أصول التفسير و التأويل؛ مقارنة منهجية بين آراء الطباطبائي و أبرز المفسرين: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'ايران' به 'ایران')
    بدون خلاصۀ ویرایش
    خط ۴۴: خط ۴۴:
    # طبق حدیث ثقلین، تمسک به قرآن واجب است و قطعاً مراد از تمسک، مجرد اعتقاد به نزول آن از جانب خداوند نیست، بلکه معنای آن، عمل به اوامر و نواهی آن و استناد به آن در تمام اعتقادات، اقوال و افعال است؛ به‌عبارت‌دیگر، نویسنده معتقد است که پیامبر(ص)، قرآن را به‌عنوان امام و رهبر قرار داده است و این خود گواه بر این است که ظواهر قرآن قابل استناد و حجت است.
    # طبق حدیث ثقلین، تمسک به قرآن واجب است و قطعاً مراد از تمسک، مجرد اعتقاد به نزول آن از جانب خداوند نیست، بلکه معنای آن، عمل به اوامر و نواهی آن و استناد به آن در تمام اعتقادات، اقوال و افعال است؛ به‌عبارت‌دیگر، نویسنده معتقد است که پیامبر(ص)، قرآن را به‌عنوان امام و رهبر قرار داده است و این خود گواه بر این است که ظواهر قرآن قابل استناد و حجت است.
    # روایات عرضه به کتاب. این روایات دو دسته‌اند: روایاتی که امر به عرضه اخبار به قرآن داشته و آن را به‌عنوان معیاری برای تمیز اخبار صحیح از غیر صحیح قرار داده‌اند؛ اخباری که امر به عرضه شروط بر کتاب داشته و قائل به سقوط شرط مخالف آن می‌باشند.
    # روایات عرضه به کتاب. این روایات دو دسته‌اند: روایاتی که امر به عرضه اخبار به قرآن داشته و آن را به‌عنوان معیاری برای تمیز اخبار صحیح از غیر صحیح قرار داده‌اند؛ اخباری که امر به عرضه شروط بر کتاب داشته و قائل به سقوط شرط مخالف آن می‌باشند.
    # استدلال ائمه(ع) به قرآن<ref>ر.ک: متن کتاب، ص111-132</ref>.
    # استدلال ائمه(ع) به قرآن<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/19255/1/111 ر.ک: متن کتاب، ص111-132]</ref>.


    ب) بررسی ادله منکرین حجیت ظواهر قرآنی؛ که دو دسته‌اند:
    ب) بررسی ادله منکرین حجیت ظواهر قرآنی؛ که دو دسته‌اند:
    #خروج تخصصی؛ عده‌ای، منکر وجود ظواهری برای قرآن می‌باشند.
    #خروج تخصصی؛ عده‌ای، منکر وجود ظواهری برای قرآن می‌باشند.
    #خروج تخصیصی؛ گروهی نیز قائل به وجود ظواهر هستند، ولی حجیت آن را نمی‌پذیرند<ref>ر.ک: همان، ص133-145</ref>.
    #خروج تخصیصی؛ گروهی نیز قائل به وجود ظواهر هستند، ولی حجیت آن را نمی‌پذیرند<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/19255/1/133 ر.ک: همان، ص133-145]</ref>.


