اصطلاحات الصوفية

    از ویکی‌نور
    إصطلاحات الصوفیة
    اصطلاحات الصوفية
    پدیدآورانمحمود، عبدالرحمن حسن (مراجعه و تعليق) ابن‌عربی، محمد بن علی (نویسنده)
    ناشرعالم الفکر
    مکان نشرقاهره - مصر
    چاپ1
    شابک977-1415-34-4
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    اصطلاحات الصوفية، از آثار بسيار مختصر ابن عربى است كه نویسنده در آن، تعدادى از اصطلاحات عرفانى را شرح داده است. همچنين در پایان کتاب، رساله كوچكى به آن ضمیمه شده كه به نظر مصحح از آثار ابن عربى است و نویسنده در آن نيز تعدادى ديگر از آن اصطلاحات را معنا كرده است.

    عبدالرحمن حسن محمود، این اثر را تصحيح كرده و مقدمه و تعليقاتى بر آن افزوده است.

    نویسنده در بيان انگيزه‌اش از نگارش کتاب، نوشته است: اشاره كردى به من كه الفاظ متداول در بين صوفيان محقق را شرح كنم. چون ديدم كه بسيارى از علماء الرسوم (دانشمندان رسمى؛ يعنى كسانى كه با علوم باطنى و عرفانى آشنا نيستند.) در هنگام مطالعه تصنيفات اهل طريقت ما، با الفاظ و اصطلاحات متداول آشنا نيستند و از من مى‌پرسند، پس درخواستت را اجابت كردم؛ ولى همه الفاظ را استقصا نكردم و مهم‌ترين‌ها را برگزيدم.[۱]

    ساختار

    اين کتاب از مقدمه مصحح و مقدمه نویسنده و متن اصلى (شامل توضيح 184 اصطلاح بدون هيچ ترتيب الفبايى يا موضوعى) و ملحقات (شامل توضيح 39 اصطلاح) تشكيل شده است.

    در مجموع در اثر حاضر 223 اصطلاح عرفانى شناسانده شده است.

    روش نویسنده در این اثر، توصيفى است.

    مصحح در مقدمه‌اش كه عنوانى برایش قرار نداده و مكان و تاريخ نگارش آن را نيز مشخص نكرده، تأكيد كرده است: در «كشف الظنون» چنين آمده است: شيخ محى‌الدين، محمد بن على، مشهور به ابن عربى متوفاى سال 638ق، تصنيف مختصرى دارد در اصطلاحات كه آن را در صفر سال 615ق، در ملطية نوشته است. مصحح افزوده است: این نسخه كه در برابر شماست همان است كه صاحب «كشف الظنون» به آن اشاره كرده است و من آن را از «مكتبة الأزهر الشريف» نقل كردم در ضمن مجموعه‌اى در یک جلد با قلمى معمولى.[۲]

    گزارش محتوا

    برای آشنايى با روش و محتواى این اثر، توجه به برخى از مطالب جالب آن كافى است:

    1. شريعت: عبارت است از امر به التزام عبوديت. شطح: عبارت است از كلمه‌اى كه در آن بوى منيت و ادعا وجود دارد و این موضوع گاه از محققان صادر مى‌شود.[۳]
    2. ادب: گاه منظور از این كلمه، مراعات ادب شريعت است، گاهى ادب خدمت و گاه ادب حقّ؛ اما ادب شريعت، پايبندى به هر چيزى است كه ترسيم كرده است. ادب خدمت، فانى شدن از رؤيت آن خدمت است بااينكه در انجام آن نهایت تلاش را مبذول دارد و ادب حقّ، آن است كه بشناسى آنچه را برای تو است؛ وگرنه از اهل بساط دور مى‌شوى.[۴]
    3. الملامتية: هم الذين لم يظهر على ظواهرهم مما في بطونهم أثر، ألبتة.[۵]؛ يعنى «ملامتيه: آنان كسانى هستند كه از آنچه در باطن آنها است، البته هيچ اثرى بر ظاهرشان آشكار نشده است».
    4. المحادثة: خطاب الحق للعارفين من عالم الأسرار و الغيوب.[۶]؛ يعنى «محادثه و گفتگو عبارت است از خطاب كردن حقّ (خدا) عارفان را از عالم اسرار و غيب».
    5. مكر: حاصل شدن پياپى نعمت‌ها است با انجام مخالفت و گناه و باقى گذاردن این حال با وجود سوء ادب و آشكار كردن نشانه‌ها و كرامات بدون هيچ امر و دستورى و بدون حدّ و اندازه.[۷]منظور نویسنده همان سنت استدراج است كه در قرآن كريم مطرح شده است.
    6. حجاب: هر چيزى است كه مطلوب تو را از چشمت دور سازد.[۸]دانستنى است از آنجا كه عارف، هدف و مقصود نهایى را عبارت از خداى متعال مى‌داند پس منظور این است: هرچه خداى كريم را از چشم تو دور كند، حجاب است.

    مطالب ملحقات، بسيار مختصر است و توضيحات مؤلف كافى نيست و به اشاره‌اى بسنده شده است. نویسنده از جمله چنين نوشته است: العبادات: للمعاوضات؛ يعنى عبادت‌ها برای عوض‌هاست.[۹]مصحح در اينجا افزوده است: چون عابد منتظر اجر است.[۱۰]المحبة: للقربات؛ يعنى محبت برای تقرب به خدا است.[۱۱]مصحح در اينجا افزوده است: چون او (مُحبّ)، خدا را مى‌طلبد و بس.[۱۲]طريقت ما این است: محبت، نه عمل و فناء، نه بقاء.[۱۳]مصحح در اينجا چنين تعليقه‌اى افزوده است: معناى این مطلب این نيست كه او دعوت به عمل نكردن مى‌كند، بلكه فقط مى‌گوید: اصل در نزد ما محبت است و كسى كه محبت دارد پيرو كسى است كه دوستش دارد و كارگر بدون محبت، مثل اجير سوء است.[۱۴]

    وضعيت کتاب

    متأسفانه برای اثر حاضر، هيچ فهرستى حتى فهرست منابع و مطالب نيز فراهم نشده است.

    پانویس

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.