أساس الاقتباس

    از ویکی‌نور
    (تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
    اساس الاقتباس
    نام کتاب اساس الاقتباس
    نام های دیگر کتاب
    پدیدآورندگان نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد (نويسنده)

    مدرس رضوی، محمدتقی (مصحح)

    زبان فارسی
    کد کنگره ‏BC‎‏ ‎‏50‎‏ ‎‏/‎‏ن‎‏6‎‏الف‎‏5
    موضوع منطق - متون قدیمی تا قرن 14
    ناشر دانشگاه تهران، مؤسسه انتشارات و چاپ
    مکان نشر تهران - ایران
    سال نشر 1367 هـ.ش
    کد اتوماسیون 1828


    مؤلف

    مؤلف كتاب محمد بن محمد بن حسن طوسى مكنا به ابو جعفر و ملقب به نصير الدين و مشهور به محقق طوسى و خواجه طوسى است كه يكى از پر آوازه‌ترين شخصيت‌هاى علمى در تاريخ اسلام است.

    او در يازدهم جمادى الأولى در سال 597 ه‍ ق در شهر طوس متولد شد و در هيجدهم ذى الحجه سال 672 ه‍ ق در سن هفتاد و پنج سالگى بر اثر بيمارى در شهر بغداد درگذشت و بنا به وصيتش در عتبۀ مقدسۀ كاظمين «عليهما السلام» مدفون گرديد. محمد تقى مدرس رضوى، احوال و آثار خواجه نصير الدين طوسى

    وجه نام‌گذارى

    طبق تصريح مؤلف كتاب در مقدمۀ آن نام كتاب «اساس الاقتباس» است و در وجه ناميدن آن به اين نام مى‌گويد:

    «و چون اين علم به نسبت با ديگر علوم خاصه اقسام حكمت به مثابت قاعده و بنياد است، اين مجموع را بر اساس الاقتباس موسوم كرد». اساس الاقتباس، تصحيح مدرسى رضوى، ص 3

    با اين حال جاى شگفتى است كه مصحح دانشمند كتاب، مرحوم مدرس رضوى در مورد وجه تسميۀ كتاب به اساس الاقتباس با وجود تصريح مصنف آن هم در مقدمۀ كتاب، مى‌گويد:

    «وجه تسميۀ اين كتاب به اساس الاقتباس بدرستى معلوم نيست و شايد از آن روى كه اين كتاب در فن منطق است و منطق هم اساس اقتباس و كسب علوم مى‌باشد خواجه طوسى اين نام را براى اين كتاب مناسب ديده و تأليف خود را بدين نام ناميده است». مدرس رضوى، مقدمۀ اساس الاقتباس، ص 35

    انگيزۀ تأليف

    مؤلف كتاب در مورد انگيزۀ تأليف اساس الاقتباس در مقدمه چنين آورده است: «در تحرير اين مجموع شروع كرده آمد، بر عزم آنكه طرفى صالح از آنچه از اهل علم منطق در اين فن استفاده كرده است يا بحسب قواعد و اصول اين صناعت استنباط نموده بر وجهى كه او را روشن شده است ايراد كند، و از ابطال مذاهب باطل در هر بابى كه مؤدى باشد به اطناب بقدر امكان احتراز كند و اگر در بعضى مواضع بذكر مذهبى فاسد احتياج باشد به اشارتى موجز اقتصار كند و...».

    بنابراين غرض مؤلف از تأليف اين كتاب ارزشمند، ارائۀ اثرى فنى و تحقيقى و جامع در علم منطق بوده كه هم آموخته‌هاى او را از ديگران در برگيرد و هم بر آراء و انديشه‌هاى شخصى او در اين علم مشتمل باشد.

    امّا در مورد علت نگارش اين اثر به زبان فارسى توضيحى نداده است. ممكن است اين اثر نيز مانند برخى ديگر از آثار فارسى خواجه به درخواست فرد يا افرادى به اين زبان تأليف شده باشد و ممكن است احساس ضرورت وجود كتابى جامع در علم منطق به زبان فارسى خواجه را به تأليف اين اثر ارزشمند برانگيخته باشد.

