أحكام السرقة علی ضوء القرآن و السنة

    از ویکی‌نور
    أحکام السرقة علی ضوء القرآن و السنة
    أحكام السرقة علی ضوء القرآن و السنة
    پدیدآورانمرعشی، محمود (اهتمام)

    حلی، جعفر بن حسن (نویسنده)

    علوی، عادل (شارح)

    مرعشی، شهاب‌الدین (محاضر)
    عنوان‌های دیگرشرح و تعلیق علی کتاب (شرایع الاسلام) و تقریر ابحاث شهاب‌الدین المرعشی النجفی فقه إستدلالي
    ناشرمکتبة آیت‌الله المرعشي النجفي(ره)
    مکان نشرقم - ایران
    سال نشر1382 ش یا 1424 ‌‎ ق یا 2003 م
    چاپ1
    شابک964-6121-98-5
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    أحكام السرقة علی ضوء القرآن و السنة بحث‌هاى آیت‌الله سيد‌‎شهاب‌الدين مرعشى نجفى كه شاگردش سيد‌‎عادل علوى آن را تقرير نموده است.

    مقرر مى‌نویسد: «کتابى كه پيش روى شماست (أحكام السرقة على ضوء القرآن و السنّة) در شرح (شرائع الإسلام) محقق حلى قدس‌سره، در واقع بحث‌هاى فقهى و استدلالى جامعى در پرتو کتاب خدا و سنت رسول گرامیش صلى‌الله‌عليه‌وآله و مكتب اهل‌بيت عليهم‌السلام مى‌باشد.

    خداوند قادر متعال توفيق را نصيب من ساخت تا آن را به رشته تحرير درآورده و در بحث خارج فقه تدريس نمايم. پس از آنكه بحث اجتهاد و تقليد در شرح عروه الوثقى را بر جمعى از فضلا از طبقات مختلف حوزه علمیه قم در منتداى جبل عامل به مدت سه سال درسى با تقريبا دو ماه كمتر تدريس كردم كه این مباحث در سه جلد به چاپ رسيد، تدريس احكام سرقت با استناد به کتاب شرايع برای كامل نمودن آن دو ماه باقى مانده از سال درسى را آغاز نمودم، قبل از شروع درس خلاصه بحث را مى‌نوشتم، و آنچه را كه از تقريرات درس‌ها چاپ مى‌كردم همین خلاصه‌هاست، با توجه به فقه مقارن نيز به برخى از نظريات ديگر مذاهب اسلامى اشاره مى‌نمودم.

    برای احياى فقه سيد‌‎و استاد ما آیت‌الله سيد‌‎شهاب‌الدين مرعشى نجفى قدس‌سره، آنچه از تقريرات درس ايشان در سال 1403ق تدوین كردم را به آن افزودم. پس از اتمام مباحث قصاص توسط استاد و آغاز بحث حدود، چند روزى در مبحث سرقت شركت كردم، و تقريرات استاد را در حين درس مى‌نوشتم در حالى كه آنها را از زبان فارسی به عربى ترجمه مى‌كردم و این از فضل و عنايت پروردگار متعال است.

    مشيت خداوند منان بر این تعلق گرفت كه بعد از بيست سال این تقريرات نيز به زيور طبع آراسته گردد، و الحمد للّٰه أوّلاً و آخراً. و من اللّٰه التوفيق و التسديد.»