    ===اصل دوم، تفسیر قرآن به قرآن===
    ===اصل دوم، تفسیر قرآن به قرآن===
    اصل دوم، تفسیر قرآن به قرآن؛ نویسنده در ابتدا به‌صورت اجمالی به تاریخ این روش اشاره کرده و در ادامه، این روش را در سه بخش زیر، بررسی نموده است:
    اصل دوم، تفسیر قرآن به قرآن؛ نویسنده در ابتدا به‌صورت اجمالی به تاریخ این روش اشاره کرده و در ادامه، این روش را در سه بخش زیر، بررسی نموده است:
    # نظریه تفسیر قرآن به قرآن؛ از جمله مفسرینی که از این روش استفاده کرده‌اند، عبارتند از [[طبری، محمد بن جریر|طبری]]، [[فخر رازی، محمد بن عمر|رازی]]، [[طبرسی، فضل بن حسن|طبرسی]]، [[طوسی، محمد بن حسن|طوسی]] و [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبائی]]. نویسنده معتقد است که بنای این گروه از مفسرین، روایاتی از پیامبر(ص) و ائمه(ع) است که در آن‌ها به تفسیر و تصدیق بعضی از آیات قرآن به‌واسطه بعض آیات دیگر، اشاره شده است.<ref>ر.ک: همان، ص160-169</ref>.
    # نظریه تفسیر قرآن به قرآن؛ از جمله مفسرینی که از این روش استفاده کرده‌اند، عبارتند از [[طبری، محمد بن جریر|طبری]]، [[فخر رازی، محمد بن عمر|رازی]]، [[طبرسی، فضل بن حسن|طبرسی]]، [[طوسی، محمد بن حسن|طوسی]] و [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبائی]]. نویسنده معتقد است که بنای این گروه از مفسرین، روایاتی از پیامبر(ص) و ائمه(ع) است که در آن‌ها به تفسیر و تصدیق بعضی از آیات قرآن به‌واسطه بعض آیات دیگر، اشاره شده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/19255/1/160 ر.ک: همان، ص160-169]</ref>.
    # نقش حدیث در تفسیر قرآن؛ نویسنده در ابتدا، نگاهی به تاریخ حدیث و برخورد مسلمانان با آن، پس از رحلت رسول اکرم(ص) انداخته و در سه مرحله، نقش، پیامبر(ع)، ائمه(ع) و صحابه در فهم قرآن را بررسی کرده است.<ref>ر.ک: همان، ص170-185</ref>.
    # نقش حدیث در تفسیر قرآن؛ نویسنده در ابتدا، نگاهی به تاریخ حدیث و برخورد مسلمانان با آن، پس از رحلت رسول اکرم(ص) انداخته و در سه مرحله، نقش، پیامبر(ع)، ائمه(ع) و صحابه در فهم قرآن را بررسی کرده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/19255/1/170 ر.ک: همان، ص170-185]</ref>.
    # نقش عقل در فهم و تفسیر قرآن؛ امکان اعتماد بر نتایج استدلالات عقلی در فهم زوایای مختلفی از فکر و عقیده، از جمله مسائل اساسی است که معرکه آراء بوده و نزاع فراوانی پیرامون آن صورت گرفته است.<ref>ر.ک: همان، ص186-207</ref>.
    # نقش عقل در فهم و تفسیر قرآن؛ امکان اعتماد بر نتایج استدلالات عقلی در فهم زوایای مختلفی از فکر و عقیده، از جمله مسائل اساسی است که معرکه آراء بوده و نزاع فراوانی پیرامون آن صورت گرفته است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/19255/1/186 ر.ک: همان، ص186-207]</ref>.


    ===اصل سوم، تفسیر به رأی===
    ===اصل سوم، تفسیر به رأی===
    در اصل سوم، تفسیر به رأی، مورد بحث و بررسی قرار گرفته و نظر برخی از علما و دانشمندان، پیرامون صحت‌وسقم این مسئله، مطرح شده است. این علما، عبارتند از:[[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]]، [[طوسی، محمد بن حسن|طوسی]]، [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]]، [[آلوسی، محمود بن عبدالله|آلوسی]]، [[ابن عاشور، محمدطاهر|ابن عاشور تونسی]]، [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبائی]]، [[خمینی، سید روح‌الله|امام خمینی(ره)]] و [[صدر، محمدباقر|شهید صدر]] <ref>ر.ک: همان، ص211-238</ref>.  
    در اصل سوم، تفسیر به رأی، مورد بحث و بررسی قرار گرفته و نظر برخی از علما و دانشمندان، پیرامون صحت‌وسقم این مسئله، مطرح شده است. این علما، عبارتند از:[[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]]، [[طوسی، محمد بن حسن|طوسی]]، [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]]، [[آلوسی، محمود بن عبدالله|آلوسی]]، [[ابن عاشور، محمدطاهر|ابن عاشور تونسی]]، [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبائی]]، [[خمینی، سید روح‌الله|امام خمینی(ره)]] و [[صدر، محمدباقر|شهید صدر]] <ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/19255/1/211 ر.ک: همان، ص211-238]</ref>.  


