أدوار الفقه الإمامي

أدوار الفقه الإمامی اثر آیت‌الله سبحانى، تحقیقى جامع در تاریخ اجتهاد و تشریع اسلامى بر اساس فقه امامیه است و در 7 مرحله شامل عصر نشاط حدیثى و اجتهادى، عصر تبویب، عصر رکود، بازسازى حیات فقهى، ظهور جنبش اخباریه، اوج فعالیت فقهى و عصر ابتکارات فقهى بررسى و تحلیل شده است.

ادوار الفقه الامامی
أدوار الفقه الإمامي
پدیدآورانسبحانی تبریزی، جعفر (نویسنده)
ناشرمؤسسه امام صادق علیه‌السلام
مکان نشرقم - ایران
سال نشر1424 ق
چاپ1
شابک964-357-072-x
موضوعفقه جعفری - تاریخ فقیهان شیعه - سرگذشتنامه
زبانعربی
تعداد جلد1
کد کنگره
‏BP‎‏ ‎‏169‎‏/‎‏9‎‏ ‎‏/‎‏س‎‏2‎‏الف‎‏4‎‏
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

هدف و انگیزه

هدف نویسنده شناسایى ویژگى‌ها و اختیارات فقه امامیه با بررسى چشم اندازهاى تاریخى آن و اشاره به منابع، شخصیت‌ها و نظریه‌هاى خاص فقهى است.

ساختار

دو روش کلى در فقه شناسى وجود دارد یک روش فقه را به مانند ساختارى ارگانیک به دوران کودکى، دوران جوانى، دوران پیرى و دوران افول تقسیم مى‌کند اما روش دیگر تحولات و تغییرات تشریع و اجتهاد را بر پایه علل و حوادث و شخصیت‌هاى تاثیر گذار و پژوهش در میراث و منابع جامع توضیح مى‌دهد نویسنده معتقد است این روش دوم با فقه و اجتهاد شیعى تناسب دارد و مى‌تواند اجتهاد زنده شیعه را توضیح دهد.

