أكذوبتان... حول الشريف الرضي التقي الزاهد: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
    جز (جایگزینی متن - '}} '''' به '}} '''')
    خط ۲۶: خط ۲۶:
    | پیش از =
    | پیش از =
    }}
    }}
    '''اكذوبتان حول الشريف الرضى التقى الزاهد'''، تأليف علامه [[عاملی، جعفرمرتضی|جعفر مرتضى عاملى]] به زبان عربى است. اين کتاب به بررسى و ردّ دو اتهام كه به [[شریف‌الرضی، محمد بن حسین|سيد رضى]](ره) از سوى اهل‌سنت وارد شده، پرداخته است.
    '''اكذوبتان حول الشريف الرضى التقى الزاهد'''، تأليف علامه [[عاملی، جعفرمرتضی|جعفر مرتضى عاملى]] به زبان عربى است. اين کتاب به بررسى و ردّ دو اتهام كه به [[شریف‌الرضی، محمد بن حسین|سيد رضى]](ره) از سوى اهل‌سنت وارد شده، پرداخته است.



    نسخهٔ ‏۲۳ اوت ۲۰۱۸، ساعت ۲۲:۲۹

    أکذوبتان... حول الشریف الرضي التقي الزاهد
    أكذوبتان... حول الشريف الرضي التقي الزاهد
    پدیدآورانعاملی، جعفر مرتضی (نويسنده)
    عنوان‌های دیگراستدلال و دراسه
    ناشر[بی نا]
    مکان نشر[بی جا] - [بی جا]
    سال نشر1406 ق
    چاپ1
    موضوعشریف الرضی، محمد بن حسین، 359 - 406ق. - دفاعیه‌‏ها و ردیه‌‏ها

    شریف الرضی، محمد بن حسین، 359 - 406ق. - سرگذشت‌نامه

    شیعه - سرگذشت‌نامه
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏55‎‏/‎‏3‎‏ ‎‏/‎‏ش‎‏4‎‏ع‎‏2
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    اكذوبتان حول الشريف الرضى التقى الزاهد، تأليف علامه جعفر مرتضى عاملى به زبان عربى است. اين کتاب به بررسى و ردّ دو اتهام كه به سيد رضى(ره) از سوى اهل‌سنت وارد شده، پرداخته است.

    ساختار

    کتاب با يك مقدمه و تمهيد آغاز شده است. مطالب کتاب در دو فصل كلى تنظيم شده است كه فصل اول در ضمن يك بخش و فصل دوم در ضمن دو بخش به بررسى اتهامات مذكور پرداخته است. در آخر نيز مطلب مختصرى به عنوان خاتمه آمده است.

    گزارش محتوا

    شريف رضى شخصيت بزرگى است كه تمامى بزرگانى تاريخ كه پس از او آمده‌اند با عظمت از او ياد كرده و همواره از او متأثر بوده‌اند. با مطالعه زندگى اين مرد بزرگ به شرافت، علم، فضل و والايى نفسانى و مكارم اخلاق او يقين خواهى كرد.

    در واقع آنچه سبب نگارش کتاب شده است، دست‌يابى نويسنده به دو نص است كه با مطالب فوق متمايز است و لذا نويسنده بررسى و پاسخ به اين اثر را ضرورى دانسته و اقدام به تأليف اين اثر كرده است.

    در ادامه به ترتيب خلاصه‌اى از مطالب کتاب ارائه مى‌شود:

    1-اولين دروغى كه به سيد رضى نسبت داده شده، كلامى از ابن‌عتبه است: «و در بعضى از كتب يافتم كه رضى زيدى مذهب بوده است و...».

    نويسنده ابتدا در استدلال به شيعه بودن سيد رضى(ره)، بخشى‌هايى از قصيده مشهور او را كه نام ائمه اطهار(ع) را در ضمن آن آورده ذكر مى‌كند.

    در ادامه مطلب نويسنده به زمينه‌هاى اتهام مذكور اشاره كرده و به نقل از شيخ عبدالحسين حلى مى‌نويسد: «آن تهمت زيديه قبلاً به حسن اطروش جد مادريش و فرزندان او هم نسبت داده شده بود، لكن نزد علماى رجال اماميه ثابت است و شريف مرتضى هم در کتابش، «شرح المسائل الناصريه» پاكى عقيده وى و جميع فرزندانش را متذكر شده است. نويسنده در انتها به اين نتيجه مى‌رسد كه اتهام مذكور از يك اشتباه ناشى شده است. در حقيقت نام ناصر امام زيديه كه ملقب به الداعى‌للحق بوده است، با نام حسن بن على اطروش كه ملقب به الناصرللحق بوده است، مشتبه شده است.

    2-اتهام ديگرى كه به سيد رضى(ره) وارد شده است، مطلبى به نقل از «حصرى» است كه سيد رضى در مجلسى كه كوران مغنى شراب مى‌نوشيده است، متهم به سرقت ردا مى‌شود و...

    نويسنده در نقد اين سخن به دو طريق مناقشه مى‌كند:

    الف: مناقشات قابل رد؛ از جمله عبارتند از: 1- حصرى سند اين روايت را ذكر نكرده و مشخص نمى‌كند كه اين قصه را از چه كسى شنيده است. 2- شريف رضى از طائفه اماميه است كه تمامى انواع خمر را حرام مى‌دانند. 3- نص از مشاركت شريف رضى(ره) در شرب خمر حكايت نمى‌كند و.... نويسنده در آخر موارد مذكور را منافى با حضور سيد در آن مجلس و عيب و مخلّ به مروّت نمى‌داند. وى تشكيل چنين مجالسى را در حضور خلفا و اعيان و اشراف امرى عادى تلقّى مى‌كند؛ بنابراين در ردّ اين اتهام به مناقشه ديگرى مبادرت مى‌نمايد.

    ب: مناقشه معقوله: علامه در ادامه پس از استناد به منابع مختلف و متعددى كه همگى به ورع و تدين سيد رضى(ره) اعتراف دارند، صدور اين گونه اعمال را در شأن عالم پرهيزگار و باتقوايى؛ مانند شريف رضى(ره) نمى‌داند. وى سپس به مراجعه به اشعار سيد رضى(ره)، دلائل مختلفى را ذكر مى‌كند كه با توجه به آن‌ها قبول روايت حصرى امرى دشوار به نظر مى‌رسد. اين شخصيت بزرگ عالم اسلام حتى از ايراد كلمات زشت و اشعار هجو و وصف خمر و مجالس لهو و غنا پرهيز مى‌كرده است. در ادامه اين بحث به كلام قال دكتر عبدالفتاح محمد الحلو بر ديوان اشعار سيد رضى(ره) و همچنين سخن معتزلى حنفى در شرح نهج‌البلاغه در نقل داستان چگونگى پذيرش سرپرستى و آموزش آن‌ها توسط شيخ مفيد(ره) اشاره كرده است.

    نويسنده در پايان چنين نتيجه‌گيرى مى‌كند كه روايت كوران مغنى بى‌اساس بوده و آن را ناشى از حسد و بغى مى‌داند.

    وضعيت کتاب

    پاورقى‌هاى مختصر کتاب كه بيشتر آدرس منابع است، به قلم نويسنده آمده است.

    منابع مقاله

    1- مقدمه و متن کتاب

    2- مقاله اكذوبتان حول الشريف الرضى، سيد جعفر مرتضى، مجله تراثنا، تابستان 1365، شماره 5، ص268-278