    ===اصل چهارم، محکم و متشابه===
    ===اصل چهارم، محکم و متشابه===
    خط ۶۴: خط ۶۴:
    الف) معنی محکم و متشابه قرآن؛ در این زمینه، اقوالی مطرح شده است از جمله این‌که:
    الف) معنی محکم و متشابه قرآن؛ در این زمینه، اقوالی مطرح شده است از جمله این‌که:


    # محکمات، آیات 151 تا 153 سوره انعام بوده و متشابهات، اسماء حروف هجایی مذکور در اول برخی از سور می‌باشند که بر یهود متشابه شده و گمان کردند که طبق حساب جمل، مدت حیات امت اسلامی را معین کرده‌اند؛ این قول، مربوط به [[ابن عباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]] است.<ref>ر.ک: همان، ص246-247</ref>.
    # محکمات، آیات 151 تا 153 سوره انعام بوده و متشابهات، اسماء حروف هجایی مذکور در اول برخی از سور می‌باشند که بر یهود متشابه شده و گمان کردند که طبق حساب جمل، مدت حیات امت اسلامی را معین کرده‌اند؛ این قول، مربوط به [[ابن عباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]] است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/19255/1/246 ر.ک: همان، ص246-247]</ref>.
    # محکمات، حروف مقطعه ابتدای سوره‌ها و متشابهات، غیر آن‌ها است و این همان قول ابی فاخته است.<ref>ر.ک: همان، ص247</ref>.
    # محکمات، حروف مقطعه ابتدای سوره‌ها و متشابهات، غیر آن‌ها است و این همان قول ابی فاخته است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/19255/1/247 ر.ک: همان، ص247]</ref>.
    # الفاظ یا یک معنا را دنبال می‌کنند یا اینکه معانی متعددی را در خود نهفته دارند که برخی از معانی آن‌ها بر برخی دیگر رجحان دارند بنابراین برخی از الفاظ که نص در معنا هستند مبین و جزء محکمات هستند و الفاظ مؤول و مشترک که مجمل‌اند، در زمره متشابهات واقع می‌شوند<ref>ر.ک: همان، ص248-249</ref>.
    # الفاظ یا یک معنا را دنبال می‌کنند یا اینکه معانی متعددی را در خود نهفته دارند که برخی از معانی آن‌ها بر برخی دیگر رجحان دارند بنابراین برخی از الفاظ که نص در معنا هستند مبین و جزء محکمات هستند و الفاظ مؤول و مشترک که مجمل‌اند، در زمره متشابهات واقع می‌شوند<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/19255/1/248 ر.ک: همان، ص248-249]</ref>.
    # متشابهات، آیات منسوخِ و محکمات، آیات ناسخِ هستند و این قول ابن مسعود، [[ابن عباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]] و برخی از صحابه است.<ref>ر.ک: همان، ص250</ref>.
    # متشابهات، آیات منسوخِ و محکمات، آیات ناسخِ هستند و این قول ابن مسعود، [[ابن عباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]] و برخی از صحابه است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/19255/1/250 ر.ک: همان، ص250]</ref>.
    #محکم، آیه‌ای است که دلیل آن واضح بوده و معرفت به متشابه، نیازمند تدبر و تأمل است و این همان نظر اصم است.<ref>همان</ref>.
    #محکم، آیه‌ای است که دلیل آن واضح بوده و معرفت به متشابه، نیازمند تدبر و تأمل است و این همان نظر اصم است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/19255/1/250 همان]</ref>.
    # هر آیه‌ای که امکان تحصیل معرفت به آن باشد، محکم و غیر آن، متشابه است.<ref>همان، ص252</ref>.
    # هر آیه‌ای که امکان تحصیل معرفت به آن باشد، محکم و غیر آن، متشابه است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/19255/1/252 همان، ص252]</ref>.
    # و..<ref>ر.ک: همان، ص253-262</ref>.
    # و..<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/19255/1/253 ر.ک: همان، ص253-262]</ref>.