    تاريخ تأليف

    در آخر برخى از نسخ خطى اين كتاب سال تأليف آن 642 ه‍ ق ثبت گرديده است بنابراين كتاب اساس الاقتباس دو سال قبل از اتمام شرح خواجه بر اشارات ابن سينا به پايان رسيده است زيرا در آخر بعضى از نسخ خطى شرح اشارات چنين آمده است:

    «و نقل ما وجد بخطه رحمه اللّه تعالى في آخر المسورة بعد قوله و إليه المعاد. و قد فرغت من تسويده في أواسط صفر سنة أربع و أربعين و ستمائة حامدا مصليا و داعيا و مستغفرا». مدرسى رضوى، احوال و آثار خواجه نصير الدين طوسى، ص 434

    البته كتاب شرح اشارات به تصريح خواجه بيست سال بطول انجاميده، اين مطلب را دكتر سليمان دينا در مقدمۀ خود بر شرح اشارات ص 84 و مرحوم مدرسى رضوى در كتاب احوال و آثار خواجه نصير الدين طوسى ص 433 آورده‌اند، لكن در نسخه‌هاى موجود چنين بيانى از محقق طوسى مشاهده نشد.

    اما از آغاز تأليف اساس الاقتباس اطلاعى در دست نيست و از اين جهت معلوم نيست كه آغاز به تأليف اساس الاقتباس پيش از آغاز به تأليف شرح اشارات بوده يا بعد از آن.

    قابل توجه اينست كه محقق طوسى اين آثار ارزشمند را در شرايطى پديد آورده است كه بلا و مصيبت و گرفتارى از هر سو او را احاطه نموده و آرامش خاطر را از او سلب كرده بوده است چنان كه در آخر شرح اشارات مى‌گويد:

    رقمت أكثرها في حال صعب لا يمكن أصعب منها حال و رسمت أغلبها في مدّة كدورة بال بل في أزمنة يكون كل جزء منها ظرفا لنحقته و عذاب أليم و ندامة و حسرة عظيم. و أمكته توقد كلّ آن فيها زبانية نار جحيم و بقيت من فوقها حميم، ما مضى وقت ليست عيني فيه مقطرا و لا بالي مكدّرا و لم يجىء حين لم يزد ألمي و لم يضاعف همّي و غمّي، نعم ما قال الشاعر بالفارسية:

    بگرداگرد خود چندان كه بينم بلا انگشترى و من نگينم

    شرح اشارات، ج 3، ص 421 - 420

    اهميت و اعتبار

    اولا: از حيث كميت، پس از منطق شفا و شرح ابن رشد بر منطق ارسطو، كتابى به جامعيت اساس الاقتباس تأليف نشده است و از نظر كيفيت به دليل در بر داشتن محاسن كتب پيشين و محاسنى كه مؤلف به آن افزوده است بى‌نظير است.

    ثانيا: زبانى كه اين كتاب به آن نگارش شده است زبان فارسى است كه از يك سو بيانگر كشش و قابليت اين زبان در بيان مقاصد علمى و فنى است و از سوى ديگر خلاء نبودن چنين اثرى را در دانش منطق به زبان فارسى برطرف مى‌سازد.

    به خصوص كه نثر روان و پختگى تعبيرات آن را از كتاب‌هايى چون دانش نامۀ علائى ابن سينا و درة التاج قطب الدين شيرازى متمايز مى‌سازد.

    ثالثا: همان گونه كه مؤلف در مقدمۀ كتاب وعده داده است، تنها به بيان انديشه‌هاى ناب دانش منطق پرداخته و از طرح قيل و قال‌هاى بى‌حاصل پرهيز نموده و در رد و ابطال آراء و نظريات باطل به آن ميزان كه ضرورت داشته است اكتفا نموده است.

    روش مؤلف

    الف - در اين كتاب مباحث منطق به روش 9 بخشى عرضه شده است كه لازم است جهت روشن شدن تمايز اين روش با روش ديگر موسوم به روش دو بخشى نكاتى عرض شود. در روش 9 بخشى مباحث منطق در 9 قسمت و با عناوين زير تنظيم گرديده است.

    1 - مدخل كه آن را به يونانى ايساغوجى گويند.