گزارش محتوا

نویسنده، معتقد است فقه شیعه به دلیل داشتن شمول و گستردگى و روشنایى منابع و مصادر بر دیگر مذاهب فقهى برترى دارد و برای توضیح این امتیازات به مطالعه متون و نظریات فقیهان گذشته تا عصر حاضر مى‌پردازد[۱] و ادوار و مراحل شکل‌گیرى فقه امامى را در 7 مرحله پى مى‌گیرد: دوره اول، عصر نشاط اجتهاد اسلامى است که منابع آن قرآن و سنت نبوى است در این دوره صحابه و تابعین بزرگ اولین مجموعه‌هاى فقهى حدیثى را از اهل‌بیت فرا گرفتند[۲]. اهل‌بیت طبق آیه اولو الامر و دیگر آیات مرجع امت اسلامى هستند و اطاعت از آنها واجب است[۳]. غیر از صحائف و رسائل امام على(ع) شخصیت‌هایى مانند ابورافع صحابى، على بن ابى رافع تابعى و برادرش عبیدالله، ربیعه بن سمیع، عبیدالله بن جعفى، اولین منابع فقهى را از حضرت على(ع) به نسل‌هاى بعدى انتقال دادند[۴]. 52 نفر از صحابه و تابعین از امام حسین و 109 شخصیت از امام حسین به روایت احادیث فقهى از آن حضرت پرداختند[۵]. امام سجاد هم با تألیف صحیفه سجادیه و رساله حقوق به تکامل فقه امامى مدد رساند. فقه شیعه در عصر امام باقر و امام صادق و در مجالس و حلقات فقهى و حدیثى ایشان به اوج رسید ‎و اصول و مصنفات بسیارى توسط شاگردان ایشان تدوین یافت[۶]. تدوین کنندگان این اصول و متون اولیه آن‌قدر گسترده بودند که مى‌توان کتب رجالى زیادى را برای شناسایى آنها یافت مانند رجال کشى، رجال عقیقى، مشیخه حسن بن محبوب و رجال حسن بن فضال و رجال نجاشى[۷]. نویسنده، طبقات اولیه این تدوین کنندگان را به اختصار توضیح داده سپس با معرفى طبقات فقهاى شیعه، کتاب‌ها، مجموعه فتاوى، رساله‌ها و مکاتب آنها را تشریح مى‌کند. این مکاتب در قم، رى، کوفه و مدینه شکل گرفتند و هر کدام مشرب خاصى در تدوین فقه شیعه داشتند[۸]. در مرحله دوم یعنى عصر تبویب اجتهاد و شکل‌گیرى مجامع روایى از عالمان، فقیهان و محدثانى مانند کلینى، محمد بن بابویه قمى، سعد بن عبدالله قمى، ابراهیم ثقفى، حسن بن ابى عقیل، على بن احمد کوفى، على بن بابویه صدوق اول، ابن جنید، ابوحسین ناشى عیاشى، ابن قولویه، صدوق، مفید، سید‌ ‎مرتضى، ابوصلاح حلبى، ابویعلى دیلمى و محمد بن طوسى و آثار، مشایخ و شاگردان آنها نام مى‌برد و ضمن آن به معرفى اصول و مبانى فقهى، آراى خاص و ویژه، مبانى و اصول رجالى و حدیثى و تأثیرات هر کدام بر بعدى‌ها مى‌پردازد و مراکز و نهادهاى فقهى ارزش‌مندى که در شهرهاى مختلف در این دوره که از 260 تا460 را شامل مى‌شود بررسى کرده و روش‌مندى و تدوین نهایى فقه شیعى را در این دوره مشخص -مى‌سازد[۹]. در مرحله سوم (460 - 600ق) فقهاى بزرگى چون ابن براج طرابلسى[۱۰]، ابوعلى طوسى[۱۱]، فضل بن حسن طبرسى[۱۲]، قطب راوندى[۱۳]، ابوالفتوح رازى[۱۴]، ابن حمزه[۱۵]، على بن حسن حلبى[۱۶]، ابن زهره حلبى[۱۷]، کیدرى[۱۸]، حمصى[۱۹]، ابن شهر آشوب[۲۰] ظهور کردند و با نگارش متون استدلالى فقه شیعه را تکامل بخشیدند اما به دلیل فشارهاى سیاسى و فتنه‌هاى مخالفان در برخى حوزه‌هاى علمى شیعه رکور و افول اتفاق افتاد. در این دوره به علم اصول و فقه الآیات توجه ویژه‌اى شد. در دوره سوم از قرن هفتم تا نیمه اول قرن یازدهم با ظهور ابن ادریس فقه شیعه توسعه وسیعى یافت[۲۱]. در قرن هشتم 9 نفر از جمله ابن داود -حلى[۲۲] و علامه حلى[۲۳] و فخر المحققین[۲۴] و شهید اول[۲۵] با تألیف مجامع گسترده فقهى به گسترش فروعات فقهى و مستدل سازى مبانى فقه پرداختند. در بررسى مشخصات این دوره، نویسنده به تفصیل فقهاى برجسته قرن و مؤلفات و آثار برجسته و نظام فقهى و آراى خاص هر یک را معرفى کرده است. در قرن 10 و اوایل قرن 11 فقهاى متعددى ظهور کردند و نویسنده، 20 نفر از آنها و سبک اجتهادى استنباطى آنها را معرفى کرده است[۲۶]. در دوره پنجم اخباریان ظهور کردند و نویسنده 20 نفر از آنها و سبک اجتهادى استنباطى آنها را معرفى کرده است[۲۷]. محمدتقى مجلسى اول[۲۸]، حر عاملى[۲۹]، فیض کاشانى[۳۰]، محمدباقرمجلسى[۳۱]، هاشم بحرانى[۳۲]، فاضل تونى[۳۳]، فخر‌الدین طریحى[۳۴]، حسین خوانسارى[۳۵] و جمال خوانسارى[۳۶] از شخصیت‌هاى بزرگ این دوره هستند و از لحاظ زمانى نیمه دوم قرن یازدهم تا اواخر قرن 12 را شامل مى‌شود مقابله با اجتهاد و اصول‌گرایى وتکیه بر حدیث‌گرایى و اعتنا به همه متون حدیثى و ضدیت با عقلانیت و عقل‌گرایى از مشخصات علماى این دوره است. سپس دوره اوج اجتهاد با فعالیت‌های گسترده وحید بهبهانى و ابتکارات اصولى او و تلاش شاگردانش به توسعه و تکامل اجتهاد شیعى و مقابله با اخبارگرایى کمک کرد و اخباریان را برای همیشه منزوى ساخت[۳۷]. در دوره هفتم(1260 - 1414ق) شیخ انصارى مکتب اجتهادى جامعى تدوین کرد و اجتهاد و عقل‌گرایى را در همه حوزه‌هاى نجف و قم و سامرا گسترش داد.[۳۸] نویسنده، ابتکارات اصولى و فقهى و مشخصات نظام فقهى او را توضیح داده و برخى از پیروان او را در عصر حاضر مانند محمدحسین نائینى[۳۹]، ضیاء عراقى[۴۰]، حسین بروجردى[۴۱]، امام خمینى[۴۲]، ابوالقاسم خویى[۴۳] و نظام و آراى فقهى و امتیازات کلى این دوره را معرفى کرده است.

پانويس

منابع مقاله

مقدمه و متن کتاب

وابسته‌ها