    ===اصل پنجم، تأویل قرآن===
    ===اصل پنجم، تأویل قرآن===
    اصل پنجم، در دو قسم زیر، مسئله تأویل را مورد بحث قرار داده است:
    اصل پنجم، در دو قسم زیر، مسئله تأویل را مورد بحث قرار داده است:
    1- نظریه تأویل در قرآن؛ پس از ارائه مقدمه‌ای در بیان معنای لغوی و اصطلاحی تأویل، در سه فصل دنبال شده است:
    1- نظریه تأویل در قرآن؛ پس از ارائه مقدمه‌ای در بیان معنای لغوی و اصطلاحی تأویل، در سه فصل دنبال شده است:
    # اتجاهات اساسی در فهم تأویل قرآن، که عبارتند از: تأویل از مقوله معناست؛ در این رابطه، دو نظریه زیر مطرح و مورد بحث قرار گرفته است: مراد از تأویل، تفسیر است؛ منظور از آن، اخذ معنای مخالف ظاهر لفظ است؛ و تأویل از امور عینی است.<ref>همان، ص299-304</ref>. نویسنده برای قول دوم به نظریه [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] اشاره کرده است.<ref>ر.ک: همان، ص304</ref>.
    # اتجاهات اساسی در فهم تأویل قرآن، که عبارتند از: تأویل از مقوله معناست؛ در این رابطه، دو نظریه زیر مطرح و مورد بحث قرار گرفته است: مراد از تأویل، تفسیر است؛ منظور از آن، اخذ معنای مخالف ظاهر لفظ است؛ و تأویل از امور عینی است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/19255/1/299 همان، ص299-304]</ref>. نویسنده برای قول دوم به نظریه [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] اشاره کرده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/19255/1/304 ر.ک: همان، ص304]</ref>.
    # بررسی این نکته که آیا تأویل قرآن توسط غیر خداوند، ممکن است یا خیر؟ نویسنده در این زمینه، ابتدا معنای راسخون در علم را مورد مطالعه قرار داده، پس از بررسی دیدگاه [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبایی]] در این رابطه، از علم اهل‌بیت به تأویل قرآن بحث کرده است.<ref>ر.ک: همان، ص343-347</ref>.
    # بررسی این نکته که آیا تأویل قرآن توسط غیر خداوند، ممکن است یا خیر؟ نویسنده در این زمینه، ابتدا معنای راسخون در علم را مورد مطالعه قرار داده، پس از بررسی دیدگاه [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبایی]] در این رابطه، از علم اهل‌بیت به تأویل قرآن بحث کرده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/19255/1/343 ر.ک: همان، ص343-347]</ref>.
    # نظریه عرفا پیرامون تأویل قرآن؛ که در چهار بخش زیر، دنبال شده است:  
    # نظریه عرفا پیرامون تأویل قرآن؛ که در چهار بخش زیر، دنبال شده است:  