    2 - مقولات عشر يا قاطيغورياس.

    3 - العبارة يا قضايا يا باريرميناس، بارى ارميناس، بارا ارمانياس.

    4 - قياس يا آنولوطيقاى اوّل.

    5 - برهان يا انولوطيقاى دوم يا ابودقطيقا.

    6 - جدل يا طربيقا.

    7 - مغالطه يا سوفسطيقا.

    8 - خطابه يا ريطوريقا.

    9 - شعر يا بوطيقا.

    روش 9 بخشى با جمع‌آورى و تدوين رساله‌هاى منطقى ارسطو و افزودن ايساغوجى فرفوريوس به آن شكل گرفت به اين نحو كه تك نگاره‌هاى ارسطو در منطق در حدود سال‌هاى 395 - 330 م در مجموعه‌اى با نام ارغنون گردآورى شد كه مشتمل بر شش رساله بود يعنى قاطيغورياس، باريرميناس، آنالوطيقاى اوّل، انالوطيقاى دوم، طوبيقا، سوفسطيقا.

    از آنجا كه شارحان ارسطو در يونان خطابه و شعر را جزو منطق نمى‌دانستند دو رسالۀ ارسطو در شعر و خطابه، در اين مجموعه قرار نگرفت امّا نو افلاطونيان حوزۀ اسكندرانى در اوايل قرن پنجم با اعتقاد به اين كه شعر و خطابه نيز جزو منطق هستند دو رسالۀ ارسطو را در اين دو فن به مجموعۀ شش قسمتى ارغنون افزودند كه در مجموع هشت رساله در هشت بحث از مباحث منطق گرد آمد.

    فوفوريوس شاگرد افلوطين مقدمه‌اى بر منطق نوشت با نام ايساغوجى، اين مقدمه را حكيمان مسلمان به منطق هشت قسمتى ارسطويى ضميمه نمودند و بدين‌سان منطق 9 بخشى پديد آمد، حكيمانى چون فارابى، ابن سينا (در شفا و نجات) ابن رشد، ابو العباس لوكرى (در بيان الحق) و محقق طوسى روش 9 بخشى را برگزيده‌اند.

    امّا اولين بار ابن سينا در اشارات بر اين اساس كه منطق ابزار درست فكر كردن است و فكر نيز يا براى تحصيل تصور مجهول از تصورات معلوم است و يا براى تحصيل تصديق مجهول از تصديقات معلوم، منطق را به دو بخش اصلى يعنى «معرف» و «حجت» تقسيم نمود.

    و مبحث ايساغوجى را مقدمۀ بخش معرف و مبحث قضايا را مقدمۀ بحث حجت و مباحث الفاظ را مقدمۀ هر دو بخش قرار داد و صناعات خمس را كه مربوط به مادۀ قياس هستند از منطق صورت خارج دانست و ضميمۀ آن بشمار آورد. مبحث مقولات نيز به كلى از منطق خارج شده و در فلسفه جاى گرفت.

    محقق طوسى با اين كه اشارات را شرح نموده و با روش دو بخشى ابن سينا كاملا آشنا بوده است از اين روش پيروى نكرد و همان روش 9 بخشى را ترجيح داده و در همۀ تأليفات منطقى خود همان روش را اساس كار قرار داد.

    ب - محقق طوسى در شرح اشارات بنا را بر توضيح و تبين مقاصد شيخ و پاسخ به اشكالات و ايرادات فخر رازى گذاشته و تعهد نموده است كه ديدگاه‌هاى شخصى خود را بيان نكند و لذا جز در مورد خاصى به اين وعده عمل نموده است اما در كتاب اساس الاقتباس از همان ابتداء بنا را بر اين گذاشته است كه علاوه بر بيان آنچه از ديگران آموخته ديدگاه‌ها و استنباطات شخصى خود را نيز عرضه نمايد.

    ج - براى سهولت در انتقال مفاهيم منطقى به ذهن مخاطبان از نمادها و جداولى استفاده نموده است كه به حق در تحقق اين غرض كارآمدند.

    د - چنان كه قبلا اشاره شد، كتاب را با نثر فارسى نگاشته و تا آنجا كه ممكن بوده كوشيده است تا نثر متين و روانى را عرضه نمايد.

