس الشيعة بر آن است که ابان بن تغلب کوفى (متوفی 141ق) برای نخستین بار کتاب «القراءات» را در این خصوص پدید آورد[۸].

    نص قرآن شریف همان وحى محمدى(ص) است که از روزگار پیامبر اکرم(ص) تا امروز در میان تمام فرق اسلامى با همه اختلافات مذهبى، سیاسى، اجتماعى، فرهنگى و نژادى که داشته‌اند، نسل به نسل به طور متواتر برقرار مانده و احدى مجال دستبرد و دگرگونى این ماده و صورت را نیافته و صیانت آن از سوى خداى على عظیم تضمین گردیده است، درحالی‌که قرائات گوناگون قاریان هرگز برخوردار از چنین ویژگى و تواتر نبوده و متفق‌علیه امت اسلامى نیست[۹]. غیر از اهل‌الحدیث عامه که روایات فاقد اعتبار نسخ‌التلاوة را پذیرفتند و اخبارى‌هاى شیعه که بدون ارزیابى همه جانبه، برخى روایات را دست‌آویز خویش ساختند، مسئله صیانت قرآن از هر نوع تحریف، عقیده تردیدناپذیر همه مسلمانان اعم از عالم و عامى بوده است.[۱۰].

    نویسنده پس از اشاره به منابع مختلف برای تفسیر قرآن کریم، خود کلام الهی را منبعی برای تفسیر خودش دانسته است: یکى از اصول عقلایى در تفسیر و شناخت معناى سخن یک گوینده یا نوشته یک نویسنده، مراجعه به سایر گفته‌ها و نوشته‌هاى اوست. بر این اساس سخنان یک فرد به‌نوبه خود منبع قابل‌توجهی برای به دست آوردن منظور و مقصود وى است. با توجه به این اصل عقلایى آیات قرآن کریم که سخن خداى حکیم و مبرّا از هر غفلت و نقصانى است، مفسر و مبین یکدیگر و منبع شناخت مقاصد خداوند است.[۱۱]. در رابطه با آیات متشابه نیز راسخان در علم مى‌توانند تأویل درست آیات متشابه را به دست آورند. البته رسول اکرم(ص) و پیشوایان معصوم الهى مصداق کامل راسخ در علم هستند[۱۲].


    وضعیت کتاب

    فهرست منابع و مآخذ در انتهای کتاب ذکر شده است. در پاورقی‌های کتاب، آدرس آیات، مستند مطالب و منابعی برای مراجعه محققین ذکر شده است.

    پانویس

    1. ر.ک: مقدمه، ص1
    2. ر.ک: همان، ص2-1
    3. ر.ک: متن کتاب، ص12
    4. ر.ک: همان، ص13
    5. ر.ک: همان، ص35
    6. ر.ک: همان، ص44
    7. ر.ک: همان، ص54
    8. ر.ک: همان، ص96-95
    9. ر.ک: همان، ص111
    10. ر.ک: همان، ص183
    11. ر.ک: همان، ص206
    12. ر.ک: همان، ص212

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.

    وابسته‌ها