    ضرورت تأویل و اهمیت آن؛ در این قسمت، قول [[جوادی آملی، عبدالله|علامه آملی]] مورد تحلیل قرار گرفته است. ایشان معتقدند که تأویل بر دو قسم است: تأویل برای فتنه و فساد در دین و اعتقادات؛ تأویل برای خیر، صواب، هدایت و ارشاد<ref>ر.ک: همان، ص363-379</ref>.
    ضرورت تأویل و اهمیت آن؛ در این قسمت، قول [[جوادی آملی، عبدالله|علامه آملی]] مورد تحلیل قرار گرفته است. ایشان معتقدند که تأویل بر دو قسم است: تأویل برای فتنه و فساد در دین و اعتقادات؛ تأویل برای خیر، صواب، هدایت و ارشاد<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/19255/1/363 ر.ک: همان، ص363-379]</ref>.


    معنای تأویل و اقسام آن؛ که عبارتند از تأویل اهل باطل (اخذ به متشابهات و تأویل به رأی آن) و تأویل راسخان در علم که بر دو قسم است: قسمی متعلق به ارباب ظاهر و اهل شریعت و قسمی، متعلق به اهل باطن و ارباب طریقت<ref>همان، ص379-381</ref>.  
    معنای تأویل و اقسام آن؛ که عبارتند از تأویل اهل باطل (اخذ به متشابهات و تأویل به رأی آن) و تأویل راسخان در علم که بر دو قسم است: قسمی متعلق به ارباب ظاهر و اهل شریعت و قسمی، متعلق به اهل باطن و ارباب طریقت<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/19255/1/379 همان، ص379-381]</ref>.  


    روش وقوف بر تأویل قرآن؛ که دو روش در مورد آن ذکر شده است:
    روش وقوف بر تأویل قرآن؛ که دو روش در مورد آن ذکر شده است:


    به‌واسطه عنایت الهی و از طریق مجاهده، ریاضت، تحصیل فضائل و قطع منازل<ref>همان، ص390</ref>.
    به‌واسطه عنایت الهی و از طریق مجاهده، ریاضت، تحصیل فضائل و قطع منازل<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/19255/1/390 همان، ص390]</ref>.


    در پایان این قسم به اختصاص علم به تأویل کامل به اهل‌بیت(ع) اشاره شده است.<ref>ر.ک: همان، ص412</ref>.
    در پایان این قسم به اختصاص علم به تأویل کامل به اهل‌بیت(ع) اشاره شده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/19255/1/412 ر.ک: همان، ص412]</ref>.


    2- نتایج مترتب بر نظریه وجود تأویل برای قرآن، طبق اتجاه دوم (از مقوله معنا بودن تأویل) که عبارتند از:
    2- نتایج مترتب بر نظریه وجود تأویل برای قرآن، طبق اتجاه دوم (از مقوله معنا بودن تأویل) که عبارتند از:
    خط ۹۳: خط ۹۳:
    # ظاهر و باطن داشتن قرآن؛
    # ظاهر و باطن داشتن قرآن؛
    # مفاهیم مستعمل در قرآن، از قبیل قلم، کرسی، عرش و... از حیث تجرد و مادیت، مختلفه المصادیق می‌باشند؛ یعنی هرچند دارای مفهوم واحد هستند، اما ممکن است مصادیق متعددی بر آن صدق کند.
    # مفاهیم مستعمل در قرآن، از قبیل قلم، کرسی، عرش و... از حیث تجرد و مادیت، مختلفه المصادیق می‌باشند؛ یعنی هرچند دارای مفهوم واحد هستند، اما ممکن است مصادیق متعددی بر آن صدق کند.
    # اشتمال قرآن بر متشابهات<ref>ر.ک: همان، ص429-487</ref>.
    # اشتمال قرآن بر متشابهات<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/19255/1/429 ر.ک: همان، ص429-487]</ref>.


    در خاتمه، ضمن بررسی معنای تحریف، عدم تحریف قرآن با استفاده از روایات و اقوال علما، اثبات شده است.<ref>ر.ک: همان، ص492</ref>.
    در خاتمه، ضمن بررسی معنای تحریف، عدم تحریف قرآن با استفاده از روایات و اقوال علما، اثبات شده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/19255/1/492 ر.ک: همان، ص492]</ref>.