    نسخه‌ها و چاپ‌ها

    از اين كتاب دستنوشت‌هاى متعددى بجاى مانده كه قديمى‌ترين نسخۀ تاريخ‌دار آن نسخۀ خطى كتابخانۀ مرحوم حاج سيد نصر اللّه تقوى است كه در تاريخ 843 ه‍ ق يعنى حدود دويست سال پس از تأليف كتاب نوشته شده است.

    مرحوم مدرسى رضوى اين نسخه را اقدم و اصح و اكمل نسخ دانسته است. اساس الاقتباس، تصحيح مدرسى رضوى، ص 37 از مقدمۀ كتاب

    نسخه‌هاى خطى ديگرى از اين كتاب وجود دارد كه مشخصات برخى از آنها در مقدمۀ چاپ‌هاى موجود آمده است. اساس الاقتباس، تصحيح مدرسى رضوى، ص 37 از مقدمۀ كتاب و نيز اساس الاقتباس، تصحيح سيد عبد اللّه انوار، ج 1، ص 12

    اولين چاپ كتاب اساس الاقتباس در سال 1326 ه‍ ش با تصحيح مرحوم مدرسى رضوى به انجام رسيد و پس از آن دوبار ديگر تجديد چاپ شد كه تاريخ سومين چاپ آن آذر ماه 1361 ه‍ ش مى‌باشد.

    چاپ ديگر اين كتاب در سال 1375 ه‍ ش با تصحيح و تعليقات سيد عبد اللّه انوار و به اهتمام نشر مركز در تهران نشر يافت. اين چاپ مشتمل بر دو مجلد است كه مجلد اول متن اساس الاقتباس و مجلّد دوم تعليقات را در بردارد. در مورد تعليقات در پيش‌گفتار مجلد اوّل آمده است:

    «در اين تعليقه از لحاظ لفظ سعى بر اين رفت كه لغات مشكل معنى شود و از عبارت مغلق رفع اغلاق گردد و جملات لازم به ملزوم‌هاى جدا مانده از خود مرتبط شود و اشارات مندرج به مشار اليه‌هاى مربوطه ارجاع گردد....

    امّا از لحاظ مطالب غير لفظ يعنى تبيين مطالب غامض و توضيح مشكلات معنى و ارائۀ جداول صحيح و رفع ابهام از اعداد و صدر تركيبى و بيان شكل‌هاى قياس و مقاصد غير صدرى يعنى مادى و صناعى قياسى استفراغ وسع شد». اساس الاقتباس، تصحيح سيد عبد اللّه انوار، ج 1، ص 15

    خصوصيات

    اما خصوصيات اساس الاقتباس به تصحيح مرحوم مدرس رضوى كه مبناى كار معجم موضوعى بوده است از اين قرار است:

    1 - پس از فهرست مطالب و فهرست جداول و الواح كتاب، مقدمۀ مصحح در حدود 38 صفحه آمده است كه مشتمل است بر زندگى‌نامۀ خواجه و بيان آثار و تأليفات او و توضيحى در مورد ابواب و مقالات كتاب اساس الاقتباس و وجه تسميۀ آن بدين نام و معرفى نسخ خطى كتاب كه در تصحيح آن مورد مراجعۀ مصحح بوده و توضيح مختصرى در مورد كارهايى كه مصحح انجام داده است.

    پس از آن متن كتاب و در پايان فهرست لغات مشكل به ترتيب حروف الفبا بدون توجه به ريشه، همراه با معانى آنها و نيز فهرست اعلام شامل اشخاص، چاپ‌ها و كتاب‌ها آمده است.

    2 - برخى از حواشى موجود در نسخ خطى و به خصوص حواشى مرحوم ميرزا محمد طاهر تنكابنى در ذيل صفحات كتاب آمده است و حواشى مرحوم ميرزا محمد طاهر با عنوان «حاشيه» يا با نام آن مرحوم از ديگر حواشى متمايز گرديده است.

    ابواب

    همان طور كه بيش از اين اشاره شد كتاب اساس الاقتباس در چهارچوب منطق 9 بخشى نظام يافته است.

