ابن اسفندیار، محمد بن حسن

    از ویکی‌نور
    نسخهٔ قابل چاپ دیگر پشتیبانی نمی‌شود و ممکن است در زمان رندر کردن با خطا مواجه شوید. لطفاً بوکمارک‌های مرورگر خود را به‌روزرسانی کنید و در عوض از عمبکرد چاپ پیش‌فرض مرورگر خود استفاده کنید.
    ابن‌ اسفندیار، محمد بن حسن
    نام ابن‌ اسفندیار، محمد بن حسن
    نام‌های دیگر ابن‌ اسفندیار کاتب
    نام پدر حسن
    متولد سده 6 ق
    محل تولد
    رحلت
    اساتید
    برخی آثار تاريخ طبرستان
    کد مؤلف AUTHORCODE03253AUTHORCODE

    ابن اسفنديار، بهاء‌الدين محمد بن حسن بن اسفنديار، كاتب (زنده در 613ق)، تاريخ‌نگار ایرانىِ اواخر سده 6 و اوايل سده 7ق، است.

    از احوال او آگاهى‌هاى زيادى در دست نيست. در مقدمه اثر برجسته‌اش، تاريخ طبرستان، به سرگذشت خود اشاره‌هایى دارد.

    کتاب تاریخ طبرستان وی، توسط ادوارد براون به انگلیسی ترجمه گشت و در سال ۱۹۰۵ میلادی منتشر شد.

    این کتاب بجز اطلاعات جغرافیایی و تاریخ احوال بزرگان و شاعران به زبان طبری را نیز در خود جا داده‌است. وی همچنین در سفر به خوارزم ترجمه ابن مقفع از نامه تنسر را یافت و به کتاب خود افزود.

    ابن اسفندیار در دربار آل باوند

    وى بخشى از دوران زندگانى خود را در دربار پادشاهان آل باوند به‌سربرد و در آنجا از حمايت حسام الدوله اردشير بن حسن باوندى (567 - 602ق) برخوردار بود.

    مسافرت

    پيش از سال 606ق، به بغداد سفر كرد و در 606ق، از آنجا به قصد عراق عجم خارج شد، اما چون در همان اوقات خبر كشته شدن نصير الدوله رستم بن اردشير بن حسن، فرزند حامى خود را شنيد، به‌سوى رى آمد.

    طبرستان موطن ابن اسفنديار از آن پس، به خواست بزرگان آنجا تحت قلمرو سلطان محمد خوارزمشاه درآمد و او خبر این حوادث را در آغاز کتاب خود نوشته است. دوران توقف او در رى حداقل دو ماه به طول انجامید. در این شهر بود كه در کتابخانه مدرسه رستم بن على بن شهريار، کتابى را كه ابوالحسن بن محمد يزدادى در تاريخ گاوبارگانِ طبرستان به عربى نوشته بود، به دست آورد و بر آن شد كه کتاب را به‌عنوان اساس كار خود به فارسی برگرداند. اندك‌زمانى پس از ترجمه کتاب، هنوز آن را از سواد به بياض نبرده بود كه به دعوت پدر به وطن خود مازندران (احتمالاً آمل) بازگشت و پس از توقفى كوتاه، راه خوارزم در پيش گرفت. این شهر، به گفته او، در آن وقت شهرى آبادان و بارونق و میعادگاه دانشمندان بود.

    5 سال از توقف او در خوارزم گذشته بود كه روزى در بازار کتاب‌فروشان و صحافان آن شهر، ترجمه عربى ابن المقفع از نامه تنسر را به دست آورد. تنسر، موبد بزرگ اردشير بابكان، این نامه را به جشنسْف (گشنسب)، شاه طبرستان، نوشته و او را به اطاعت اردشير خوانده بود. ابن اسفنديار این متن را به فارسی ترجمه كرد و آن را در مدخل تاريخ طبرستان خود قرار دارد و بدين‌سان این اثر گران‌بهاى ادبيات پهلوى را از گزند روزگار حفظ كرد.

    آثار

    نامه تنسر یکى از مهم‌ترين اسنادى است كه راجع به تشكيلات زمان ساسانيان نوشته شده است. ابن اسفنديار در 603ق، به نگارش تاريخ خود مشغول بوده است؛ چه، در یک جاى آن اشاره مى‌كند كه در این زمان، 400 سال از شهادت امام رضا(ع) (203ق) مى‌گذرد. البته تاريخ يادشده با توجه به سال شروع تأليف کتاب (پس از آمدن مؤلف به رى در 606ق) تقريبى مى‌نمايد. او به‌طور يقين تا 613ق، در قيد حيات بوده و تا این زمان، مشغول نگارش تاريخ خود بوده است. به‌درستى معلوم نيست كه آيا او در حمله مغول به خوارزم در 617ق، در آن شهر بوده و كشته شده، يا پيش از آن به زادگاه خود در مازندران بازگشته است.

    اثر ابن اسفنديار، قديمى‌ترين کتاب در تاريخ طبرستان است. انشاى آن بسيار فصيح است، ولى مؤلف در استعمال لغات عربى، افراط ورزيده است. بخش‌هاى نخستين این کتاب، حاوى مطالب افسانه‌اى است، ولى در مورد طبرستان پس از اسلام، اطلاعات تاريخى و جغرافيايى آن ارزشمند و مستند است، به‌ویژه آگاهى‌هاى بسيارى در مورد افراد مشهور محلى و شاعرانى كه به زبان طبرى شعر سروده‌اند، در آن به دست داده شده است. این کتاب در 4 «قسم» است. بخش‌هاى پایانى آن كه در خصوص آل بویه و آل زيار و ابتداى تاريخ آل باوند بوده، از میان رفته است. ادوارد براون، خلاصه‌اى از این اثر را به زبان انگليسى ترجمه كرده و در 1905م، منتشر ساخته است. متن فارسی آن همراه با ذيل‌هایى كه ديگران بر این کتاب افزوده‌اند، در 1320ش، در تهران به كوشش عباس اقبال آشتيانى به چاپ رسيده است.[۱].

    پانویس

    منابع مقاله

    آل داود، سید علی، دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1374دايرةالمعارف بزرگ اسلامى، جلد 3، ص13.

    وابسته‌ها