    ==وضعیت کتاب==
    ==وضعیت کتاب==
    خط ۱۱۹: خط ۱۱۹:
    [[رده:علم تفسیر]]
    [[رده:علم تفسیر]]
       
       
    [[رده:جدید تیرماه]]
    [[رده:25 آذر الی 24 دی(97)]]

    نسخهٔ ‏۲۵ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۲۱:۰۰

    أصول التفسير و التأویل؛ مقارنة منهجية بين آراء الطباطبائي و أبرز المفسرين
    أصول التفسير و التأويل؛ مقارنة منهجية بين آراء الطباطبائي و أبرز المفسرين
    پدیدآورانحیدری، کمال (نویسنده)
    عنوان‌های دیگرمقارنة منهجية بين آراء الطباطبائي و أبرز المفسرين
    ناشردار فراقد
    مکان نشرایران - قم
    سال نشرمجلد1: 1427ق ,
    چاپ2
    شابک964-96354-8-3
    موضوعتاویل طباطبايي، محمدحسین، 1281 - 1360
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏91‎‏/‎‏5‎‏ ‎‏/‎‏ح‎‏9‎‏الف‎‏6
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    أصول التفسير و التأویل؛ مقارنة منهجية بين آراء الطباطبائي و أبرز المفسرين اثر عربی سید کمال حیدری، به بیان اصول تفسیر و تأویل قرآن کریم و آراء و دیدگاه مفسرین در این رابطه پرداخته است.

    ساختار

    کتاب با مقدمه‌ای مفصل از نویسنده آغاز شده است. نویسنده سعی دارد تا در پنج اصل و یک خاتمه، به بیان و توضیح اصول تفسیر و تأویل قرآن بپردازد. این اصول عبارتند از: حجیت ظواهر قرآن، تفسیر قرآن به قرآن، تفسیر به رأی، محکم و متشابه و تأویل قرآن.

    گزارش محتوا

    نویسنده در مقدمه، به گوشه‌هایی از زندگانی و حیات علمی علامه طباطبائی و آثار او اشاره کرده است.[۱].

    اصل اول، حجیت ظواهر قرآن

    فصل اول، پیرامون حجیت ظواهر قرآن است. مراد از ظاهر قرآن، معنایی است که عالم به لغت عربی، آن را بر اساس قوانین ثابت عرفی و ریشه لغات، می‌فهمد.

    این فصل، دارای دو بخش است:

    الف) بررسی ادله قائلین به حجیت ظواهر قرآن؛ نویسنده معتقد است که مشهور علمای شیعه، قائل به حجیت ظواهر قرآن بوده و در این راه، استدلالاتی را بیان کرده‌اند که وی به برخی از آن‌ها اشاره کرده و آن‌ها را مورد بحث و بررسی قرار داده است. این وجوه عبارتند از اینکه:

    1. قرآن به لسان عربی مبین نازل شده است.
    2. قرآن معجزه جاویدان اسلام است.
    3. طبق حدیث ثقلین، تمسک به قرآن واجب است و قطعاً مراد از تمسک، مجرد اعتقاد به نزول آن از جانب خداوند نیست، بلکه معنای آن، عمل به اوامر و نواهی آن و استناد به آن در تمام اعتقادات، اقوال و افعال است؛ به‌عبارت‌دیگر، نویسنده معتقد است که پیامبر(ص)، قرآن را به‌عنوان امام و رهبر قرار داده است و این خود گواه بر این است که ظواهر قرآن قابل استناد و حجت است.
    4. روایات عرضه به کتاب. این روایات دو دسته‌اند: روایاتی که امر به عرضه اخبار به قرآن داشته و آن را به‌عنوان معیاری برای تمیز اخبار صحیح از غیر صحیح قرار داده‌اند؛ اخباری که امر به عرضه شروط بر کتاب داشته و قائل به سقوط شرط مخالف آن می‌باشند.
    5. استدلال ائمه(ع) به قرآن[۲].

    ب) بررسی ادله منکرین حجیت ظواهر قرآنی؛ که دو دسته‌اند:

    1. خروج تخصصی؛ عده‌ای، منکر وجود ظواهری برای قرآن می‌باشند.
    2. خروج تخصیصی؛ گروهی نیز قائل به وجود ظواهر هستند، ولی حجیت آن را نمی‌پذیرند[۳].

    اصل دوم، تفسیر قرآن به قرآن

    اصل دوم، تفسیر قرآن به قرآن؛ نویسنده در ابتدا به‌صورت اجمالی به تاریخ این روش اشاره کرده و در ادامه، این روش را در سه بخش زیر، بررسی نموده است:

    1. نظریه تفسیر قرآن به قرآن؛ از جمله مفسرینی که از این روش استفاده کرده‌اند، عبارتند از طبری، رازی، طبرسی، طوسی و علامه طباطبائی. نویسنده معتقد است که بنای این گروه از مفسرین، روایاتی از پیامبر(ص) و ائمه(ع) است که در آن‌ها به تفسیر و تصدیق بعضی از آیات قرآن به‌واسطه بعض آیات دیگر، اشاره شده است.[۴].
    2. نقش حدیث در تفسیر قرآن؛ نویسنده در ابتدا، نگاهی به تاریخ حدیث و برخورد مسلمانان با آن، پس از رحلت رسول اکرم(ص) انداخته و در سه مرحله، نقش، پیامبر(ع)، ائمه(ع) و صحابه در فهم قرآن را بررسی کرده است.[۵].
    3. نقش عقل در فهم و تفسیر قرآن؛ امکان اعتماد بر نتایج استدلالات عقلی در فهم زوایای مختلفی از فکر و عقیده، از جمله مسائل اساسی است که معرکه آراء بوده و نزاع فراوانی پیرامون آن صورت گرفته است.[۶].

    اصل سوم، تفسیر به رأی

    در اصل سوم، تفسیر به رأی، مورد بحث و بررسی قرار گرفته و نظر برخی از علما و دانشمندان، پیرامون صحت‌وسقم این مسئله، مطرح شده است. این علما، عبارتند از:غزالی، طوسی، ابن تیمیه، آلوسی، ابن عاشور تونسی، علامه طباطبائی، امام خمینی(ره) و شهید صدر [۷].

    اصل چهارم، محکم و متشابه

    نویسنده در اصل چهارم، در سه بخش زیر، محکم و متشابه را بررسی نموده است:

    الف) معنی محکم و متشابه قرآن؛ در این زمینه، اقوالی مطرح شده است از جمله این‌که:

    1. محکمات، آیات 151 تا 153 سوره انعام بوده و متشابهات، اسماء حروف هجایی مذکور در اول برخی از سور می‌باشند که بر یهود متشابه شده و گمان کردند که طبق حساب جمل، مدت حیات امت اسلامی را معین کرده‌اند؛ این قول، مربوط به ابن عباس است.[۸].
    2. محکمات، حروف مقطعه ابتدای سوره‌ها و متشابهات، غیر آن‌ها است و این همان قول ابی فاخته است.[۹].
    3. الفاظ یا یک معنا را دنبال می‌کنند یا اینکه معانی متعددی را در خود نهفته دارند که برخی از معانی آن‌ها بر برخی دیگر رجحان دارند بنابراین برخی از الفاظ که نص در معنا هستند مبین و جزء محکمات هستند و الفاظ مؤول و مشترک که مجمل‌اند، در زمره متشابهات واقع می‌شوند[۱۰].
    4. متشابهات، آیات منسوخِ و محکمات، آیات ناسخِ هستند و این قول ابن مسعود، ابن عباس و برخی از صحابه است.[۱۱].
    5. محکم، آیه‌ای است که دلیل آن واضح بوده و معرفت به متشابه، نیازمند تدبر و تأمل است و این همان نظر اصم است.[۱۲].
    6. هر آیه‌ای که امکان تحصیل معرفت به آن باشد، محکم و غیر آن، متشابه است.[۱۳].
    7. و..[۱۴].

    اصل پنجم، تأویل قرآن

    اصل پنجم، در دو قسم زیر، مسئله تأویل را مورد بحث قرار داده است: 1- نظریه تأویل در قرآن؛ پس از ارائه مقدمه‌ای در بیان معنای لغوی و اصطلاحی تأویل، در سه فصل دنبال شده است:

    1. اتجاهات اساسی در فهم تأویل قرآن، که عبارتند از: تأویل از مقوله معناست؛ در این رابطه، دو نظریه زیر مطرح و مورد بحث قرار گرفته است: مراد از تأویل، تفسیر است؛ منظور از آن، اخذ معنای مخالف ظاهر لفظ است؛ و تأویل از امور عینی است.[۱۵]. نویسنده برای قول دوم به نظریه ابن تیمیه اشاره کرده است.[۱۶].
    2. بررسی این نکته که آیا تأویل قرآن توسط غیر خداوند، ممکن است یا خیر؟ نویسنده در این زمینه، ابتدا معنای راسخون در علم را مورد مطالعه قرار داده، پس از بررسی دیدگاه علامه طباطبایی در این رابطه، از علم اهل‌بیت به تأویل قرآن بحث کرده است.[۱۷].
    3. نظریه عرفا پیرامون تأویل قرآن؛ که در چهار بخش زیر، دنبال شده است:

    ضرورت تأویل و اهمیت آن؛ در این قسمت، قول علامه آملی مورد تحلیل قرار گرفته است. ایشان معتقدند که تأویل بر دو قسم است: تأویل برای فتنه و فساد در دین و اعتقادات؛ تأویل برای خیر، صواب، هدایت و ارشاد[۱۸].

    معنای تأویل و اقسام آن؛ که عبارتند از تأویل اهل باطل (اخذ به متشابهات و تأویل به رأی آن) و تأویل راسخان در علم که بر دو قسم است: قسمی متعلق به ارباب ظاهر و اهل شریعت و قسمی، متعلق به اهل باطن و ارباب طریقت[۱۹].

    روش وقوف بر تأویل قرآن؛ که دو روش در مورد آن ذکر شده است:

    به‌واسطه عنایت الهی و از طریق مجاهده، ریاضت، تحصیل فضائل و قطع منازل[۲۰].

    در پایان این قسم به اختصاص علم به تأویل کامل به اهل‌بیت(ع) اشاره شده است.[۲۱].

    2- نتایج مترتب بر نظریه وجود تأویل برای قرآن، طبق اتجاه دوم (از مقوله معنا بودن تأویل) که عبارتند از:

    1. ظاهر و باطن داشتن قرآن؛
    2. مفاهیم مستعمل در قرآن، از قبیل قلم، کرسی، عرش و... از حیث تجرد و مادیت، مختلفه المصادیق می‌باشند؛ یعنی هرچند دارای مفهوم واحد هستند، اما ممکن است مصادیق متعددی بر آن صدق کند.
    3. اشتمال قرآن بر متشابهات[۲۲].

    در خاتمه، ضمن بررسی معنای تحریف، عدم تحریف قرآن با استفاده از روایات و اقوال علما، اثبات شده است.[۲۳].

    وضعیت کتاب

    فهرست آیات، روایات و اعلام مذکور در متن به همراه فهرست مصادر مورد استفاده نویسنده، در انتهای کتاب آمده است.

    پاورقی‌ها بیشتر به ذکر منابع اختصاص یافته است.

    پانویس

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.

    وابسته‌ها