    از اين رو مباحث كتاب در ضمن 9 مقاله و هر مقاله در ضمن چند فن بعضى از مقالات به فن تقسيم نشده‌اند و در ضمن چند فصل عرضه شده‌اند، مثل مقالۀ دوم و هفتم و نهم و هر فن در ضمن چند فصل ارائه شده است به اين ترتيب:

    مقالۀ اوّل: در مدخل و مقدمۀ منطق بنام «ايساغوجى» در ضمن 4 فن.

    فن اوّل، در مباحث الفاظ در سه فصل

    فن دوم، در مباحث كلى و جزئى در چهار فصل

    فن سوم، در مباحث ذاتى و عرضى در چهار فصل

    فن چهارم، در كليات خمس در پنج فصل.

    مقالۀ دوم: در مقولات عشر «قاطيغورياس» در ضمن 9 فصل.

    مقالۀ سوم: در عبارات و اقوال جازمه «بارى ارميناس» در 2 فن.

    فن اوّل، در معرفت اقوال جازمه و احوال انواع و اصناف قضايا در ضمن 16 فصل.

    فن دوم، در جهات قضايا و اعتبار آن در ابواب تناقض و عكس در 11 فصل.

    مقالۀ چهارم: در قياس «انولوطيقاى اوّل» در 2 فن.

    فن اوّل، در قياس و در 2 قسم:

    قسم اوّل، در تعريف قياس و اقسامش و بيان قياسات حملى در ضمن 10 فصل.

    قسم دوم، در قياسات اقترانى و استثنائى در ضمن 8 فصل.

    فن دوم، در لواحق و عوارض قياس و ذكر تأليفاتى كه شبيه به قياسند در 12 فصل.

    مقالۀ پنجم: در برهان «انولوطيقاى دوم» در 2 فن.

    فن اوّل، در اكتساب تصديقات يقينى به برهان در 18 فصل.

    فن دوم، در كيفيت اكتساب تصورات تام به حد در 12 فصل.

    مقالۀ ششم: در جدل «طوبيقا» در 3 فن.

    فن اوّل، در مقدمات در 5 فصل.

    فن دوم، در مواضع در 6 فصل.

    فن سوم، در وصايا در 3 فصل.

    مقالۀ هفتم: در مغالطه «سوفسطيقا» در 3 فصل.

    مقالۀ هشتم: در خطابه «ريطوريقا» در 3 فن.

    فن اوّل، در اصول و قواعد خطابه در 4 فصل.

    فن دوم، در اعداد انواع در 8 فصل.

    فن سوم، در توابع و مانند آن در 4 فصل.

    مقالۀ نهم: در شعر «بيطوريقا» در 3 فصل.

    حواشى و ترجمه

    اين كتاب به دليل اين كه متن درسى نبوده چندان مورد توجه واقع نشده است و علاوه بر اين كه چاپ آن سال‌ها به تأخير افتاده حواشى و تعليقات اندكى بر آن نوشته شده و تنها يك ترجمه به عربى از آن سراغ داريم.

    در چاپ مصحح كتاب توسط مرحوم مدرسى رضوى برخى از حواشى بدون ذكر نام صاحب حاشيه آمده است، مرحوم ميرزا محمد طاهر تنكابنى نيز بر اين كتاب تعليقاتى دارد كه در همين چاپ با نام خود ايشان يا با عنوان «حاشيه» درج شده است.

    آقاى عبد اللّه انوار در آخرين چاپ كتاب كه با تصحيح خود ايشان منتشر شده است در يك مجلّد مستقل تعليقات خود را بر كتاب اساس الاقتباس منتشر نموده است.

    و امّا تنها ترجمۀ عربى اين كتاب را ركن الدين محمد بن على فارسى استرآبادى به انجام رسانيده است.

    مرحوم مدرسى رضوى در مورد اين ترجمه مى‌گويد: «تاكنون نگارنده، ترجمۀ عربى اساس الاقتباس را نديده و در فهرست كتابخانه‌هاى مهم نيز اسمى از آن نيافته است». مدرسى رضوى، مقدمۀ اساس الاقتباس، ص 36


    پیوندها

    مطالعه کتاب اساس الاقتباس در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور